• ۱۴۰۳ جمعه ۷ ارديبهشت
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 4694 -
  • ۱۳۹۹ پنج شنبه ۲۶ تير

محمد سلامتي، دبير كل حزب سازمان مجاهدين انقلاب اسلامي:

سرحدي‌زاده به لحاظ فكري به ميرحسين موسوي نزديك بود

محمد سلامتي، وزير كشاورزي دولت ميرحسين موسوي پس از كنار رفتن از اين وزارتخانه به دعوت به همكاري ابوالقاسم سرحدي‌زاده پاسخ مثبت داد و همراه و معاشر او در آن دوران شد. اين ارتباط آن‌طور كه سلامتي گفته تا پيش از درگذشتش ادامه‌دار شد؛ ارتباطي كه او معتقد است سرسوزني به اختلاف‌نظر نرسيد. سلامتي معتقد است كه سرحدي‌زاده همواره نگران مصايب و مشكلات جامعه كارگري بود و اين اواخر نيز از شرايط اقتصادي كه فشار مضاعفي بر خانواده‌ها است، ابراز نگراني مي‌كرد.

 

آشنايي شما با ابوالقاسم سرحدي‌زاده به چه زماني بازمي‌گردد؟ ايشان را چگونه توصيف مي‌كنيد؟

آقاي سرحدي‌زاده را از اوايل انقلاب مي‌شناسم. زماني كه ايشان وزير كار شد باهم همكار شديم. ايشان را فردي وارسته، صادق و باصفا مي‌دانم. انسان دوست‌داشتني كه دلش براي مردم مي‌سوخت و هميشه تلاش مي‌كرد در خدمت مردم باشد. اقدامات او در وزارت كار مبين همين حقيقت است. سرحدي‌زاده براي قانون كار، قانون شوراهاي اسلامي كار، قانون بيمه بيكار و... تلاش بسيار زيادي كرد. اين تلاش‌ها نشان مي‌دهد كه با قشر مستضعف و كارگر بسيار احساس نزديكي مي‌كرد و خود را در خدمت آنها قرار مي‌داد.

شما پيش از انقلاب نيز با آقاي سرحدي‌زاده آشنايي داشتيد يا آشنايي شما به پس از انقلاب و دوران همكاري در وزارت كار باز مي‌گردد؟

من پيش از انقلاب ارتباطي با ايشان نداشتم. آقاي سرحدي‌زاده كار تشكيلاتي را با حزب ملل اسلامي آغاز كرد. من شكل ديگري فعاليت مي‌كردم.

از چه زماني با ايشان مستقيم كار كرديد؟

من در سال ۶۲ وزير كشاورزي بودم. بعد كابينه تغيير كرد. من كنار رفتم. وزير كار هم كنار رفت. آن زمان آقاي توكلي وزير كار بود كه پس از كنار رفتنش از وزارت كار، آقاي سرحدي‌زاده وزير كار شد. وقتي ايشان وزير كار شد و من هم ديگر وزير كشاورزي نبودم، به دعوت ايشان به وزارت كار رفتم و با هم همكار شديم.

سرحدي‌زاده چقدر دغدغه‌هاي كارگري داشت و چقدر در اين حوزه تاثيرگذار بود؟

آقاي سرحدي‌زاده دغدغه‌هاي جدي در حوزه كار و كارگري داشت. ايشان وقتي در وزارت كار مستقر شدند، تمام مشكلات مرتبط با كارگران را مورد توجه قرار داد. در راس اين مشكلات قانون كار بود. من هم در آن زمان معاونت فرهنگي و امور مجلس را برعهده داشتم، تهيه و تدوين قانون كار در حوزه معاونت من تعريف مي‌شد. هم قانون كار و بعد از آن قانون شوراهاي اسلامي كار و بعد هم قانون بيمه بيكاري به عنوان محور اصلي كار ايشان و من قرار گرفت. در جريان همين مسائل ما با كمك ايشان قانون تامين اجتماعي را هم تهيه كرديم كه البته بعدها به وزارت تامين اجتماعي ارايه شد اما قانون كار، بيمه بيكاري و شوراهاي اسلامي كار ازجمله كارهاي مهمي بود كه در زمان حضور او بر مسند وزارتخانه به تصويب نهايي رسيد.

همان‌طور كه شما اشاره مي‌كنيد در زمان وزارت سرحدي‌زاده بر وزارت كار قوانين مهمي در حوزه كار و كارگر و بيمه به مجلس رفت و تصويب شد اما در اين حال تنش‌هاي بسياري هم ميان وزارت كار با شوراي نگهبان در اين حوزه‌ها وجود داشت. همچنين بسياري آقاي سرحدي‌زاده را چهره موثري در تاسيس مجمع تشخيص مصلحت نظام مي‌دانند؛ درمورد حوادث و تنش‌هاي آن زمان كه خود از نزديك شاهد بوديد و نقش آقاي سرحدي‌زاده در اين موضوع توضيح مي‌دهيد؟

نه فقط بيمه بيكاري، بلكه درمورد قانون كار هم ما با اين مشكل مواجه بوديم كه شوراي نگهبان آن را خلاف شرع مي‌دانست. آقاي سرحدي‌زاده تلاش كرد و از امام استفتا گرفتند. امام در اين زمينه فتوا دادند و 2 يا 3 مرتبه اظهارنظر كردند اما درنهايت قانون كار به تصويب شوراي نگهبان نرسيد و با حدود ۱۳۰ اشكال شرعي كه گرفتند، به مجمع تشخيص مصلحت نظام ارايه شد. البته مي‌توان گفت كه قانون كار يكي از قوانيني است كه موجب و مسبب مجمع تشخيص مصلحت نظام شد. قانون بيمه بيكاري هم همين‌طور بود، چراكه شوراي نگهبان و كساني كه با اعضاي اين شورا هم‌نظر بودند، مي‌گفتند هر قراردادي كه بين كارگر و كارفرما به هر شكلي به تاييد و امضا برسد، قابل‌اجرا است و لازم نيست دولت قانون وضع كند. در واقع عملا به قانون به اين سبك و سياق معتقد نبودند. بنابراين مشكلات و مسائل بسيار زيادي داشت. اين اتفاق درمورد قانون شوراهاي اسلامي كار نيز تكرار شد. از آنجا كه در زمان وزارت آقاي سرحدي‌زاده قوانين محور و مادر در فرآيند تصويب قرار گرفت، از اين دست مشكلات زياد بود. قوانين شوراهاي اسلامي كار، بيمه بيكاري يا قانون كار به‌ دليل اينكه با تفكري كه در يك جناح كشور وجود داشت، مطابق نبود اين قوانين بلاتكليف مانده‌ بود. البته در مجلس به تصويب مي‌رسيد اما در شوراي نگهبان رد مي‌شد و فرآيند تصويب هم طولاني شد. در واقع زماني كه مجمع تشخيص مصلحت نظام تشكيل شد اين قانون هم تصويب شد.

اوايل انقلاب به ‌دليل اختلافات جرياني و جناحي كه در دولت‌ها وجود داشت، همچنين وجود نخست‌وزير و رييس‌جمهوري و اختلافات موجود، عمدتا ميزان تنش‌ها در كابينه هم بالا بود. ارتباط آقاي سرحدي‌زاده با ميرحسين موسوي، نخست‌وزير وقت چگونه بود؟

آقاي سرحدي‌زاده عضو حزب جمهوري اسلامي بود. آقاي ميرحسين موسوي هم همين‌طور. هر دو هم به ‌لحاظ فكري در يك طيف كه به آن «خط امامي» مي‌گفتيم، حضور داشتند. روابط اين دو خيلي صميمي بود. به ‌لحاظ فكري خيلي با يكديگر نزديك بودند. به همين دليل هم آقاي مهندس موسوي تمام تلاش خود را مي‌كرد كه به ما در وزارتخانه كمك كند تا قانون كار و ساير قوانين به تصويب برسد.

آيا دوران حضور در وزارت كار و همكاري نزديك با آقاي سرحدي‌زاده، هيچ‌وقت پيش آمد كه اختلافي ميان‌تان ايجاد شود؟

خير، هيچ‌وقت! عجيب بود كه افكار ما دقيقا منطبق با هم بود. هر كاري كه انجام مي‌شد با يك ديد و خط و راهبرد حركت مي‌كرديم و هيچ‌گونه اختلاف‌نظري با هم نداشتيم حتي به اندازه سر سوزني. اين موضوع بسيار عجيب بود. من هم ديده‌ام، هم شنيده‌ام و هم خود در عرصه‌هاي مختلف سياسي و اجتماعي حضور داشته‌ام و شاهد بودم كه چه اختلافاتي پيش مي‌آيد اما آن‌قدر انطباق فكري كه ميان من و سرحدي‌زاده بود، ‌كمتر ديده‌ام.

پس از اينكه آقاي سرحدي‌زاده در دوره سوم، ‌پنجم و ششم نماينده مجلس شدند، به ‌دليل بيماري از فضاي سياسي كنار رفتند. آيا مسائل ديگري نيز باعث كم‌رنگ شدن ايشان در فضاي سياسي شد؟ ارتباط شما با ايشان در اين دوران چگونه بود؟

تنها چيزي كه آقاي سرحدي‌زاده را از مسائل سياسي دور كرد، بيماري او بود، وگرنه تا زماني كه هنوز بيمار نبود در همه عرصه‌ها به‌خصوص در مجامع كارگري و براي كارگران فعال بود. او در اتحاديه اسكان، امكان، حزب اسلامي كار، خانه كارگر و از طرق مختلف ارتباط مستقيم و تنگاتنگي با كارگران داشت اما از زماني كه بيمار شد نتوانست فعال شود.

خاطره‌اي از دوران همكاري با آقاي سرحدي‌زاده يا پس از آن داريد كه در ذهن‌تان ماندگار شده ‌باشد؟

خاطره كه بسيار است، منتها يكي از اين خاطرات مربوط به همان زماني است كه شوراي نگهبان به‌رغم اينكه امام يك‌بار در اين زمينه فتوا داده‌ بودند، قانون كار را رد كرد. در آن زمان متني خطاب به امام تهيه شد كه آيا مي‌توان در ازاي خدماتي كه دولت مي‌دهد، مقرراتي مثل قانون كار براي كارفرمايان و كارگران مقرر كرد (نقل به مضمون). اين متن را قرار بود خدمت امام ببريم. پيش از آن من و آقاي سرحدي‌زاده با حاج احمدآقا صحبت كرديم. حاج احمدآقا هم نظر مساعد داشت. آقاي سرحدي‌زاده هم چون معتقد بود اين وظيفه مهمي است كه بايد به سرانجام برسد، با حاج احمدآقا صحبت كرد و حاج احمدآقا هم اين نامه را خدمت امام برد كه همان زمان امام فتواي بسيار خوبي صادر كردند و ما هم فكر كرديم كه كارساز است و مشكل تصويب قانون كار حل مي‌شود. پس از اين اتفاق و نظر مساعد امام، آقاي سرحدي‌زاده خوشحال و شاد بود، منتها وقتي با نظر مخالف شوراي نگهبان مواجه شد، ناراحت و نگران شد. اين نشان مي‌داد كه چقدر براي كارگران دلسوز است و چقدر خود را در خدمت اين افراد مي‌داند. سرحدي‌زاده وقتي در اين زمينه و احقاق حقوق كارگران با بن‌بست مواجه مي‌شد، به ‌شدت ناراحت و نگران بود.

شما اين اواخر با ايشان معاشر بوديد؟ ديدار و گفت‌وگويي داشتيد؟ آيا همچنان از شرايط موجود چه براي كارگران چه به ‌طور كلي شرايط اقتصادي ابراز نگراني مي‌كردند؟ دغدغه و نگراني مهم ايشان پس از گذشت ۴ دهه از انقلاب تغيير كرده‌ بود؟

من هر چند گاه يك بار با ايشان تماس تلفني داشتم. گاهي هم يكديگر را مي‌ديديم. درمورد مسائل روز با هم صحبت مي‌كرديم. نگران مشكلات جاري كشور بود و ايشان را تحت تاثير قرار داده‌ بود. او از شرايط اقتصادي كه موجب فشار مضاعف بر مردم شده، اظهار نگراني مي‌كرد. البته طبيعي است. كساني چون سرحدي‌زاده كه همواره به ‌دنبال حل مسائل كشور بودند، طبيعي است كه همچنان نگران اوضاع و شرايط موجود باشد. آقاي سرحدي‌زاده بسيار صميمي، صادق، وارسته و باصفا بود. ايشان به ‌شدت دوست‌داشتني بود و به همين دليل هم جوامع كارگري نسبت به او علاقه‌مند بودند و هنوز هم علاقه‌مند هستند. 

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون