سمفوني وحشت
مرتضي ميرحسيني
سال 1922 در چنين روزي فيلم نوسفراتو (Nosferatu) در برلين اكران شد كه بازآفريني سينمايي- و گويا بدون مجوز- رمان دراكولا بود. اين فيلم صامت و سياه و سفيد كه فردريش مورنائو آن را ساخت و عنوان فرعي «سمفوني وحشت» روي آن ديده ميشد، اولين فيلم ترسناك صنعت سينما نبود اما نخستين فيلمي بود كه داستاني از يك هيولاي خونآشام را روايت ميكرد. داستان فيلم مورنائو اساسا همان ماجرايي است كه برام استوكر در رمانش روايت كرده بود. مالك كاخي در ترانسيلوانيا(كشور روماني) كه مردي منزوي با ظاهري عجيب است، خانهاي را در شهر ويزبورگ آلمان(شهر تخيلي است) ميخرد و درون تابوت و سوار بر كشتي به آنجا ميرود. در مسير راه ناخدا و چند نفر از خدمه را ميكشد و ديگر سرنشينان كشتي را هم وادار به فرار و پريدن در آب دريا ميكند.
بازرس بندر كه هيچ توضيحي براي خالي بودن كشتي ندارد با ديدن چند موش، ماجرا را به شيوع طاعون منسوب ميكند و خطر را اشتباه تشخيص ميدهد. مردم از ترس اين مرض مهلك و به توصيه مقامات شهر، درها را ميبندند و در خانههاي خودشان ميمانند اما هر شب عدهاي بدون داشتن نشانه طاعون ميميرند. البته اين فيلم داستان زوج جواني هم هست كه شوهر واسطه خريد خانه براي كنت اورلك خونآشام ميشود(بدون اينكه واقعيت را درباره كنت بداند) و زن با فداكاري شهر را از شر هيولا نجات ميدهد.
فيلم جز تفاوت در نام شخصيتهاي اصلي و چگونگي پايان داستان، تفاوتهاي ديگري هم با رمان دارد. مثلا در رمان اگر دراكولا كسي را گاز بگيرد او به خونآشام تبديل ميشود و بعد از قبري كه در آن خاك شده، بيرون ميآيد اما در فيلم اين كار اورلك به مرگ بيبازگشت طعمه منتهي ميشود. يا داستان دراكولا در 1890 در انگليس روي ميدهد اما داستان نوسفراتو به آلمان سال 1828 برميگردد. استوديويي كه اين فيلم را ساخت عمر كوتاهي داشت. يك سال قبل از توليد نوسفراتو شروع به كار كرد و هدف مديرانش ساخت فيلمهاي تخيلي و فراطبيعي بود. اما بعد از اكران نوسفراتو و شكايت خانواده برام استوكر از آنها براي نقض حق انتشار رمان، مشكلات مالي روي سرشان آوار شد. دادگاه آنان را مجرم شناخت و دستور به نابودي همه نسخههاي فيلم داد.
استوديو با اين دستور قاضي ورشكست شد اما عملا امكان اجراي كامل حكم دادگاه وجود نداشت، زيرا كپيهاي بسياري از فيلم در سراسر جهان پخش شده بود و برخي علاقهمندان به سينما(به ويژه علاقهمندان به چنين فيلمهايي) هر كدام چند كپي از فيلم تهيه و مخفي كرده بودند. كارگردان نوسفراتو هم كه زمان ساخت فيلم 34 ساله بود، زياد عمر نكرد و در 43 سالگي در تصادف رانندگي كشته شد. مورنائو قبل و بعد از نوسفراتو فيلمهاي ديگري هم ساخت اما معمولا با داستان كنت اورلك خونآشام از او ياد ميشود. اين را هم اضافه كنم كه هر چند فيلمهاي ترسناك جزو پرطرفدارترين فيلمهاي سينمايياند، تعداد كمي از آنها درباره خونآشامهاست و تازه از اين تعداد كم، انگشتشمارند فيلمهايي كه ارزش وقتي را كه صرف تماشاي آنها ميكنيم، داشته باشند.