• ۱۴۰۳ پنج شنبه ۳۰ فروردين
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 4828 -
  • ۱۳۹۹ سه شنبه ۹ دي

هلوكاست ويكتوريايي

محمود فاضلي

دكتر محمدقلي مجد محقق ايراني مقيم ايالات‌متحده امريكا متولد 1324 است. تحصيلاتش را در دانشگاه‌هاي سن اندريو (1970) و منچستر (1975) و كرنل (1978) با درجه دكترا به پايان برد و سپس در دانشگاه‌هاي مختلف امريكا، از جمله دانشگاه پنسيلوانيا، تدريس كرد. در اين سال‌ها مقالات متعددي از مجد در نشرياتي چون مجله امريكايي اقتصاد كشاورزي، مجله مطالعات دهقاني، مجله بين‌المللي مطالعات خاورميانه، مطالعات خاورميانه و مجله خاورميانه انتشار يافته است. دكتر مجد از سال 1999 به‌طور تمام وقت به تحقيق و تاليف در حوزه تاريخ معاصر ايران اشتغال دارد. كتاب‌هاي «سياست تقسيم اراضي محمدرضا پهلوي، ايران دوران رضاشاه، غارت آثار باستاني ايران و قحطي بزرگ و نسل‌كشي در ايران «1919–1917» مهم‌ترين آثار اوست. مجد چهره‌اي آشنا در تاريخ‌نگاري مستند به ويژه در دوره قاجار و پهلوي است و تاكنون بيشتر آثار او به فارسي ترجمه شده و مورد استقبال قرار گرفته‌اند. كتاب «هلوكاست ويكتوريايي» تازه‌ترين اثر اوست كه موضوع قحطي عظيم سال‌هاي 1290 تا 1286 ه.ق در عهد ناصري را بررسي مي‌كند. اين اثر گامي نو در اين عرصه است و تاكنون در آثاري كه به بررسي رويدادهاي عهد ناصري مي‌پردازد، كمتر به آن پرداخته شده است. در يك دوره 75 ساله از 1869 تا 1944 ميلادي ايران دچار سه قحطي شد كه جان 25 ميليون نفر را گرفت. در حالي كه در فاصله 1950 -1850 جمعيت جهان بيش از دو برابر شد، جمعيت 10 الي 12 ميليوني ايران در سال 1944 رقم 11 ميليون نفر گزارش شده در سال 1841 تغييري نكرده بود. كمتر كشوري را مي‌توان يافت كه رشد جمعيت يك سده آن در اثر قحطي نابود شده باشد. قحطي بزرگ 1873-1869 كه جان 12 ميليون ايراني يا دوسوم جمعيت را گرفت، جايي در صفحات كتاب‌هاي تاريخ ندارد. قحطي ايران پيشگام قحطي‌هاي بزرگ در چين، هند و شمال آفريقاست. سال‌ها پيش از هلوكاست‌هاي اواخر دوران ويكتوريا، هلوكاست مشابهي در ايران رخ داده بود. كل آثاري كه در غرب درباره اين موضوع نوشته شده، سه مقاله علمي دو مقاله ديگر است كه در آنها اشاراتي غيرمستقيم صورت گرفته است. در اين مقالات اگرچه پذيرفته شده كه قحطي تمام كشور را در خود فرو برده اما اتفاق‌نظر درباره آغاز، مدت، شمار قربانيان و دلايل بروز قحطي بزرگ وجود ندارد. پژوهش حاضر ظاهرا اولين كتابي است كه به زبان انگليسي منتشر مي‌شود. مبناي اين كتاب سفرنامه‌هاي اروپايي و امريكايي، از جمله سفرنامه‌هاي مقامات انگليسي كه به واسطه مشاغل رسمي خود به ايران سفر كرده‌اند، گزارش‌هاي ديپلمات‌هاي انگليسي، گزارش‌هاي روزنامه تايمز لندن و نيويورك تايمز، اسناد ايراني و گزارش‌ها و مكاتبات ميسيونرهاي امريكايي است كه خود شاهد قحطي بوده‌اند. يافته‌هاي اين پژوهش نشان مي‌دهند كه با نگاهي محافظه‌كارانه بايد گفت 12 ميليون نفر از جمعيت 18 ميليون ايران از ميان رفته‌اند يا مهاجرت كرده‌اند. اندوهبارتر اينكه به‌ خاطر بستن مرز روسيه و تركيه عثماني به روي ايرانيان در جولاي 1871، اكتريت عظيم اين 12 ميليون نفر تلف شده‌اند. دست‌كم تا 1910 طول كشيد تا ايران جمعيت خود را در سال 1869 را بازيابد. ايران تقريبا شرايط عادي خود را بازيافته بود كه قحطي بزرگ 1919-1917 بار ديگر ايران را در خود فرو مي‌برد. به نوشته نويسنده مقامات انگليسي و بسياري از ايرانيان، خشكسالي را دليل بروز قحطي مي‌دانند. «ماژور اوليور سنت جان» مدير دفتر كمپاني تلگراف انگليس و ايران در تهران، درباره ريشه‌هاي قحطي مي‌نويسد: «افزايش و پيشرفت قحطي در ايران به ‌طور خلاصه به اين دلايل است. از زمستان 4-1863، بارش‌ها، مگر تنها در سال
 6-1865، به ‌طور معمول كمتر از ميانگين بوده است. درياچه‌ها، چشمه‌ها و قنات‌ها هر تابستان در سراسر كشور پايين و پايين‌تر رفته‌اند. با اين حال، برداشت محصولات عموما خوب و فراوان بوده‌اند. در طول زمستان ششم، يعني 70-1869، به ندرت برف و باران در روستاها آمد.» در 25 اكتبر 1871 در نشست لندن به دعوت كميته امداد قحطي ايران، مقاله‌اي پخش شد كه در 26 اكتبر 1871 در روزنامه تايمز نيز به چاپ رسيد. متن كتاب بيشتر از آنكه حاوي حرف‌هاي مولف آن باشد، دربردارنده متوني درباره اين واقعه تلخ و به‌شدت طولاني در اسناد، نامه‌ها، روزنامه‌ها، خاطرات و كتاب‌هاي هم‌عصر آن دوره تاريك است. به گفته محمد كريمي (مترجم كتاب) برگردان ادبيات ويكتوريايي به زبان امروز چندان ساده نبوده و تلاش كرده است تا حد ممكن پيچيدگي‌هاي متن صد و اندي قبل بريتانيا و امريكا را براي مخاطب امروز ساده كند. در جاي جاي اين اثر از افراد، موسسات و وقايعي نام برده شده كه چون موضوع كتاب نبوده‌اند در متن به آنها پرداخته نشده است، اما به گمان مترجم ضرورت داشت مختصر شرحي درباره آنها در حاشيه متن اصلي كتاب گنجانده شود و تلاش كرده تا حد ممكن براي همه اين موارد توضيحاتي از منابع مستند در دسترس باشد. مواردي نيز برگرفته از تصاوير نسخ خطي در پانويس‌ها گنجانده شده است. بخشي كه به عنوان تصاوير در انتهاي كتاب آمده، در نسخه انگليسي نيست و اين بخش با هماهنگي نويسنده در انتهاي كتاب افزوده شده است.

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون