• ۱۴۰۳ جمعه ۳۱ فروردين
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 4820 -
  • ۱۳۹۹ يکشنبه ۳۰ آذر

يادداشتي بر رمان «چهل و يكم»

دگرديسي

ياسمن خليلي‌فرد

 

«چهل و يكم» جديدترين اثر داستاني حميد بابايي است كه نشر «صاد»  آن را منتشر كرده است.
كتاب بابايي، طرح اوليه بكر و دست‌نخورده‌اي دارد و نويسنده با بهره‌گيري از زبان كهن متن داستان را جلو مي‌برد.  
آنچه اما مي‌تواند اين داستان را اثري آوانگارد جلوه دهد يا برعكس آن را به داستاني كليشه‌اي و دست‌خورده بدل كند، محتواي آن است. داستان ماهيت پرتنشي دارد كه با مفاهيم اخلاقي و مذهبي گره خورده است. «چهل‌ويكم» دو شخصيت اصلي دارد كه به موازات هم روايت آن را جلو مي‌برند؛ يك گروهبان نظميه كه ناچار شده است برخلاف ميلش در كشتار مسجد گوهرشاد تفنگ به دست گيرد و ديگري خطاطي كه مشغول كتابت تذكره‌الاولياست و تنها وجه اشتراك اين دو مرد حضور خودخواسته‌شان در مسجد گوهرشاد است تا با عزلت‌گزيني به پالايش خويشتنِ خويش بپردازند. كتاب از منظر ساختار و انتخاب زبان خاصي كه متمايل به متون كهن است اثري قابل‌ تامل و در عين حال سخت‌خوان به شمار مي‌رود و اين سخت‌خوان بودن اتفاقا از ويژگي‌هاي مثبت اثر به شمار مي‌رود. متن داستان به رغم دشوار بودنش رونده است و قابليت‌ها و جذابيت‌هاي دراماتيك از ويژگي‌هاي اصلي كار بابايي محسوب مي‌شود. همان‌طوركه پيش‌تر نيز اذعان داشتم، ايده اوليه «چهل‌ويكم» بكر و تازه است و به ياد ندارم پيش از اين نويسنده‌اي به سراغ اين واقعه تاريخي رفته باشد و آن را در قالب داستان درآورده باشد. اما نحوه پرداخت به همين موضوع مي‌تواند منجر به ارزش‌گذاري دقيق‌تر داستان شود. نويسنده در بخش‌هايي از روايت‌پردازي خود توانسته است از موانع خطرناكي چون كليشه‌زدگي و شعارزدگي عبور كند و در برخي بخش‌ها به دام همين كليشه‌ها افتاده است. بي‌ترديد ارتباطات معنوي كاراكترها با يكديگر به خصوص تحول و دگرديسي عميق دروني ادريس در پي مواجهه‌اش با ميرعماد از فرازهاي داستان است. همچنين كتاب موفق مي‌شود مسير داستان را به شكل منسجمي پيش ببرد و مفهوم «توبه» را كه از مفاهيم مهم تذكره‌الاولياست بجا و به‌ اندازه در داستان خود جاري كند اما محتواي داستان در شكل كلي‌اش و جدا از زبان غني و متفاوت‌اش تا حدودي كليشه‌اي و البته قابل ‌پيش‌بيني است. مراحل آشنايي، عاشقي و ازدواج كاراكتر اصلي داستان با تمامي جزيياتش به ‌شدت آشناست و خلاقيتي در مسير روايت‌پردازي و پرداختن به ظرايف آن ديده نمي‌شود. اين همان تصوير آشنايي است كه در بسياري از آثار داستاني خوانده‌ايم و حتي در نمونه‌هاي تصويري چون فيلم‌ها و سريال‌هاي تلويزيوني ديده‌ايم. پيرنگ داستان نيز در مسير خود غافلگيري عجيب و خاصي را رو نمي‌كند و كليات واقعه‌هاي روايي در همان مسيري‌ پيش مي‌روند كه بي‌شك مخاطب انتظارش را داشته است. اين امر منجر به آن مي‌شود كه داستان به رغم توفيقش در ساختار و روان بودن داستان‌پردازي‌اش و موفقيتي نسبي در خلق داستاني با روابط بينامتني در حد و اندازه اثري متقاعدكننده باقي بماند و نتواند از تمام ظرف خود براي تجلي فرازها و انديشه نويسنده‌اش استفاده كند. همچنين داستان ظرفيت آن را داشت كه از تذكره‌الاوليا بيشتر استفاده كند و با بهره‌گيري از اين اثر ماندگار، خلاقانه‌تر جلو رود.

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون