• ۱۴۰۳ پنج شنبه ۳۰ فروردين
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 4743 -
  • ۱۳۹۹ سه شنبه ۲۵ شهريور

حيدرعلي مسعودي در گفت‌وگو با «اعتماد»:

رويكرد بايدن در قبال ايران پيگيري «ديپلماسي اجبار» است

محمدحسين لطف‌الهي

جو بايدن كانديداي دموكرات‌ها در انتخابات رياست‌جمهوري در حالي يكشنبه شب اقدام به انتشار مقاله‌اي درباره سياست خارجي دولت احتمالي‌اش در قبال ايران كرد كه اين مقاله در مقايسه با سند چشم‌انداز حزب دموكرات كه در ماه‌ گذشته منتشر شده بود، سختگيرانه‌تر به نظر مي‌رسد و نشان مي‌دهد جمهوري اسلامي ايران كار راحتي در تعامل با دولت بايدن نخواهد داشت. او در اين مقاله نگاه دولت خود در خصوص بازگشت به توافق هسته‌اي را تشريح كرده و ضمن انتقاد از سياست‌هاي ترامپ نوشته است كه راه معقولانه‌تري براي سختگيري عليه ايران وجود دارد. «اعتماد» در گفت‌وگو با حيدرعلي مسعودي، استاديار دانشكده علوم اقتصادي و سياسي دانشگاه شهيد بهشتي به بررسي اين موضوع پرداخته است. مسعودي مي‌گويد بايدن تصميم دارد نظير روساي جمهور پيشين امريكا «ديپلماسي اجبار» را در قبال ايران در پيش گيرد، بنابراين تلاش خواهد كرد تا به شكل هوشمندانه‌تري از ابزارهاي موجود استفاده كند. به گفته او، با توجه به اينكه رويكرد اجماع‌سازي براي دولت احتمالي بايدن اهميت بسياري خواهد داشت، سياست امريكايي‌ها تركيبي از ابزارهاي تحريمي و رويكردها و پيشنهادات ديپلماتيك خواهد بود. اين گفت‌وگو را در ادامه مي‌خوانيد.

 

از زمان نهايي شدن كانديداتوري بايدن او بارها گفته است كه به برجام بازمي‌گردد اما واقعيت آن است كه زمينه‌اي كه از سوي دونالد ترامپ براي دولت بعدي فراهم شده، باعث شده كه چه دموكرات‌ها و چه جمهوري‌خواهان بخواهند از آن استفاده كنند. كارشناسان معتقدند در اين شرايط بازگشت بايدن به برجام بازگشت آساني نخواهد بود و با توجه به شرايط ايران (برداشتن تحريم‌ها و جبران خسارت) تا چه اندازه فكر مي‌كنيد شعار بازگشت امريكاي بايدن به برجام مي‌تواند عملي باشد؟

آقاي بايدن به عنوان يك ابزار مذاكراتي از بازگشت به برجام استفاده خواهد كرد. اين تصور يا شايد بهتر بتوان گفت توهمي كه وجود دارد و امريكا را كشوري دست و پا بسته نشان مي‌دهد كه قرار است با اشتياق كامل به توافق هسته‌اي با ايران بازگردد، درست نيست و بايد كنار گذاشته شود. احتمالا اگر جو بايدن بتواند در انتخابات رياست‌جمهوري سوم نوامبر به پيروزي برسد ما يك دوره گذار را تجربه خواهيم كرد كه طي اين دوره گذار، وضعيت شباهت زيادي به دوران پيشابرجام و آغاز مذاكرات خواهد داشت. به همين دليل مي‌توان انتظار داشت كه طرح‌هايي مشابه فريز در برابر فريز پيشنهاد شود و براي نمونه ايران بپذيرد بخشي از فعاليت‌هاي هسته‌اي خود را متوقف كند و در مقابل ايالات متحده نيز بخشي از تحريم‌ها را تعليق كند. در اين دوره گذار، طرف ايراني و دولت احتمالي بايدن فرصت دارند كه رويكرد خود را در قبال ادامه يا قطع مذاكرات مشخص كنند. همان طور كه مشخص است بايدن نيز تصميم دارد نظير روساي جمهور پيشين امريكا «ديپلماسي اجبار» را در قبال ايران در پيش گيرد. بنابراين و با توجه به اين راهبرد كلي آنها سعي خواهند كرد تا به شكل هوشمندانه‌تري از ابزارهاي موجود استفاده كنند و به عقيده من با توجه به اينكه رويكرد اجماع‌سازي براي دولت احتمالي بايدن اهميت بسياري خواهد داشت، سياست امريكايي‌ها تركيبي از ابزارهاي تحريمي و رويكردها و پيشنهادات ديپلماتيك خواهد بود.

كانديداي دموكرات‌ها گفته است كه به برجام بازخواهد گشت اما از اين بازگشت به عنوان نقطه آغازي براي گفت‌وگو به منظور دستيابي به توافقي بهتر نام برده است. با توجه به اينكه ايران گفته بود برجام قابل مذاكره مجدد نيست آيا امكان كنار گذاشته شدن اين خط قرمز از سوي تهران وجود دارد؟

يكي از مشكلاتي كه ديپلماسي فعلي دولت ترامپ به آن دچار است، اين است كه آنها توجهي نسبت به خطوط قرمز ايران ندارند و در رابطه با ايران اين خطوط قرمز را در نظر نمي‌گيرند. اين مشكل از آنجا ناشي مي‌شود كه دولت ترامپ ديپلماسي را از جنبه عملي و واقعي نمي‌بيند و خواسته رييس‌جمهور امريكا بيشتر در سطح برگزاري ديدار دوجانبه و عكس گرفتن است. دولت بايدن اگر خوشبينانه نگاه كنيم، احتمالا به اين سمت خواهد رفت كه اشكالات را اصلاح كند و از تكرار اشتباهات گذشته بپرهيزد. از همين رو انتظار مي‌رود در تعامل ديپلماتيك با تهران توجه بيشتري به خطوط قرمز تهران نشان دهد. اينكه ايران اين خطوط قرمز خود را كنار خواهد گذاشت يا نه را بايد از مقامات پرسيد اما نگاهي به مواضع رييس‌جمهور و وزير امور خارجه ايران خطاب به امريكا مبني بر اينكه «اين شما بوديد كه ميز مذاكره را ترك كرديد» به شكل غيرمستقيم نشان مي‌دهد جمهوري اسلامي ايران اين آمادگي را دارد كه در برخي موارد برجام تغييراتي را اعمال كند. خود آقاي ظريف نيز در مواردي پيشنهادهايي را در اين خصوص مطرح كرده كه از جمله آنها مي‌توان به پيشنهاد تصويب زودهنگام «پذيرش پروتكل الحاقي» در پارلمان ايران پيش از سررسيدن موعد برجامي آن اشاره كرد. پيشنهادهاي اين‌چنيني گوياي آن است كه ايران مشكلي با اعمال اصلاحات تكنيكي در برجام ندارد و ضمن اينكه پس از امضاي برجام ميان ايران و كشورهاي 1+5، رهبري نيز گفته بودند كه اگر ما بتوانيم از اجراي اين توافق منتفع شويم، اين موضوع مي‌تواند به الگويي براي ادامه مسير ديپلماسي و روابط ايران و امريكا بدل شود. به عقيده من راه باز است و امكان عقب‌نشيني دو طرف از برخي خطوط قرمز وجود دارد.

بايدن صحبتي درباره ساختار تحريم‌ها نكرده اما از كاهش آنها براي اطمينان حاصل كردن از نتيجه بخش بودن مقابله ايران با ويروس كرونا سخن گفته است. آيا اين اقدام نهايت دست و دلبازي دولت بايدن خواهد بود يا ايران ابزارهايي براي امتيازگيري بيشتر در اختيار دارد؟

مهم‌ترين ابزار ايران براي امتيازگيري همين مساله كاهش تعهدات برجامي است. يك هفته پيش در گزارش دبيركل آژانس بين‌المللي انرژي اتمي عنوان شد كه سطح ذخاير اورانيوم غني شده ايران به بيش از 10 برابر مقدار مجاز در برجام رسيده است و اين يعني ايران هيچ ابايي براي استفاده از اين حق قانوني خود در كاهش تعهدات و بهره بردن از آن به منظور ايجاد يك ابزار فشار در مذاكرات ندارد. بنابراين مي‌توان گفت جمهوري اسلامي احتمالا تلاش خواهد كرد تا اگر مذاكره‌اي اتفاق مي‌افتد، داد و ستدها به صورت گام به گام و متناسب با اقدامات طرف مقابل باشد.

با توجه به سياست‌هاي كلان ايران، احتمال حصول توافق در حوزه هسته‌اي مطرح است اما آيا امريكا خواهد پذيرفت كه نظير سال 2013 تنها در حوزه هسته‌اي با ايران وارد مذاكره شود؟

هم ممكن است و هم ممكن نيست. همه ‌چيز به تركيب تيم سياست خارجي جو بايدن بستگي دارد. حتي اگر همين امروز نيز در دولت ترامپ مشاور امنيت ملي و وزير خارجه ديگري بر سر كار بود، ممكن بود سرنوشت رابطه ايران و امريكا تغيير كند. اگر واقعا يك وزير خارجه و يك مشاور امنيت ملي كاردان و آگاه نسبت به مسائل بين‌المللي و فوت و فن‌هاي مذاكره در دولت احتمالي بايدن بر سر كار بيايد مي‌توان اين اميدواري را داشت كه حل و فصل مسائل متعدد ميان ايران و امريكا كه بعضا قدمتي چندين دهه‌اي دارند، ممكن شود. اين مشكلات دوجانبه كه مهم‌ترين‌شان بي‌اعتمادي مفرط دو طرف به يكديگر است در يك يا حتي چند راند مذاكراتي قابل حل نيست و نياز است كه مدت‌هاي مديد براي آن وقت گذاشته شود. ديوار فروريخته اعتماد ميان ايران و امريكا بايد آجر به آجر و سنگ به سنگ دوباره از نو بنا شود و اين ممكن نخواهد بود مگر اينكه دو طرف نگاهي منطقي به موضوع داشته باشند. اميدوارم آقاي بايدن تيم امنيت ملي خود را با حضور افراد متخصص شكل بدهد تا اميدها براي حل اين معضل ديرينه حفظ شود.

مواضع بايدن تا چه اندازه مي‌تواند در ساختن اجماعي ديگر از سوي امريكا عليه ايران موثر باشد و در دولت احتمالي دموكرات‌ها، آيا روسيه و چين بار ديگر حاضر به حمايت سياسي از موضع ايران خواهند بود؟

احتمال اينكه دولت آقاي بايدن و گفتمان بين‌الملل‌گراي اين دولت بتواند در ايجاد اجماع عليه ايران موفق باشد، كم نيست. به خصوص اينكه اقدامات دولت ترامپ شكاف زيادي را ميان امريكا و متحدان قديمي‌اش و همچنين كشورهايي نظير روسيه ايجاد كرده است و اين موضوع دولت‌هاي بعدي را - در صورتي كه نگاه بين‌الملل گرا داشته باشند - وا مي‌دارد گامي در راستاي ايجاد اجماع بردارند. اين وضعيت با توجه به اينكه سياست دولت بايدن در قبال روسيه و چين احتمالا تهاجمي‌تر خواهد بود به ايجاد يك شبه‌اجماع ميان امريكا و كشورهاي اروپايي منجر خواهد شد. در مورد روسيه و چين بعيد مي‌دانم شكاف‌هايي كه آنها با امريكا پيدا كرده‌اند به اين زودي حل و فصل شود و بايد ديد آنها در ميان اختلاف‌نظرهاي خود با دولت بعدي امريكا تا چه اندازه به موضوع ايران وزن مي‌دهند.

بايدن گفته ترامپ نه تنها در پايان دادن به «جنگ‌هاي بي‌پايان» شكست خورده كه امريكا را در آستانه جنگي ديگر در خاورميانه قرار داده است. آيا در صورت نتيجه بخش نبودن ديپلماسي بايدن در قبال ايران، احتمال جنگ افزايش نخواهد يافت؟

اين بستگي به دو موضوع دارد؛ يك، اينكه دولت‌هاي خاورميانه‌ در چه راستايي تلاش خواهند كرد و دوم، رقابت امريكا با قدرت‌هاي بزرگ. به نظر من شايد برخي كشورهاي خاورميانه بخواهند شيطنت كنند اما اقدام احتمالي امريكا با مقابله روسيه و چين روبرو خواهد شد. ضمن اينكه در درون امريكا و به ويژه حزب دموكرات جريان‌هايي كوچك اما قدرتمند وجود دارند كه نگاه‌شان به مساله ايران متفاوت است. طيف پروگرسيو يا پيشرو معتقدند در مشكلات ميان ايران و امريكا، واشنگتن سهم مهمي دارد و بنابراين اگر بايدن بخواهد در سياست خارجي خود با ايران سياستي را در پيش گيرد كه به تقابل نظامي منجر شود، با مخالفت اين گروه‌ها روبرو خواهد شد و اين مخالفت‌ها مي‌تواند پيشبرد سياست‌هاي او در داخل امريكا را با مشكل مواجه كند.

مباحث حقوق بشري چه جايگاهي در روابط آينده ايران و دولت احتمالي دموكرات‌ها خواهد داشت؟

يكي از موضوعاتي كه احتمالا در دولت بايدن پررنگ‌تر خواهد شد موضوعات حقوق بشري است. به نظر من اگر تيم سياست خارجي بايدن تاكيد زيادي روي موضوعات حقوق بشري داشته باشند، قاعدتا ابزاري در اختيار ايران قرارخواهد گرفت كه با استفاده از آن به دولت بايدن فشار بياورد. براي نمونه ايران مي‌تواند با نمايش آثار تحريم‌ها و آنچه اين تحريم‌ها براي ملت ايران در پي داشته در قامت يك مدعي ظاهر شود و دولت امريكا را وادار كند درباره تحريم‌ها تجديد نظر كند.


  كاهش تعهدات برجامي مي‌تواند به عنوان مهم‌ترين ابزار امتيازگيري عمل كند.
  توهم اشتياق امريكا براي بازگشت به برجام بايد كنار گذاشته شود.
  اگر تيم سياست خارجي بايدن تاكيد زيادي روي موضوعات حقوق بشري داشته باشند، قاعدتا ابزاري در اختيار ايران قرارخواهد گرفت كه با استفاده از آن به دولت بايدن فشار بياورد.
  احتمال اينكه دولت آقاي بايدن و گفتمان بين‌الملل‌گراي اين دولت بتواند در ايجاد اجماع عليه ايران موفق باشد، كم نيست. به خصوص اينكه اقدامات دولت ترامپ شكاف زيادي را ميان امريكا و متحدان قديمي‌اش و همچنين كشورهايي نظير روسيه ايجاد كرد.
  بايدن از بازگشت به برجام به عنوان يك ابزار مذاكراتي استفاده خواهد كرد.

 

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون