• ۱۴۰۳ پنج شنبه ۶ ارديبهشت
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 4796 -
  • ۱۳۹۹ يکشنبه ۲ آذر

آخرين رييس جمهور

نوشته فرهاد والي

انتخاب ترامپ براي اسراييل موهبت بزرگي بود. جرد كوشنر توانست سفارت امريكا را كه اسراييل سال‌ها آرزوي انتقال آن از تل‌آويو به اورشليم را داشت، منتقل كند و رابطه عربستان و امارات را با اسراييل بهتر و بهتر كند. براي اسراييل باقي ماندن ترامپ در كاخ سفيد ارزش حياتي دارد، در واقع براي نتانياهو و شايد حزب ليكود، همان طور كه رفتن ترامپ ممكن است هم منجر به زندان رفتن سارا و بنيامين نتانياهو بشود و هم زنداني شدن دونالد ترامپ و جرد كوشنر. 

ولاديمير پوتين
وقتي كه چاك شومر، سناتور بلندپايه دموكرات ايالت نيويورك، در سپتامبر 2003 كنار ولاديمير پوتين، رييس‌جمهور فدراسيون روسيه براي گرفتن عكس يادگاري در چلسي نيويورك ايستاده بود، نمي‌توانست تصور اينكه اين مرد چه قابليت‌هايي دارد را بكند. پوتين در كنار شومر ايستاده بود كه اولين پمپ بنزيني كه متعلق به روسيه بود را در ايالات متحده باز كند. آن روز صبح، كارمندان پمپ بنزين تازه تاسيس لوك اويل مجبور شدند چند بار قهوه تازه دم كنند. پوتين مثل هميشه دير كرده بود. وقتي كه ليموزين رييس‌جمهور روسيه به اين پمپ بنزين رسيد مقامات محلي، ايالتي و فدرال ساعت‌ها منتظر مانده بودند. پوتين خيال مي‌كرد كه با سرمايه نفتي مي‌تواند به بازار انرژي ايالات متحده وارد شود و قدرت و نفوذش را بيشتر كند. از سوي ديگر امريكايي‌ها هم گمان مي‌كردند كه روسيه مي‌تواند يك جايگزين مناسب براي تامين نفت به جاي كشورهاي اسلامي باشد كه روز 11 سپتامبر برج‌هاي تجارت جهاني را نابود كرده بودند. به هر حال آن روز صبح رييس‌جمهور روسيه حرفي نزد، پمپ بنزين را افتتاح كرد و يك قهوه و شيريني از آن جا گرفت و رفت.
خوش‌خيالي پوتين براي نفوذ به بخش انرژي دوام زيادي نداشت؛ شركت‌هاي نفتي در مقابل درخواست كمك و سرمايه‌گذاري پوتين در بخش انرژي روسيه از او خواستند كه نفوذ دولتي را در بخش نفت و گاز روسيه كم كند. آنها نمي‌توانستند ميلياردها دلار سرمايه را فقط با اتكا به پوتين در بخش نفت و گاز روسيه تزريق كنند. لي ريموند، مديرعامل وقت شركت اكسان‌موبيل در ملاقاتي با پوتين به صراحت گفت كه براي چنين كاري شركت‌هاي نفتي روسيه بايد به شركت‌هاي سهامي عام غيردولتي تبديل شوند. اكسان‌موبيل كه ميراث جان دي راكفلر است، با بيش از 125 سال سابقه در بخش حفاري، استخراج و پخش نفت صاحب فناوري‌هايي است كه تمام توليدكنندگان نفت جهان به آن نياز دارند. پوتين متوجه شد كه شراكت با بخش انرژي امريكا به معناي از دست دادن مهم‌ترين اهرم و سرمايه اوست. او متوجه شد كه سيستم اقتصاد آزاد با اهداف شخصي او همسو نيستند. 
