• ۱۴۰۳ جمعه ۷ ارديبهشت
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 4801 -
  • ۱۳۹۹ شنبه ۸ آذر

گالري گردي در يك هفته پاييزي

ششدانگ اوضاع وخيم هنرهاي تجسمي در شش پلان

از كريمخان تا نياوران

فاروق مظلومي

پلان اول گالري اثر 

شهرنگاري و خصوصا تهران‌نگاري با عكس يا نقاشي‌هاي عكس‌محور، گريبانگير خيلي از هنرمندان شده و مي‌توان گفت سرطان شهرنگاري – مخصوصا تهران‌نگاري - در هنرهاي تجسمي ايران متاستاز داده است و شايد لازم است كمي رژيم مستند‌نگاري شهري گرفته شود .جواد مدرسي هم با هفت تابلو نقاشي‌ معمارانه، فضاهاي شهري را به گالري اثر آورده و اين‌بار با افزودن پرسپكتيو به آنها از هنر مدرن دور شده است. فضاهاي اغلب اين تابلوها سه‌بعدي‌نما هستند و در خدمت بازنمايي ساختمان و خيابان قرار گرفته‌اند اما آگاهي و توانايي نقاش باعث شده است مخاطب در نتيجه‌گيري اينكه نقاشي در خدمت معماري است يا معماري در خدمت نقاشي ناتوان بماند. اين تعليق و كشمكش بين موضوع بازنمايي و ابژه نقاشي روحي از هنر را به آثار تزريق مي‌كند كه اتفاقا از عوامل موجد پويايي در اين آثار است. آثار نقاشي جواد مدرسي از 23 آبان تا 21 آذر در گالري اثر به نمايش گذاشته شده است. 

پلان دوم. خانه هنرمندان 
به مناسبت نزديكي گالري اثر چشم‌مان به جمال سرديس‌هاي هنرمندان در محوطه خانه هنرمندان هم روشن شد. تاريك بود و ما هم بدون عينك پيرچشمي. و متاسفانه حتي مادر اين هنرمندان عزيز يا بستگان در قيد حيات‌شان هم نمي‌توانند بدون خواندن پلاك، صاحب سرديس را شناسايي كنند. يكي از هنرمندان را با استاد ناصر مسعودي و استاد نصيريان را با كمال‌الملك و ستارخان اشتباه گرفتم. از محاسن اين سرديس‌ها اين است كه هر كسي هنرمند محبوبش را مي‌تواند آنجا پيدا كند كافي است كه به نام زير سرديس توجه نكنيم .علاوه بر اين بافت و متريال اين آثار هيچ شكوه و عظمتي را تداعي نمي‌كنند بلكه بيشتر بافت‌ها، فرسايش‌نما و سطح مجسمه‌ها اضمحلال‌نما هستند. زماني بود كه اگر مي‌خواستيم پز همشهري مجسمه‌سازمان استاد نجيبي را بدهيم مي‌گفتيم اثرشان در پارك خانه هنرمندان است. شما لذت رايگان اين پز را هم از ما گرفتيد. لطفا تا اطلاع ثانوي از كسي تجليل نكنيم .

پلان سوم.گالري اُ 
آثار اشكان صانعي با اشاره درست در استيتمنت پرقدرت مريم مجد، به امر بازنمايي تخليصي در هنر انتزاع مي‌پردازد. بعد به درستي به يادداشت ايتالو كالينو (1985 – 1923) نويسنده كوبايي در مورد «سبكي در ادبيات» و تناظر آن در آثار صانعي اشاره مي‌شود. اين موضوع بسيار مهم و قابل بررسي است كه بازنمايي پديده غيرقابل اندازه‌گيري سبكي در دو ابژه ادبيات و نقاشي مورد توجه قرار گرفته است. اما شمايل اين بررسي هم مهم است قرار نيست با رويكردي آوگونه (فريدون آو) به تكرار ميني‌ماليسم مكرر هنر معاصر ايران بپردازيم .
در تابلوهايي از صانعي به عنصر انباشتگي برخورد مي‌كنيم .تكرار هر فرم در يك سطح يا حجم موجد يك انرژي است. مثلا كوه با تكرار سنگ و دريا با تكرار آب همواره فرم‌هايي سهمگين و پرانرژي هستند اما شناسايي اين سوژه از ازل در طبيعت اتفاق افتاده و ما هزاران بار در آثار هنرمندان ديده‌ايم يعني فاعل شناسنده اين ذهنيت، هنرمند نيست و تكرار مجدد آن در يك نمايشگاه مدعي در كريمخان فقط علاقه به توليد عليق ذوق عوام و ويتريني شيك براي هنر بي‌ريخت معاصر است و توليد اين آثار براي هنرمندي با سن اشكان صانعي كمي دير است چون اين جريان آنقدر راهرو داشته كه جاده‌اش صاف و كوبيده شده‌ است. شايد اين نمايشگاه دهان وو (wow) چند نفر كه مواجهه كمتري با هنر دارند را بگشايد و باعث شكستن سنگيني عصر جمعه در حياط كوچك و دلخواه گالري اُ براي‌شان شود ولي هنرمند نبايد فريب اين ستايش‌هاي بي‌پشتوانه را بخورد. اما يك زبان بصري خط‌محور در پشت زبان موجز صانعي پنهان است كه نشان مي‌دهد اگر اين هنرمند جسور و جوان از خودش مراقبت كند مي‌تواند به هنرمندي نشانه‌دار و جريان‌جو تبديل شود. صانعي از ميني‌ماليسم جاري در رنگ‌هاي سرد – در مقايسه با رنگ‌هاي گرم – با موفقيت بهره برده بود و با ايجاد فضاهاي غيرقابل نامگذاري كه به اشتباه نامگذاري شده‌ بودند نشان مي‌دهد كه ابزار لازم براي نشانه‌گذاري در هنر را دارد به شرطي كه مجري ذهنيت‌هاي كارشده‌اي مثل انباشتگي كه هنر را در تعريف ارسطويي‌اش محدود مي‌كند، نشود . آنچه كه تجربه كرده‌ايم اغلب گالري‌ها و دوستان دور يا نزديك مراقب‌هاي خوبي براي اينگونه مراقبت‌ها – كيوريتينگ – از هنر و هنرمند نيستند و انگار انزوا يكي از راه‌هاي رسيدن به رستگاري خود‌مراقبتي است.  پي نوشت اين پلان: عليق در اينجا به عاريه به معني «مسكر ذوق عوام» و به واقعه به معني «پوست سفيدي كه چيزي بر روي آن نويسند» منظور است. ماخذ. لغت‌نامه دهخدا 

پلان چهارم. گالري اِو 
از بلوار كريمخان به گالري اِو در خيابان نلسون ماندلا مي‌رويم كه در پروژه شماره چهار بدون مركز به نمايش آثار هنرمندان شيراز همت گماشته است. آزاده استوار، فاطمه بزرگي، محمد ذاكري، مهدي قنبري، مارال كوچك، عاطفه محرري، بهروز مسلمي و سحر نجفي هنرمندان اين نمايشگاه هستند. آثارچاپ و نقاشي اين پروژه هم مثل پروژه‌هاي سابق اين گالري پرقدرت و با زبان بصري بليغ هستند . بليغ از بابت فرم‌نگاري‌هاي موثر. در هرج و مرج و فرصت‌طلبي شبه هنرمندان انتزاعي‌نما كه به كمك مجموعه‌داران سرمايه‌گذار و گالري‌داران حسابدار به تخريب هنر انتزاعي مشغول هستند، هنرمندان اين نمايشگاه با صداقتي احترام‌برانگيز به تكنيك‌هاي كلاسيك مثل چاپ و قلم فلزي روي كاغذ وفادارند. در اثري با تكنيك چاپ روي كاغذ از عاطفه محرري فضايي ساده از يك ميز با آدم‌هايي دور آن ميز را مي‌بينيم كه به سادگي تسليم روايت‌سازي مخاطب نمي‌شود ابهام بزرگ اين فضاي كوچك و ساده مخاطب را به جهان‌هايي ارجاع مي‌دهد كه در پي كشف و تجربه آنهاست.

پلان پنجم فرهنگسراي نياوران
به يازدهمين دوسالانه سراميك در فرهنگسراي نياوران مي‌رويم .از كاسه و بشقاب خبري نيست. زماني اعتراض مي‌كرديم كه از دوران نوسنگي، سفال و سراميك ايران در توليد حجم‌هاي كاربردي مثل كاسه و بشقاب متوقف مانده است. حالا وقتي حجم‌هاي غيركاربردي را مي‌بينيم آرزو مي‌كنيم كه ايكاش به همان دوره كاربرد-‌ محور برگرديم. از طلا گشتن پشيمان گشته‌ايم/ مرحمت فرموده ما را مس كنيد .
 هندوانه سراميكي با چاقويي در كنارش يا انباشتگي حجم‌هاي انتزاعي در ورودي فرهنگسرا تعجب‌برانگيز است‌. انباشتگي حجم‌هاي كوچك در چيده‌مان‌هاي سراميكي سوغات نمايشگاه تخم‌هاي آفتابگردان با جنس سراميك از حجم‌ساز چيني امريكايي‌اي وي‌وي است .امريكايي از اين نظر كه سازمان‌هاي امريكايي‌نهاد براي تخطئه چين امثال ‌اي‌وي‌وي را درشت‌نمايي مي‌كنند. همان بُلد كردن معروف خودمان. در دوسالانه سراميك ايران اغلب حجم‌ها را مي‌شد با مواد ديگري مانند پلاستيك راحت‌تر توليد كرد يعني نقش ماده سراميك در اين نمايشگاه و آثار صرفا مناسبتي بوده است و عنوان دوسالانه سراميك بهتر بود به نمايشگاه احجام با استفاده از سراميك تبديل شود. علاوه بر آن به هيچ‌وجه با فرم موثري در اين نمايشگاه برخورد نمي‌كنيم و موفقيت اغلب آثار در حد تكنيك متوقف مي‌شود. قطعا اين نمايشگاه نماينده همه سراميست‌هاي ايران نيست. 

پلان ششم پلان پاييزي
 مه پاييزي و خلوت كرونايي عصر جمعه را پيرتر كرده است اما هنر معاصر ايران هنوز جوان است و با گرته‌برداري از هنر معاصر اروپا رشد نخواهد كرد و قطعا گل انداختن گپ‌هاي دوستانه هنرمندان در روز افتتاحيه با دوستان گل‌شان كمكي به اين هنر عقب‌افتاده نمي‌كند. تا زماني‌كه مرجعيت هنر اروپا را كنار نگذاريم به جاي هنر ايران هنر ايراني خواهيم داشت كه اين هنر ايراني‌شده هنر اروپا و امريكا خواهد بود. و نكته آخرتر اينكه روز به روز فاصله انجمن‌هاي هنري زيرنظر ادارات از هنر و هنرمندان اصيل بيشتر مي‌شود و اين موضوع بيشتر از همه‌چيز به كمبود متخصص هنري در سازمان‌هايي مثل شهرداري برمي‌گردد. 

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون