به ياد دوست و هنرمند عزيز محمدعلي كشاورز
هارون يشايايي
سينماي ايران از آغاز تاكنون علاوه بر آنچه براي ادامه حيات خود به عنوان يك هنر صنعت احتياج داشته و دارد، ماندگاري و هويت خود را مديون نام و اعتبار اشخاصي است كه زندگي و موجوديت آنها به سينماي ملي ما اهميت و اعتبار بخشيده است.
كشاورز از جمله كساني است كه تمام عمر پربار خود را با تئاتر و سينما گذرانده و نام او در سينماي ايران ماندگار است.
اصولا سينما حرفه‌اي پرمشغله است و بسيار كساني با علاقه و پشتكار به دنياي تئاتر و سينما وارد مي‌شوند كه سال‌ها در اين عرصه زندگي كرده و مي‌مانند، آنها با قضاوتي منصفانه خدماتي فراوان به سينما مي‌كنند ولي در اين عرصه بعضي دست‌اندر‌كاران هنر نام ماندگاري به خود مي‌گيرند.
محمدعلي كشاورز از جمله كساني است كه تمام عمر پربار خود را در سينما گذرانده، فقدان او براي اهالي تئاتر و سينما ناگوار است و پر كردن جاي خالي او بسيار دشوار است.
كشاورز در تئاتر و سينماي ايران براي نسل‌هاي آينده هنرمندي است ماندگار. او سخت در جست‌وجو آموختن بود و تحصيلات سينمايي خود را حتي در فاصله شروع و ادامه كار در تئاتر و سينما همچنان پيگيري مي‌كرد.
صميمي بودن و به حرف همه توجه داشتن به ديگران آموختن و از ديگران ياد گرفتن در نهايت بردباري و فروتني از محمدعلي كشاورز شخصيتي دوست‌داشتني به يادگار گذاشته است.
در مورد شخصيت كشاورز دوستان بسيار گفته و مي‌گويند من به دلايلي در سريال هزاردستان در حاشيه حضور داشتم؛ نقش كشاورز در سريال هزاردستان چنان بود كه هر روز به گريم‌هاي طولاني احتياج داشت در مواردي علي حاتمي براي دلجويي نزد كشاورز مي‌آمد و از طولاني شدن گريم تا فاصله فيلمبرداري عذرخواهي مي‌كرد.
كشاورز علي حاتمي را بسيار دوست مي‌داشت و براي او احترام قائل بود. يك بار پس از عذرخواهي حاتمي به شوخي گفت (علي اگر بخواهي من با اين گريم تا آخر فيلم همين‌جا (شهرك سينماي غزالي) مي‌مانم. علي شرمسارانه سر كشاورز را بوسيد و همديگر را در آغوش كشيدند.
كشاورز بعد از شنيدن خبر فوت علي حاتمي بسيار عزاداري كرد كه دوستان سعي در تسلي خاطر او داشتند.
اينك هنرمندان و دوستداران تئاتر و سينما در فقدان كشاورز متاسف و سوگوارند، اما ملت ايران نام محمدعلي كشاورز و نقش‌هاي متعدد او در تئاتر و سينما را هرگز فراموش نخواهند كرد.
يادش گرامي باد.