ريچال مدو، روزنامه‌نگار سرشناس ‌ان‌بي‌سي در كتاب بلوآوت مواجهه پوتين با اين مشكل را آغاز رويارويي او با بازار آزاد و سعي او در كنترل تمام بخش انرژي و منابع روسيه مانند آهن و آلومينيوم مي‌داند. اين رويه به نوعي پوتين را با كشورهايي كه خواهان باز بودن سيستم اقتصادي هستند در تقابل انداخت. او سعي كرد كه با استفاده از روش‌هاي ديگري با پيدا كردن همدستاني كه با جهاني شدن اقتصاد مخالفند نفوذ خود را در غرب اروپا و امريكا بيشتر كند. از سوي ديگر انقلابات اوكراين و تمايل مردم اين كشور براي پيوستن به اتحاديه اروپا و دور شدن از كرملين براي او نگران كننده بود. از دست دادن اوكراين به معني آن بود كه ناتو و اتحاديه اروپا فاصله زميني‌شان با مسكو كمتر از 8 ساعت رانندگي بشود. همچنين اتحاديه اروپا مي‌توانست با در دست داشتن كريمه دسترسي فدراسيون روسيه را به درياي سياه به‌ شدت محدود كند. 
به همه دلايل بالا وقتي يانوكوويچ دوست و دست‌نشانده كرملين با آن فضاحت از اوكراين فرار كرد، پوتين راهي جز اشغال كريمه نداشت. هيلاري كلينتون و به ‌طور كلي دولت باراك اوباما نقش مهمي در اين رويداد داشتند. آنها به ‌طور آشكار از تظاهرات مردم اوكراين حمايت كردند. اتحاديه اروپا هم ايالات متحده را در اين راه ياري كرد. كرملين تصميم گرفت با هر دو مقابله كند. اولين تلاش پوتين و يارانش در اين راه، دخالت مستقيم در برگزيت بود. 
شركت خبرگزاري بريتانيا در مورد برگزيت چنين مي‌نويسد، كلمه برگزيت مخفف عبارت «British Exit» و به معني خروج بريتانيا از اتحاديه اروپاست. ۲۳ ژوئن ۲۰۱۶ يك همه‌پرسي درباره ادامه عضويت بريتانيا در اتحاديه اروپا برگزار شد كه در آن ۱۷.۴ ميليون نفر به خروج و ۱۶.۱ ميليون نفر به ماندن راي دادند. 
اندكي بيشتر از 50 درصد مردم بريتانيا با مخالفت با مهاجرت آزادانه از كشورهاي ديگر عضو اتحاديه به بريتانيا و محدوديت قراردادهاي تجارت آزاد با كشورهاي ديگر دنيا به برگزيت راي دادند. گفته مي‌شود ماموران كرملين در زمينه پخش كردن دروغ و شايعات ساختگي، حتي نصب تبليغات اسلام‌ستيزانه و ضدمهاجرت در بريتانيا و كمك به نايجل فاراژ كه به او ترامپ انگليسي مي‌گويند، نقش بسزايي داشته‌اند.‌ شعارها و اهدافي كه عينا چند ماه بعد توسط دونالد ترامپ در ايالات متحده تكرار شد. نايجل فاراژ هم پس از موفقيت در برگزيت به ترامپ مشاوره مي‌داد. مركز مطالعات استراتژيك امريكا مي‌نويسد، اين احتمال را نمي‌شود پنهان كرد كه عمليات ماموران مستقر در مسكو، به ويژه از طريق شبكه‌هاي اجتماعي و راديو تلويزيوني مانند آرتي و اسپوتنيك كه با بودجه دولتي روسيه تامين مي‌شوند، با هدف تاثير در انگلستان عامل مهمي در نتيجه رفراندوم برگزيت بوده‌ است.
نشريه هاآرتص چاپ اسراييل در جولاي 2018 گزارشي نوشت كه مربوط به اظهارنظر رييس سابق موساد بود. «تمير پاردو» رييس سازمان موساد در زماني كه ترامپ انتخاب شد (2011-2016) حرف‌هايي دارد كه قابل توجه است. او در جريان كنفرانس ديجيتال ماركر در اسراييل در سال 2018 گفته بود: « مقامات مسكو به رقابت رياست‌جمهوري سال 2016 در ايالات‌متحده نگاه كردند و از خود پرسيدند: دوست داريم كدام نامزد در كاخ سفيد مستقر شود؟ چه كسي به ما كمك خواهد كرد تا اهداف‌مان را برآورده كنيم؟ و در نهايت ترامپ را انتخاب كردند. از همان زمان به بعد، روس‌ها سامانه‌اي از ربات‌ها را براي تمام طول مدت انتخابات برپا و ترامپ را كانديداي رياست‌جمهوري مطرح كردند.» 
گزارش‌هايي كه سي‌آي‌اي تهيه كرده است نشان مي‌دهد كه روسيه از اينستاگرام، يوتيوب، تامبلر، توييتر و فيس‌بوك براي انتشار تبليغات وسيع و گسترده استفاده مي‌كند. بي‌بي‌سي در گزارش روز 13 جولاي 2018 در مقاله‌اي تحت عنوان «عليه ١٢ روس براي هك حزب دموكرات در انتخابات امريكا اعلام جرم شد» نوشت، روزنستاين، معاون وزارت دادگستري وقت اعلام كرد 12 مامور اطلاعاتي ارتش روسيه به دزدي اطلاعات كاربري حزب دموكرات و ارسال بدافزار اقدام كردند. بر اساس اطلاعات منتشر شده توسط كوهن، اطلاعات هك شده توسط روسيه به وسيله ويكي‌ليكس در ابعاد وسيع منتشر شد. ليستي شامل 20 نفر روسي وجود دارد كه از طرق مختلف كمك‌هاي چند ده ميليون دلاري به كمپين ترامپ كمك كرده‌اند. اين افراد در ايالات متحده تحت تعقيب قرار دارند. در واقع اگر فرض كنيم كه با وجود سه ميليون راي بيشتر هيلاري كلينتون و اينكه تنها 80 هزار راي تعيين كننده انتخاب دونالد ترامپ به عنوان رييس‌جمهور بوده، دخالت روسيه در انتخابات ده‌ها برابر اين 80 هزار راي را نصيب دونالد ترامپ كرده است. 
اگر قرار باشد به شيوه شرلوك هولمز به دنبال مقصر تقلب انتخابات بگرديم، بي‌شك همه راه‌ها به مسكو ختم مي‌شود. شايد هيچ ‌كس به اندازه ولاديمير پوتين تمايل نداشت كه دونالد ترامپ رييس‌جمهور امريكا شود. اگر باراك اوباما مثل ديواري جلوي خواسته‌هاي ولاديمير پوتين كه هميشه روياي تبديل روسيه به قدرت اول جهان را در ذهن داشت، نگرفته بود، شايد پوتين اين قدر براي مقابله با كلينتون انگيزه نداشت. كمتر در اين مي‌توان شك كرد كه پوتين در روياي تبديل شدن به يك تزار است؛ به خصوص با شناخت دقيقي كه از مردم روسيه دارد. 
هنوز چند روزي از اولين انتخاب ولاديمير پوتين در سال 2000 به رياست‌جمهوري نگذشته بود كه او در ديدار با كهنه‌سربازان جنگ دوم جهاني روسيه گفت: «از طريق شما بود كه ما به برنده بودن عادت كرديم.» هيچ‌ كس در جهان مثل ولاديمير پوتين افسر ك.گ.ب در آلمان شرقي در دهه هشتاد ميلادي نمي‌داند كه روسيه در طول 20 سال از سال‌هاي آخر دوران كمونيستي، در همه دوره‌هاي بعد بازنده بوده است. كشوري كه سال‌ها با مافيا و توليد فاحشه و فساد وحشتناك و رسمي مالي و اداري خود را به جايي رساند كه حداقل به جاي 200 پدرخوانده فقط يك پدرخوانده داشته باشد، تا جايي كه پوتين بيايد و به مدت ربع قرن رهبر اتحاد شوروي شود، يكي از دستياران ارشد او به نام وياچسلاو وولودين گفت: « بدون پوتين روسيه‌اي وجود ندارد.» براي پوتين حضور افرادي مثل اوباما و حتي بيل كلينتون به معني مصيبت و بدبختي بود. او يك رهبر جودوكار، قهرمان مچ‌اندازي، قهرمان هاكي روي يخ، مردي كه توي آب يخ شنا مي‌كند، مردي كه در هنگام رفتن سركار 200 نفر به احترامش مي‌ايستند، مردي كه ديگران را تحقير مي‌كند، فرقي نمي‌كند كه تحقير شونده اردوغان، بشار اسد يا لوكاشنكو، رييس‌جمهور بلاروس يا ساركوزي يا خبرنگار فاكس نيوز باشد. 
پوتين از طريق روابط خودش با ميلياردرهاي امريكايي، نفوذ در اينترنت و تبليغات عليه دموكرات‌ها و به نفع ترامپ، احياي اداره كل دروغ ك.گ.ب جديد اف‌اس‌بي در قالب يك موسسه هكر در پيترزبورگ، پرداخت مالي مستقيم به موسسه ملي سلاح امريكا و استفاده از اليگارش‌هاي مرتبط با امريكا كوشش كرد تا جنگ سرد جديدي را عليه امريكا ايجاد كند و آن را ببرد. 

مارك زاكربرگ: Mark Zukkerberg
شركت كمبريج آناليتيكا Cambridge Analytica Ltd كه در انگليس ثبت شده بود، در مشاركت با فيس‌بوك با تركيب داده‌كاوي و تحليل داده‌ها در فرآيندهاي انتخاباتي و سياسي، خدماتي مربوط به ارتباطات راهبردي ارايه مي‌دهد. آنها با نوشتن الگوريتم‌هايي كه به تمايلات سياسي، مذهبي و اجتماعي افراد پي‌ مي‌برد اطلاعات ارزشمندي از كاربران فيس‌بوك به سرقت برده و به ستادهاي انتخاباتي مي‌فروختند. اين سرقت اطلاعات بدون اطلاع كاربران اتفاق مي‌افتاد. آنها در انتخابات و رفراندوم‌هاي بسياري در سراسر جهان از جمله استراليا، هند، كنيا، مكزيك، بريتانيا و ايالات متحده فعاليت داشتند. نخستين بار در امريكا با كمك به گروه كاري جان بولتون در سال 2014 به افرادي در ايالات مختلف براي طراحي و انتخاب مخاطب كمك كردند. كمبريج آناليتيكا در سال 2016 نخست با كمك به سناتور تگزاسي تد كروز شروع كردند. اين اطلاعات از بيش از 220 ميليون امريكايي كه كاربر فيس‌بوك بودند، دزديده شده بود. كاربران با اعتماد به شركت فيس‌بوك تمايلات و ارزش‌هايشان را با خيال اينكه فقط بين دوستان و خانواده مي‌ماند، مطرح كرده بودند. 
مارك زاكربرگ در فيس‌بوك همه اينها را مي‌دانست و برايش مهم نبود كه اطلاعات بسيار خصوصي و محرمانه افراد دستمايه شخصيت‌ها و قدرت‌هاي سياسي شود. او قوانين را مي‌دانست، او مطلع بود كه ميليون‌ها روبل از روسيه وارد حساب فيس‌بوك شده است، ولي اقدامي نكرد. چون قانوني در اين مورد وجود نداشت و به جيب زدن ميليون‌ها روبل از مشتريان تقلبي فيس‌بوك مانعي از نظر قانوني نداشت. البته توييتر هم پول زيادي به حسابش آمد، ولي به اندازه فيس‌بوك بزرگ نبود و در ثاني توييتر پس از بررسي گروه‌ها و كاربران دروغين با ايجاد الگوريتم‌هايي كوشش كرد اين روند را كنترل كند. علت مهم اين نوع سوء‌استفاده اين بود كه چون در مجلس سناي امريكا يك مشت افراد كهنسال  كه دركي از دنياي جديد نداشتند، حضور داشتند موضوع را نتوانستند درك كنند و عملا شرايطي پيش آمد كه رسانه‌هايي مانند فيس‌بوك مخاطبان‌شان بيشتر از همه تلويزيون‌ها شد. 

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون