سليقه و سانسور
اميد طاهري
اگر دنبال عوامل بدبيني نسبت به دولتها بگرديم سانسور يكي از مهمترين آنهاست، چراكه غالبا نه بر پايه قانون كه بيشتر بر ميل و سليقه افراد جاري شده. كافي است به كميت و كيفيت سانسور طي دهههاي گذشته در كشور خودمان نگاه كنيم. از آنجايي كه در سالهاي اوليه انقلاب، بسياري از مولفههاي هنر و انديشه، از مصاديق طاغوت تلقي ميشد، در آن برهه از تاريخ، شدت سانسور بسيار بيشتر بود...
اما رفتهرفته شرايط تغيير كرد مانند سانسوري كه بر موسيقي اعمال ميشد كه رفتهرفته كم و كمتر شد. همين حالا هم عدم وجود قوانين شفاف در خصوص سانسور، باعث شده شما به هر يك از استانهاي كشور كه نگاه كنيد، با قوانين و سختگيريهاي متعدد و گوناگوني در قبال هنر و هنرمند مواجه شويد. اين يعني ما در حيطه سانسور، صرفا با سليقه افراد روبهرو هستيم. بسته به سليقه مديران، ميزان سانسور كم يا زياد ميشود. سانسور در مورد برخي افراد يا موسسات، شدت كمتر يا بيشتري به نسبت ديگران دارد. مثلا در صدا و سيما يك شكل دارد، در وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي يك شكل ديگري دارد. در فلان سالن تئاتر يك شكل دارد، در سالن ديگر شكلي ديگر. اين همه سردرگمي و ندانمكاري و سليقهمحوري در كار مميزي، به واقع هنرمندان ما را دچار سردرگمي كرده، باعث خانهنشيني يا مهاجرت بعضي هنرمندان شده و آنها را با مشكلات عديده روبهرو كرده است. پاندمي كرونا و تعطيلي سالنهاي تئاتر و سينماها، روي ديگري از مميزي در حيطه تئاتر و سينما را عيان كرد. اكنون بيش از دو ماه است كه هنرمندان تئاتر خانهنشين شدهاند. در اين تنگناي وحشتناك، يكي از راههايي كه ميتوانست پل ارتباطي كوچكي ميان تئاتر و جامعه محبوس در قرنطينه ايجاد كند، انتشار فيلم تئاترهاي گذشته بود. يعني نمايشهايي كه همه آنها كليه مراحل مجوز را طي كردهاند و شبهاي متعددي در سالنهاي دولتي و خصوصي با مجوز همين وزارتخانه فرهنگ و ارشاد روي صحنه رفتهاند. با اين حال بسياري از اين اجراها نتوانستند مجوز انتشار از طريق وب را دريافت كنند!!! اين از عجيب هم فراتر است. چيزي است كه هيچ توضيحي بر آن نميتوان داشت جز بيان سليقهاي مسوولان امر. گويا آنها كه در جايگاه نظارت و مميزي نشستهاند، اگرچه طي اين سالها گمان ميكردند حافظ ارزشهاي مورد نظر مملكت هستند، اما ظاهرا با تزريق سلايق خود بر بدنه فرهنگ و هنر مملكت كار ديگري نكردهاند، چراكه طي دهههاي گذشته، مميزي در خصوص هنر، هرگز نتوانست به صورت قانوني و شفاف، تكليف هنر و هنرمند را روشن كند تا اين همه گرفتار سليقه افراد نشويم و اين همه به جاي قانون، سلايق پشت ميزهاي دولتي ننشينند.