چرا حريري نبايد روي ائتلاف با احزاب شيعه حساب باز كند؟
آخرين تانگو در بيروت
مترجم: گلي اصغري
سعد الحريري، نخستوزير اسبق لبنان، براي بازگشت دوباره به قدرت روي شراكت ميان شيعه و سني حساب باز كرده است، اما اين كار او خطرش كمتر از ائتلاف با ميشل عون نيست.
روز 8 اكتبر سال گذشته ميلادي، سعد الحريري سياستمدار سنيمذهب و برجسته لبنان به برنامه تلويزيوني گفتوگومحور مشهور مارسل غانم دعوت شد. در آن زمان، قرار بود رايزنيهاي پارلماني براي تعيين گزينه بعدي تشكيل كابينه به زودي آغاز شود. هدف اصلي غانم اين بود كه ببيند آيا حريري حاضر است جانشين حسن دياب، نخستوزير وقت لبنان شود كه كابينهاش سرپرستي دولت را برعهده داشت.
انتظار اوليه اين بود كه حريري پاسخ منفي دهد، به ويژه به اين دليل كه ظاهرا حامي اصلياش در منطقه يعني عربستان سعودي تمايلي نداشت حريري در شرايط كنوني قدرت را در دست گيرد. به گفته رياض، در شرايط كنوني نظم لبنان كاملا در كنترل حزبالله قرار دارد. با اين حال حريري موافقت خود را با تصدي پست نخستوزيري اعلام كرد و با توجه به اينكه در لبنان اين پست بايد به اهل سنت برسد، او به عنوان قويترين سياستمدار سني كشور، اولين گزينهاي بود كه به ذهن ميرسيد.
با اين حال در صحبتهاي آن روز حريري پيامي وجود داشت كه چندان به آن توجه نشد. از او درخصوص متحدان سياسي سابقش يعني سمير جعجع، سياستمداران مسيحي ماروني و وليد جنبلاط رهبر دروزي كه در ماههاي اخير مرتبا با او مخالفت كرده بودند، سوال شد. پاسخي كه حريري داد هشداري غيرمستقيم به اين دو سياستمدار بود كه تعداد اعضاي جامعهشان نسبت به مسلمانان بسيار كمتر است. حريري گفت اگر بتواند به عنوان يك سني با دو حزب اصلي شيعه يعني حزبالله و امل به توافق برسد، آن وقت نمايندگان ديگر جوامع لبنان نيز ميتوانند در صورت تمايل به او بپيوندند، اما او در صورت عدم همراهي آنها نيز به كار خود ادامه ميدهد.
تعجبي ندارد كه دو روز بعد جنبلاط كه واكنشهايش همواره سنگ محك خوبي براي شناخت حال و هواي سياسي لبنان است، از حريري حمايت كرد. روز 22 اكتبر بود كه مجلس لبنان از حريري خواست دولت تشكيل دهد. جنبلاط دريافته بود كه اتحاد شيعه و سني ميتواند جوامعي مثل دروزيها و مارونيها را منزوي كند.
با اينكه فرآيند تشكيل دولت ماهها به طول انجاميده است، اما حريري از موضع خود مبني بر تشكيل دولت جديد با مشاركت احزاب شيعه عقب ننشسته است. در آن مصاحبه تلويزيوني غانم از حريري پرسيد آيا اجراي برنامه اصلاح دولت كه براي رفع تعليق كمكهاي خارجي ضروري است، امكانپذير است؟ او در پاسخ گفت اين مهمترين سوالي است كه از حزبالله ميپرسد؛ به عبارت ديگر، او صراحتا از عزم خود براي جلب مشاركت احزاب شيعه در پيشبرد سياستهايش سخن گفت.
رويكرد حريري مبتني بر ابهام در روابطش با سعوديهاست. با اينكه او هيچگاه رابطهاش با رياض را بههم نميزند و اصلا توان چنين كاري را ندارد، اما تلاش كرده آزادي عملش را بالا ببرد. بيترديد او هيچگاه يادش نميرود سعوديها چطور در سال 2017 با حبسش در عربستان او را تحقير كردند. اما به نظر ميرسد رويكرد امروز او مبتني بر اين حس است كه اگر كمي جسارت به خرج دهد و مثل پدرش دست به اقدامات غيرمعمول بزند، رابطهاش با عربستان براي هر دو طرف سودمندتر خواهد بود. حريري اين را نيز درك ميكند كه اگر مدت طولاني از قدرت بيرون بماند، ارزشش براي سعوديها به طور كامل از بين ميرود و اين به معناي پايان حيات سياسي اوست. البته سعوديها نيز در سالهاي اخير او را از نظر سياسي تنها گذاشتهاند و كاري نكردهاند كه او بخواهد به خواستههايشان بيتوجهي نكند. با اين حال هرگز علنا با ايجاد دولتي به رهبري حريري مخالفت نكردهاند. سفير عربستان در بيروت در گفتوگوهاي خصوصي اعلام كرده كه اگر حريري ميخواهد رهبري كابينه را برعهده بگيرد، بايد برنامه داشته باشد. حريري در گفتوگو با غانم گفت هدفش از تشكيل دولت جديد اجراي طرح اصلاحات اقتصادي است كه سپتامبر سال گذشته امانوئل مكرون رييسجمهور فرانسه پيشنهاد كرد. همين امر نشان ميدهد حريري ظاهرا براي اجراي پيششرط عربستان آمادگي دارد.
همچنين به نظر ميرسد حريري اين روزها از حمايت قابل توجه اهل سنت لبنان برخوردار باشد و علت اصلي آن تقابل و جدالهاي او با ميشل عون رييسجمهور و دامادش جبران باسيل بر سر حق تشكيل دولت از سوي نخستوزير است. عون اصرار دارد رييسجمهور نيز به اندازه نخستوزير در فرآيند تشكيل دولت حق دارد، اما بسياري از سنيها به شدت با اين تفسير مخالفند. همين موضع عون باعث شده جايگاه حريري در ميان جامعه اهل سنت تقويت شود. البته نكته جالب اينجاست كه حريري به پشتوانه حمايت اهل سنت قصد دارد آشتي با احزاب شيعه حزبالله و امل را تسهيل كند؛ احزابي كه بسياري از اهل سنت با آنها مخالفند.
اما اين تمايل شديد حريري به مشاركت ميان شيعه و سني از كجا ميآيد و چه معنايي دارد؟ يكي از اولويتهاي حريري، منزوي كردن باسيل است كه به عنوان يك سياستمدار برجسته ماروني ميخواهد به جاي عون رييسجمهور لبنان شود. او كسي بود كه بيشترين نقش را در تضعيف دولت قبلي حريري ايفا كرد. حريري احساس ميكند اگر باسيل ميتواند چنين كاري انجام دهد، بهتر است ماروني ديگري روي كار بيايد كه با حريري روابط خوبي داشته باشد. براي مثال اگر كسي مثل سليمان فرنجيه رييسجمهور شود، حريري آزادي عمل بيشتري در اجراي سياستهايش خواهد داشت.
با اين حال اين فرضيه برمبناي دو باور اشتباه بنا شده است. اولي اين است كه در صورت انتخاب فرنجيه به عنوان رييسجمهور، او مثل زماني كه خارج از قدرت بود دوست حريري و دشمن باسيل باقي ميماند. اما هيچ ضمانتي وجود ندارد كه اين گزاره درست باشد. براي مثال اگر فرنجيه به عنوان يكي از شركاي نزديك دمشق خواستار روابط نزديكتر ميان لبنان و سوريه شود، آن وقت حريري بين اولويتهاي رييسجمهور و مردم اهل سنت لبنان كه از بشار الاسد رييسجمهور سوريه متنفرند، گرفتار ميشود. آن وقت چه كار بايد بكند؟
باور اشتباه دوم اين فرضيه است كه رابطه حريري با فرنجيه از رابطه فرنجيه با حزبالله قويتر خواهد بود. حتي اگر حزبالله حاضر شود با حريري از در دوستي وارد شود، ترجيحش حمايت از رييسجمهوري است كه از نظر قانون اساسي نسبت به نخستوزير در جايگاه ضعيفتري قرار دارد. چرا؟ چون در لبنان كابينه نقش اجرايي دارد، بنابراين فشار وارد كردن به نخستوزير ميتواند به منزله شكل دادن به سياستهاي دولت تلقي شود.
آيا اين بدان معناست كه حريري نبايد به دنبال تقويت رابطه خود با احزاب شيعه باشد؟ نه، اما اين اشتباه است كه فكر كند چنين شراكتي به او چيزي فراتر از اندكي آزادي عمل در برخي موقعيتها ميدهد. البته شايد اين براي حريري كافي باشد، چراكه او در مصاحبه با غانم اعلام كرد بيشتر از تمركز روي اصل اجراي اصلاحات اقتصادي، قصد دارد بر استفاده از اصلاحات به منظور نجات سيستم و سهم طبقه سياسي در آن تمركز كند. اين دقيقا همان چيزي است كه حزبالله ميخواهد و به همين دليل بود كه اين جنبش آنقدر با قيام مردمي اكتبر 2019 مخالفت ميكرد.
زمان مشخص ميكند آيا قمار حريري جواب ميدهد يا اينكه بار ديگر مثل سال 2016 او را از قدرت خارج ميكند. در آن زمان او فكر ميكرد ميتواند با عون و باسيل كار كند. شكست دوباره حريري ميتواند او را منزوي كرده و اعتبارش را بهطور كامل از بين ببرد.منبع: انديشكده كارنگي