ديگر نفت مال خودمان است
اسدالله امرايي
كتاب «طلاي سياه در مس داستان» به قلم نسيم خليلي در نشر خزه منتشر شده است. عنوان طلاي سياه در مس داستان در نخستين برخورد خواننده را به ياد طلا در مس دكتر رضا براهني مياندازد. خليلي در پيشگفتار كتاب مينويسد: «اين پژوهش در واقع تنيدهاي است از دو موضوع «نفت» و «غرب» و بازنمايي آنها در ادبيات معاصر ايران؛ با اين توضيح كه نويسنده ذيل گستره اصلي ادبيات، دو گونه ادبي داستان را بيشتر و خاطرات را كمتر به عنوان منابع اصلي خود در اين پژوهش برگزيده است.» كتاب چهار فصل دارد: ديگر نفت مال خودمان است: مصدق و نفت، بازنمايي غرب، قهر و غضب در برابر كارفرماي غربي و از كوچ اساطيري به سمت كمپاني تا سقوط از تختههاي بيست متري. نويسنده در هر فصل كوشيده است بيشتر با اتكا به داستانهاي بومي مناطق غرب و جنوب غربي ايران كه بيشترين صنايع نفتي ايران و نيز مستشاران غربي در آنجاها مستقر بودند، ماجراي اقشار فرودست را براي مخاطبان بازگو كند. گرچه عمده توجه نويسنده معطوف به ادبيات جنوب بوده است، اما اين امر باعث نشده تا از خلال خاطرات و قصهها پيامدهاي اجتماعي نهضت ملي نفت يا حضور غربيها را در ساير شهرها و مناطق دنبال نكند. خليلي در داستانها و تاريخنگاريهايش كوشيده فراموششدگان تاريخ ايران را به نسل جوان ايراني معرفي كند، در اين اثر نيز به صورتي پيگيرانه و از دل ادبيات معاصر و خاطرات به دنبال شناسايي آدمهايي رفته كه در هياهوي حوادث تاريخ معاصر ايران صدايشان گم شده است. شوربختانه روايت ملي شدن نفت در ايران روايتي است شهري و بيشترين پژوهشها درباره آن حول محور تهران و شخصيتهاي سياسي مثل شاه، دكتر مصدق، آيتالله كاشاني و چهرههاي مشهور حزبي دور ميزند و كمتر پيش آمده كه اطلاعاتي از نوع نگرش و كنش مردم معمولي ايران در ساير شهرها يا در مناطق روستايي دستمايه تحقيق قرار بگيرد و تقريبا آگاهيهاي ما در اين زمينه نزديك به صفر است. از همينرو بزرگترين مزيت طلاي سياه در مس داستان را ميتوان يادكرد كساني دانست كه زير آوار نگرشهاي شهرمدار و سياستزده به دست فراموشي سپرده شدند. از نسيم خليلي پيشتر رواداري فرهنگي در عصر مغولان، انقلاب مشروطيت، كداممان دريا كداممان رودخانه منتشر شده است.