• ۱۴۰۳ چهارشنبه ۵ ارديبهشت
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 4760 -
  • ۱۳۹۹ دوشنبه ۱۴ مهر

مرگ استيو جابز

مرتضي ميرحسيني

استيو جابز اكتبر 2011 در چنين روزي از دنيا رفت. هم خودش و هم شركت و محصولاتش آن‌قدر مشهور است كه نوشتن از آنها تكرار مكررات است. سايت يور استوري دات‌كام چند برش جالب از زندگي او را فهرست كرده است كه مرور آنها برخي ويژگي‌هاي شخصيتي‌اش را به ما نشان مي‌دهد. اينكه جابزاوايل جواني شيفته بوديسم شد و حتي تصميم داشت همه ‌چيز را رها كند و راهب شود. گويا سفر سال 1974 او به هند اين علاقه را ايجاد يا تشديد كرد و تا پايان عمر در او باقي ماند. هر چند گياهخوار بود و رژيم غذايي‌اش بيشتر به ميوه و دانه‌هاي گياهي و سبزيجات محدود مي‌شد، غذاهاي دريايي را هم بسيار دوست داشت و اغلب اوقات اصول وگن بودن را براي خوردن ماهي زير پا مي‌گذاشت. از تظاهر به انسان‌دوستي كه ميان افراد موفق و ثروتمند شايع بود و هست اكراه داشت و حتي برنامه‌هاي خيريه شركت‌هايش را هم محدود يا لغو كرده بود. بعد از يك سال و نيم تحصيل، دانشگاه را رها كرد و هر چه را كه نياز داشت غيررسمي ياد گرفت. گويا تنها كلاسي را كه منظم و جدي پيگيري مي‌كرد خوشنويسي بود. اين ذوق و علاقه به خوشنويسي در فونت و نحوه تايپ محصولات اپل اثر گذاشت. نام شركت معروفش يعني اپل (به معني سيب) -كه او آن را با همكاري و مشاركت استيو وُزنياك پايه‌گذاري كرد- به علاقه‌اش به ميوه‌ها برمي‌گشت. نوشته‌اند انتخاب نام، مدت‌ها ذهنش را درگير كرده بود تا اينكه يك بار هنگامي كه طبق عادت در باغ سيبي قدم مي‌زد و از تماشاي ميوه‌هاي روي درخت لذت مي‌برد، اين نام در ذهنش جرقه زد. سبك لباس پوشيدن او، يعني يقه اسكي و شلوار جين و كفش ورزشي، خاص و از نظر خيلي‌ها عجيب بود، اما او تا پايان عمر به آن وفادار ماند. هميشه مرسدس نقره‌اي سوار مي‌شد، اما خودروي او هيچ‌وقت پلاك نداشت. طبق قانون كاليفرنيا مالك خودرو براي نصب پلاك 6 ماه فرصت دارد و جابز هميشه پيش از پايان اين موعد، خودروي خود را عوض مي‌كرد، البته با يك مرسدس نقره‌اي ديگر. در كار جدي و سخت‌گير بود و تقريبا هرگز از اصول حرفه‌اي كوتاه نمي‌آمد. معتقد بود بايد به اصول چسبيد، نظم را حفظ كرد و تابع قوانين بود. مدت كوتاهي بعد از تولد از پدر و مادرش جدا شد و در خانواده ديگري رشد كرد. خواهرش، مونا سيمپسون را تازه در 27 سالگي ديد. مونا سيمپسون نويسنده كتاب «هرجايي جز اينجا» است كه از روي آن فيلمي به همين نام هم ساخته شده است (سال 1999). سال 1985 از شركت خودش اخراج شد و تا 1997 به آنجا برنگشت. بعدها مي‌گفت اين دوره جدايي برايش فرصت بي‌نظيري بود تا آزادانه فكر كند و با فاصله گرفتن از كار روزمره، به نبوغ و خلاقيتش جان دوباره بدهد. نوشته‌اند در شركت اپل گروهي را به خدمت گرفته بود تا روي واكنش احساسي خريداران، هنگام باز كردن جعبه محصول و ديدن آن مطالعه كنند. سرطان لوزالمعده جابز را در 56 سالگي از پا انداخت. تا روزهاي آخر از درمان پزشكي متداول و متعارف طفره مي‌رفت و به جاي آن به داروهاي گياهي و رژيم‌هاي سخت‌گيرانه غذايي و طب سوزني پناه مي‌برد. آخرين واژه‌هايي كه به زبان آورد «اوه، واي! اوه، واي! اوه، واي!» نشان از تعجب همراه با لذت بود، اما چرايي آن، سوالي بي‌پاسخ باقي ماند.

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون