ژيژكي كه بلند ميانديشد
همه در يك قايق نشستهايم
وارشا راماچانداران
ترجمه: فاطمه فلاح
همهگيري! آيا اين تنها بلند انديشيدن اسلاوي ژيژك فيلسوف در دوران قرنطينه است يا اينكه او در حال خيالپردازي است؟ اين كتاب ازاتخاذ يك مدل جديد راديكالي زندگي اشتراكي به دليل رخ دادن پديده همهگيري كوويد 19 حمايت ميكند. همانگونه كه همه چيز از مد تبعيت ميكند، نوشتن درباره وضعيت فعلي كه ما در آن قرار گرفتهايم به يك مد روز يا يك استاندارد جديد تبديل شده است. دراين ميان فيلسوف اسلوونيايي اسلاوي ژيژك كه مورد تحسين بسياري از متفكران حاضراست اين شكل از نياز به برقراري رابطه در قالب سخن با دنياي اطراف به نحوي كه انگار تمام مشكلات را حل خواهد كرد را به سخره ميگيرد. «به ما به دفعات گفته شده بود كه يك همهگيري جديد و بسيار قويتر پيش رو داريم و مساله در اين خصوص اگر(رخ دهد) نيست بلكه چه موقع (رخ ميدهد) است. ما اگرچه درستي اين پيش بينيهاي سهمناك را پذيرفته بوديم با اين وجود مايل نبوديم كه خود را درگير آن كنيم يا اقدامي صورت دهيم و تنها جايي كه به آن پرداختيم در فيلمهاي آخرالزماني چون «شيوع» بوده است.»
كتاب ژيژك، «همهگيري: كوويد 19، جهان را تكان داد.»، ديدگاه يك نظريهپرداز نسبت به وضعيت كلي حاضراست. البته همان طور كه از او انتظار ميرود همزمان كه خوانندههاي خود را در يك سناريوي سهمناك با خود همراه ميكند در لحظه و در تمام اين مسير با خنديدن آرام و پچپچههايي در گوش خوانندگان از استهزا و ريشخند موقعيتها باز نميماند.
جايگزينهاي ناخوشايند
بحث اصلي كتاب بسيار ساده است و به شكل زيبايي در تيتر پاياني كتاب خلاصه شده است: «كمونيسم يا بربريت به همين سادگي!» ژيژك سناريوي فعلي را به ما نشان ميدهد و در ادامه دو پيامد ممكن را ارايه ميدهد.اول: بربريت، جايي كه قانون بقاي اصلح روي كار خواهد آمد. جايي كه به دليل مقدارمحدود منابع، تاكيد ميكنم، نه به خاطر كينورزي يا بدنهادي آدمي، افراد پير و ضعيف در گروه اولينها براي از دست دادن خواهند بود. ژيژك با نهايت احترام مخالفت خود را با جورجو آگامبن اعلام ميكند.آگامبن اين بحران را «نه چيزي كه مردم را به هم پيوند دهد بلكه چيزي كه بصيرت را از آنها ميگيرد و آنها را از هم جدا ميكند.» ميبيند و اين به دليل رويكرد بربريت گونهاي است كه ايتاليا اتخاذ كرده است. او اعلام ميكند كه وضعيت روز به روز وخيمتر ميشود و ميافزايد:«ما همه در يك قايق نشستهايم» و تا هنگامي كه راست و چپ ديدگاه و مواضع فكري متفاوتي از هم دارند، شرايط به اين زوديها تغيير نخواهد كرد.
«ترامپ خبر از طرح پيشنهادي براي به تحت كنترل درآوردن شركتهاي خصوصي ميدهد. آيا كسي حتي قادر بود چنين عنواني را قبل از همهگيري متصور شود؟ و البته اين فقط شروع ماجراست: بسياري ديگر از اينگونه اقدامات مورد نياز خواهد بود. به عنوان مثال تحت كنترل درآوردن تشكيلات خودسازمان يافته محلي، اگر سيستم سلامت دولتي زير بار فشار فراوان فرو پاشيده شود.» جايگزيني كه ژيژك معرفي ميكند، رويكردي اشتراكي دوباره ابداع شده است:«رويكرد كلي اشتراكي كه من از آن طرفداري ميكنم، تنها راهي براي ماست كه با آن ميتوانيم چنين ديدگاه ابتدايي (بربريت) را پشت سر بگذاريم.» او ميگويد تنها راه باقيمانده براي ما انديشيدني متفاوت از ساز و كارهاي بازار نسبت به سود است و بهتر آن است كه به جاي آن به تخصيص منابع به اجتماعهاي پايدار خودگردان و خودكفا پرداخته شود.
چرا اين تنها راه ممكن است؟
او ما را با خود در مسيرهاي ديگر همراه ميكند: اول: بربريت به همان شكل كه در اولويتبندي جديد ايتاليا ميتوان ديد. دوم: فاجعه سرمايهداري، جايي كه توليدكنندگان، منابعي چون ماسكها يا مواد ضدعفونيكننده را انباشته ميكنند و در نهايت شروع به مذاكره براي فروش قيمت ميكنند و به واقع مردم چه چاره ديگري جز پذيرش آن دارند و به اين صورت بازار اطمينان حاصل خواهد كرد كه دوباره جامعه به دو بخش ثروتمندان و فقرا تقسيم خواهد شد. سوم: رويكرد اشتراكي كه رايج بود، جايي كه در آن هيچ كس به ديگري گوش نخواهد داد. همان طور كه ژيژك استدلال ميكند امروزه نياز به قدرت آنچنان ذاتي و جدايي ناپذير است كه يك نظام ديكتاتوري سختگير ميتواند اقدامات سريع لازم را اتخاذ كند.
انفجار به روش قلب
و راهحل چيست؟ فاجعه كمونيسم، جايي كه دولت كنترل تعداد زيادي ازمنابع وشركتها را در دست ميگيرد، در حالي كه چنين شركتهاي خودگردان محلي اختيار امور را براي همكاري موثرتر در دست ميگيرند. «همبستگي كامل بيقيد و شرط و واكنش هماهنگ جهاني مورد نياز است و شكل جديدي از چيزي كه زماني رويكرد اشتراكي ناميده ميشد.» چطور ژيژك اين را استدلال ميكند؟ البته با استفاده از فرهنگ عامه. كوئنتين تارانتينو، اچ.جي. ولز و اليزابت كوبلر- راس ارجاعات او هستند. «در صحنه پاياني بيل را بكش2 از كوئنتين تارانتينو، بتريكس به وسيله تكنيك انفجار 5 نقطهاي قلب، ضربهاي به بيل وارد ميكند كه كشندهترين ضربت در همه هنرهاي رزمي است. وقتي كه هدف حمله بعد از ضربت دور ميشود يا 5 قدم برميدارد، قلب او در بدنش منفجر ميشود و او نقش زمين ميشود.» به نظر ژيژك، كوويد 19 مانند اجراي اين تكنيك 5 نقطهاي انفجار قلب بر سرمايهداري جهاني است. اين نشانهاي است كه جهان به اين رويه نميتواند ادامه پيدا كند و تغييرات راديكالي مورد نياز است چون ما تنها در حال طي مسيري هستيم كه به نابودي كامل خودمان منجر خواهد شد و اينجا نقطهاي است كه او عدم توافق خود را با جورجو آگامبن بهطور واضح بيان ميكند. درحالي كه آگامبن موقعيت فعلي را با بدگماني و خشم بر دولت و نگراني از تداوم جدايي و تفاوت ديدگاه در سياست به نقد مينشيند، ژيژك باور دارد كه همه اينها تنها شيوههايي است براي پيوستن و اتحاد همه نيروهاي نظامي به يكديگر. او سبكبارانه از الگوي معروف كوبلر- راس برواكنش به يك بيماري كشنده به عنوان خلاصه كوتاهي از واكنش به همهگيري بهره ميبرد: انكار، خشم، چانهزني، افسردگي و در نهايت پذيرش، جايي كه ما مبارزه كردن را رها ميكنيم و شرايط را ميپذيريم و براي آن آماده ميشويم.اين زماني است كه رويكرد اشتراكي جديد و ارتقا يافته روي كار خواهد آمد.
كتاب ژيژك بررسي دقيق، فكاهي وجالبي از فعاليتهاي سال 2020 ارايه ميدهد. شايد كتاب كمي طولاني و در جاهايي هم قابل پيش بيني به نظر برسد. ژيژك نظرات متفكراني چون فوكالت، ماركس و لاكان را دستمايه خود قرار داده است و آنها را به جايي ختم ميكند كه به نظر تنها راه محتمل ميرسد. ملالت ژيژك از اين قرنطينه طولاني به شكل ناگهاني و مقطعي در قالب اين كتاب تبلور مييابد هرچند كه حركت ثابت قدم و استوار او در راستاي عطش سيريناپذيري كه او براي اقدامات به دقت برنامهريزي شده، داشته هرگز مورد شك نبوده است. كتاب او بسيار قابل فهم و مملو از لحظاتي پرمحتواست كه ارزش مكث و تفكر را دارد. اين كتاب در حقيقت ژيژكي است كه در دوران قرنطينه بلند ميانديشد.
منبع: اسكرول، 9 آگوست 2020
ملالت ژيژك از اين قرنطينه طولاني به شكل ناگهاني و مقطعي در قالب اين كتاب تبلور مييابد، هرچند كه حركت ثابت قدم و استوار او در راستاي عطش سيريناپذيري كه او براي اقدامات به دقت برنامهريزي شده داشته است هرگز مورد شك نبوده است. كتاب او بسيار قابل فهم و مملو از لحظاتي پرمحتواست كه ارزش مكث و تفكر را دارد اين كتاب در حقيقت ژيژكي است كه در دوران قرنطينه بلند ميانديشد.