• ۱۴۰۳ شنبه ۱ ارديبهشت
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 4876 -
  • ۱۳۹۹ يکشنبه ۱۰ اسفند

نگاهي به رمان «اشك‌هايي كه در سكوت جاري شدند»

دوام عاشقانگي در عين بحران جسماني

ياسمن خليلي‌فرد

 

«اشك‌هايي كه در سكوت جاري شدند» با نام اصلي «All your Perfects» يك كتاب عاشقانه امريكايي است كه در ميان پرفروش‌هاي نيويورك‌تايمز در سال 2018 قرار داشته است.
از مهم‌ترين ويژگي‌هايي كه باعث مي‌شود مخاطبان با اين دسته از كتاب‌ها ارتباط برقرار كنند، نثر رونده و ساده آنهاست. علاوه بر اين، موضوع همه‌پسند اين كتاب و كتاب‌هايي از اين دست قابليت آن را دارد كه طيف گسترده‌اي از خوانندگان را به سمت خود جذب كند كه شايد مهم‌ترين آنها زنان باشند؛ زناني كه زندگي زناشويي را تجربه كرده‌اند.
كتاب، داستان آشنايي، ازدواج، زندگي مشترك عاشقانه و سپس بحران‌هاي تلخ زندگي زناشويي زوجي به نام گراهام و كوئين را با انتخاب فرم دو روايت موازي به تصوير مي‌كشد. درواقع داستان‌نويس با تقسيم داستانش به دو بخش گذشته و حال، شكل‌گيري عشق آتشين و سپس بحران نازايي زن را روايت مي‌كند. مساله نازايي كوئين در واقع بحران اصلي داستان را شكل مي‌دهد و به ايجاد كشمكش‌هاي دروني و بروني ميان دو كاراكتر اصلي منجر مي‌شود.
اساسا به زنانه – مردانه كردن ادبيات و داستان‌ها اعتقادي ندارم. در ادبيات داستاني كاملا زن‌محور ممكن است مردان زيادي را نيز به سمت خود جلب كند و بالعكس. داستان كتاب «اشك‌هايي كه در سكوت جاري شدند» در ظاهر فضايي به‌شدت زنانه دارد. علاوه بر آنكه راوي انتخابي هم‌جنس خود نويسنده است، رويدادها نيز به ‌شدت به زنان و مسائل آنها مربوط مي‌شود كه اين هيچ بد نيست اما در واقع موقعيت انساني‌اي كه زوج داستان هوور در آن گرفتار شده‌اند، بزنگاهي است كه تنها به زن مربوط نمي‌شود و هر دوي آنها را تحت تاثير خود قرار مي‌دهد و بر زندگي مشترك آن دو به ‌شدت تاثير مي‌گذارد. بنابراين اگرچه در زنانه بودن فضاي كتاب «اشك‌هايي كه در سكوت جاري شدند» شكي وجود ندارد، اما مخاطب اين كتاب صرفا زنان نيستند.
داستان در بخش گذشته‌اش تعليق مهمي ندارد و جز دادن كدهايي براي گره‌گشايي از بخش‌هاي مربوط به آينده واقعه مهمي را روايت نمي‌كند به شكلي كه شخصا از برخي بخش‌هاي فصل «گذشته» عبور كردم. كتاب شكل‌گيري يك عشق آتشين را موشكافانه ترسيم مي‌كند كه البته اين براي علاقه‌مندان به ادبيات عاشقانه اتفاق بدي نيست و شايد خوشايند هم باشد، اما تعليق‌هاي بخش تلخ ماجرا كه همان فصل‌هاي «حال» هستند پررنگ‌تر و جدي‌ترند و به پيشبرد روايت كمك موثرتري مي‌كنند. به بياني ديگر اگر حجم حوادث را در بخش «گذشته» از پتانسيل و ظرفيت داستان كمتر در نظر بگيريم در بخش‌هاي مربوط به «حال» اين حوادث با سطح داستان هم‌اندازه‌اند و به آن ريتم مناسبي مي‌بخشند. بخش‌هاي مربوط به شكل‌گيري رابطه عاطفي ميان كوئين و همسرش گراهام در سطح بيشتر داستان‌هايي از همين جنس باقي مي‌مانند و نكته چشمگيري ندارند اما بحران عاطفي- اخلاقي پيش آمده ميان اين زوج روي ديگر سكه را به خواننده نشان مي‌دهد. در اين بحران هيچ اتفاق گل‌درشتي نمي‌افتد. برخلاف بسياري ديگر از آثار عامه‌پسند آدم‌ها ويژگي‌هاي قهرمان و ضدقهرماني پيدا نمي‌كنند، بلكه هر يك با نقص‌ها و كاستي‌هاي دروني‌شان در بزنگاهي دشوار قرار مي‌گيرند و بايد با تصميم‌گيري‌شان بتوانند از اين باتلاق عبور كنند. زن دچار بي‌علاقگي جسمي در زندگي زناشويي‌شان مي‌شود و مرد دست به خيانت مي‌زند و اين در حالي است كه «عشق» همچنان در زندگي مشترك آنها به قوت روزهاي اول وجود دارد. در واقع به نظر مي‌رسد بخش‌هاي مربوط به گذشته قرار است بستر را براي شكل‌گيري گسست زندگي زناشويي فراهم كند. نويسنده با بهره‌گيري از عنصر «تضاد» مي‌كوشد تا اين نابساماني را نزد مخاطب آشكار و عيان كند و تاحدودي هم موفق مي‌شود اما بخش مربوط به گذشته جز همان ابتداي امر و فصل‌هايي كه در پيشبرد روايت كاركرد دارند (مثل فصل اول يا معرفي شدن گراهام و كوئين به خانواده ديگري و...) دچار فقر محتوا مي‌شوند و نويسنده با تلاشي ناموفق سعي دارد جاي خالي رخداد و تعليق را با ترسيم جزييات بي‌مورد و روابط تكرارشونده آدم‌ها پر كند.
با اين حال كالين هوور موقعيت‌هايي به‌يادماندني را در داستان خود خلق مي‌كند. خوردن غذاي چيني سفارش ‌داده ‌شده توسط ساشا و ايتان و آن كلوچه‌هايي كه داخل‌شان برگه طالع‌بيني قرار دارند از موقعيت‌هاي بكر و ناب داستاني است كه از جنبه روايي نيز كاركرد مهمي در بستر قصه پيدا كرده و تا پايان داستان نقشي مهم را در آن ايفا مي‌كند. اتفاقا عنوان اصلي داستان وام‌ گرفته از همين واقعه است، «همه بي‌نقص‌هايت» عنواني با مشكل دستور زباني است كه در فال كوئين ديده مي‌شود و كالين هوور از همين عبارت با مشكل گرامري‌اش به عنوان نام داستان استفاده كرده است. 
از نقاط مثبت داستان مي‌توان به خاكستري بودن شخصيت‌هاي داستان اشاره كرد. همان‌طور كه پيش‌تر اذعان داشتم هيچ يك از شخصيت‌ها كامل و بدون نقص نيستند و اتفاقا همين عيب و نقص‌هاست كه باعث ايجاد كشمكش ميان آنها و شكل‌گيري كنش در داستان مي‌شود. اين امر منجر مي‌شود رويه واقع‌گرا بودن داستان پررنگ‌تر و برجسته‌تر شود. در واقع طراحي درست شخصيت‌ها از امتيازات مثبت رمان است كه با اسلوب‌هاي سبكي و ژانري آن هم‌بافت و هم‌جنس است.
كتاب متن ساده و نثر رواني دارد و ترجمه خوب و كم‌نقص از امتيازاتي است كه به خوشخوان‌تر شدن كتاب منجر شده است.
«اشك‌هايي كه در سكوت جاري شدند» شايد كتابي به ‌شدت رمانتيك باشد و برخي مخاطبان جدي ادبيات نتوانند با آن ارتباط چنداني برقرار كنند اما پايه‌هاي روانشناسانه اثر، توجه نويسنده به جنبه‌ها و وجوه انساني كار و يكدست بودن واقعه‌ها و رويدادها آن را به اثري شريف و محترم بدل كرده است كه مي‌تواند آن دسته از مخاطبان علاقه‌مند به ادبيات عامه را بي‌ترديد راضي نگه داشته و آنها را به تامل وادارد.

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون