نگاهي به فيلم «روشن» به كارگرداني روحالله حجازي
وعدههاي توخالي
محمد ايراندوست
سياستها، تصميمات و راهبردهايي كه براي اداره امور طراحي و برنامهريزي ميشود تاثيري عميق بر زيست مردم به ويژه اقشار ضعيف و كمدرآمد جامعه به همراه دارد. به نوعي ميتوان گفت وضعيت كنوني جامعه در حوزههاي مختلف آيينه تمامنماي عملكرد حكمرانان تلقي ميشود. فيلم «روشن» ششمين ساخته روحالله حجازي يك ملودرام اجتماعي محسوب ميشود. فيلم درباره مردم سادهدل و بيتوقعي است كه به سازندگان آپارتمانها اعتماد ميكنند و سرنوشت خود و فرزندانشان را به دست آنان ميسپارند. مردم پس از مدتي درمييابند آنچه به آنها وعده داده شده همانند كانتينر خالي كه وارد شهرك خانهسازي ميشود پوچ و سرابي بيش نيست. مهندسان از اعتماد مردم نهايت بهره را بردهاند و به ثروتهاي هنگفت و افسانهاي دست يازيدهاند و مردم زودباورهمه اندوخته و حاصل عمرشان را از كف دادهاند. سازندگان آپارتمانها با پروپاگاندا اعتماد مردم را جلب كردهاند، اما هنگامي كه مردم به ناكارآمدي آنها معترض ميشوند و تجمع ميكنند حاضر به پاسخگويي نيستند و شيشه اتومبيلهاي گرانقيمتشان را بالا ميكشند تا صداي اعتراض مردم مظلوم به گوششان نرسد. «روشن» تاثير وعدههاي توخالي بر زيست خانوادهها را به تصوير ميكشد. خانوادهها براي داشتن سرپناه هست و نيستشان را در اختيار مهندساني با ظاهري موجه قرار ميدهند اما پس از سالها متوجه ميشوند بازي خوردهاند و نه راه پيش دارند و نه راه پس، در بنبستي شبيه كوچه تنگي كه مريم دختر خردسالش را از روشن ميگيرد، گرفتار شدهاند. با طولاني شدن ساخت آپارتمانها و عملي نشدن وعدهها، مريم (سارا بهرامي) زن خانواده به روسپيگري روي ميآورد و روشن (رضا عطاران) مرد خانواده از درون فروميپاشد و دست به انتخابي فاجعهآميز ميزند. در فيلم «روشن» رسانههاي رسمي خبر و گزارشي از وضعيت بغرنج مردم مخابره نميكنند و اين سينماست كه همراه مردم ستمديده دست به روشنگري ميزند و حقيقت را آشكار ميسازد. فندكي به شكل كلاكت كه نماد سينماي مستقل محسوب ميشود و در دست روشن قرار دارد، در غياب رسانههاي رسمي دست به افشاگري ميزند. نشان ميدهد آنچه سازندگان آپارتمانها ميگويند دروغ و سرابي بيش نيست و به تعبير دختر خردسال روشن (حرف حق را بايد از بچهها شنيد) با اين وضعيت ساخت وساز، آپارتمانها تا صدسال ديگر نيز ساخته نميشود! در فيلم روشن قانون در اختيار متمولان است و داد مردم را از آنان نمياستاند، اما همين قانون دختر خردسال روشن را از او جدا ميكند و حضانتش را به مادر فاقد صلاحيت ميسپارد. ايفاي نقش هنرمندانه رضا عطاران در نقش «روشن» مرد عاشق سينما و سرخورده از شرايط روزگار و سارا بهرامي در نقش مريم همسر روشن كه در آرزوي زندگي شرافتمندانه به سر ميبرد چشمگير است. روحالله حجازي با كارگرداني مطلوب توانسته روايت خودش را از وضعيت جامعه به شايستگي مطرح كند.