• ۱۴۰۳ جمعه ۳۱ فروردين
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 4790 -
  • ۱۳۹۹ يکشنبه ۲۵ آبان

بازي ميانه يا سنگر شلوغ

 اميد به بهبود از روش نااميدي از طريقي غيراصولگرايي را دامن بزنند. فرقي نمي‌كند گوينده اصولگرا، در مجلس يا شوراي نگهبان و مجمع تشخيص يا روزنامه و فضاي مجازي باشد يا در نهادهاي ديگري كه نبايد اسم‌شان مورد نقد قرار گيرد. آنچه غير طبيعي است آن‌است كه ضد برنامه ايشان به برنامه‌اي براي اداره كشور نينجامد. مردم تبعيض و فشار برخود در مقايسه با گويندگان را مي‌فهمند. طرح توسعه كشور را دنبال مي‌كنند. اگر از دولت نا‌راضي‌اند، اثبات شي در اصولگرايان نمي‌كند.  از طرفي فرصت‌هاي داخلي و خارجي كه ممكن است تصميم‌سازان را به انصراف از فرصت‌هاي داخلي و خارجي محروم سازد، مردم را به نفي ضد برنامه ايشان سوق مي‌دهد كه در صورت فقدان جناح داخلي برنامه‌دار و رقيب اصولگرايان در چارچوب نظام فعلي، جناحي خارج از نظم داخلي جمهوري اسلامي را با كثرت مخالفان برانداز تشكيل خواهد داد.  شرايط فعلي مستعد تغيير است ولي نااميدي از انعطاف نظام، راه‌حل‌هاي داخلي، نا كار آمدي و فقدان برنامه كشورداري اصولگرايان فاتح مجلس با راي اندك، فقدان راه‌حل همبستگي و حرارت و اشتها براي فتح رياست‌جمهوري با همان فرمان اسفند۹۸، دل و دماغ كسي در پي انتخابات آتي نيست. روزگاري دموكراسي ايراني دو بال داشت كه جناحين، در يك دموكراسي ارشادي به رقابت مي‌پرداختند. متاسفانه اين رقابت از لحاظ نظري به جناح ناب و جناح ناباب تقليل يافت و شد آنچه نبايد مي‌شد . حالا درايام كشتار كرونا كه زندگي در كشور به زنده ماندن تقليل يافته است، بايد بررسي كنيم كه ايران آينده به كدام سرنوشت خواهد رفت.خلاصه‌اش اين‌است كه به سرنوشتي كه امروز برآن اقدام مي‌كنيم.  سه راهبرد بيشتر براي علاقه‌مندان به ميهن يا شاكيان وجود ندارد.  
راهبرد اول: ادامه وضع موجود و وضعيت سنگر شلوغ است. در وضعيت سنگر شلوغ ما محصور در نقشه‌هايي هستيم كه منتطر اعتراضات و اتفاقات آينده بمانيم. در داخل سنگر نيز درگيري تندي است كه همه در پي اثبات خيانت يكديگرند. شرايط زيست همسنگران هم در محاصره منافع و مصارف؛ هرروز مايحتاج كمياب‌تر و زندگي در سنگر گران‌تر مي‌شود، احتمال شورش افراد مانند اعتراضات بنزيني؛ به شكلي گسترده‌تر هست. لذا هر ندا مبني بر مقاومت در اين سنگر شلوغ، تلخندي به گوينده نثار مي‌كند كه حاضراست سنگ به شكم ببندد و از بودجه موسسه و نهاد عضو صرف نظر كند؟
آرايش اين سنگر نيازمند بازسازي و مشاركت فعال همه است وگرنه يك دومينوي خشونت تا پايين كشيدن نطم فعلي و سخن گفتن با مردم از طريق رزم داخلي و رودرو قرارگرفتن همسنگران پيش‌بيني دوري نيست .ميزان خسارت اين راهبرد‌؟نامعلوم! ميزان رسيدن ايران به دموكراسي كارآمد =‌ صفر. ميزان احتمال شبه ميزان متلاشي شدن ايران در جبهه واحد آتي بين‌المللي بسيار. سود حاصله = شكل‌گيري ايراني مورد علاقه اصولگرايان و براندازان معتقد به الگوي يمن و عراق و تقويت قطب‌هاي دوقلوي ضد ميانه روي. ضرر آن=كلنگي شدن جامعه ايراني و روي كارآمدن دولت با گرايش رزم در دوره‌اي ميان مدت با نرمش دربرابر غرب يا مردم. چون اداره كشور نيازمند مشاركت حداكثري مردم يا سازش با خارج از كشور است. اين نقطه انتهايي حكمراني در تقويت دو قطب دو قلوست. 
راهبرد دوم: حكمراني تعويقي، توان دولت درادامه وضع موجود.‌ عدم تحول در رويكردهاي كلان و فرصت‌هاي بالقوه. عدم پذيرش نامزد گروه‌هاي ميانه در انتخابات رياست‌جمهوري و برنامه ايشان يا اعراض گروه‌هاي ميانه‌رو به نشان اعتراض. انتخابات حداقلي و ادامه فتح نهادهاي جمهوريت توسط اقليت با مشاركت اندك نتيجه=انتخاباتي كم رونق و انباشته شدن دولت از افراد و راهبردهاي وابسته نظامي و رييس جمهوري نزديك به آن . اين راهبرد گرچه با تعويق ولي حكمراني را بر اساس راهبرد اول در پي خواهد داشت با اين فرق كه اثرات بلندمدت‌تري براي انزواي ايران و شكل‌گيري پان-‌ قوميتي‌ها خواهد داشت. تراكم اعتراضات يا شورش گسترده در سال‌هاي آتي به فواصل كمتر، فرسايش مردم و نظام، تحليل رفتن قدرت حكومت مركزي، خطر تجزيه ايران. 
راهبرد سوم:  بازگشت به راهبرد مشاركت حداكثري و مذاكره نظام با احزاب و گروه‌هاي اصولگرا و اصلاح‌طلب و ساير عناصر دخيل و رسيدن به چشم‌اندازي در ايران براي ارايه حكمراني بر اساس يك برنامه مشخص براي حل 10 مساله با اولويت براساس وحدت در راهبرد و تنوع در اقدام و فربه كردن نهاد‌هاي واسط براي جلوگيري از سيلابي شدن سياست. راهبرد سوم مبتني برحل مشكلات كشور توسط نهادهاي داخلي و تصميم‌سازي شجاعانه براي فرصت‌هاي داخلي وخارجي است. مدل رقابت دوم خرداد مي‌تواند نتيجه امنيت‌بخش اين راهبرد باشد. 
سه راهبرد فوق با سه نتيجه احتمالي مواجه خواهند شد: 
نتيجه اول: رد صلاحيت و روش‌هاي انقباضي كه مسووليت را بر دوش بخش تندرو خواهد انداخت. 
نتيجه دوم: تاييد صلاحيت و شكست ميانه‌روها به علت عدم اقبال مردم يا كاهش مشاركت با برنامه‌اي معقول كه بعدها مردم به آن رجوع خواهند كرد. 
نتيجه سوم: پيروزي ميانه رو‌هايي كه متعهد شده‌اند 10 تصميم مهم و شفاف براي برگرداندن كشور به ريل حكمراني خوب؛ در دستور كار قراردهند. 
اصولگرايان بايد از سوداي تك‌جناحي كردن كشور دست بردارند و اصلاح‌طلبان نبايد فقدان برنامه كشورداري را به فرض منع خود در مشاركت ربط دهند. سياست‌هاي صفحه جديد ايران در راهبرد سوم مي‌تواند با تاييدتوسط رهبري در مدخل‌هاي سياست داخلي و خارجي، ضمن اداره كشور در وضعيت امن، فعال و اميدساز، بستري براي انتخاباتي آبرومند در سال آينده فراهم سازد.

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون