• ۱۴۰۳ سه شنبه ۴ ارديبهشت
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 4885 -
  • ۱۳۹۹ چهارشنبه ۲۰ اسفند

بي‌تفاوتي سازماني، بحران خاموش و سقوط آرام در سازمان‌ها

احسان سالاري، كارشناس سازماندهي و طبقه‌بندي مشاغل: بي‌تفاوتي كاركنان نسبت به مسائل و مشكلات سازمان، معضلي است كه گريبان اكثر سازمان‌ها را گرفته است. مديران در برخورد با اين موضوع عكس‌العمل‌هاي متفاوتي از خود نشان مي‌دهند. بعضي چون چاره‌اي نمي‌يابند بي‌تفاوت مي‌گذرند، بعضي چاره كار را آموزش كاركنان مي‌دانند، بعضي(مديران بي تجربه) اصلا متوجه آن نمي‌شوند. اگر به بي‌تفاوتي مانند ديگر عوامل بحران‌زا از قبيل: كاهش نقدينگي يا عدم فروش كالاي توليد شده و مواردي از اين دست توجه شود، مي‌توان به آن به عنوان يك عامل تخريبي در سازمان نگاه كرد. بي‌تفاوتي يك فرآيند كند است كه به تدريج در كاركنان ظاهر مي‌شود. بي‌تفاوتي را شايد بتوان يك بحران خاموش، سقوط آرام و تخريب مستمر و بدون صدا نام نهاد. سوالي كه در اينجا مطرح مي‌شود اين است كه چرا چنين مشكلي به وجود مي‌آيد؟ نتايج آن چيست؟ راه‌حل كدام است؟ هر سازمان بسته به شرايط، اقليم، بافت نيروي انساني و شيوه مديريت، عوامل متفاوتي جهت بروز بي‌تفاوتي دارد ولي معمولا عمده دلايل به وجود آمدن بي‌تفاوتي در سازمان‌ها به شرح ذيل است:
 
عدم شايسته سالاري: 
كاركنان نگاه تيزبيني به تصميمات مديريت دارند. انتخاب فردي ناشايسته و نالايق موجب بروز نارضايتي و بي‌تفاوتي مي‌شود. شايسته‌سالاري در سازمان‌هاي بيمار جايگاهي ندارد. در اين سازمان‌ها، قوانين ابزاري است منعطف در دست كساني كه به سود خود آن را تغيير داده و به صلاح عده‌اي اندك از آن بهره‌برداري مي‌كنند. ترفيعات بر اساس لياقت افراد انجام نمي‌شود و معيار شايسته بودن بر تعداد بله گفتن و حرف‌شنوي بدون چون و چراست.

عدم شناخت نيازهاي كاركنان: 
كاركنان نيازهاي متفاوتي دارند. بعضي با دريافت حقوق بيشتر(جهت جبران تورم بي‌رحم كه يكي از دغدغه‌هاي اين روزهاي زندگي است)، بعضي با پذيرفته شدن و ارتقا، بعضي با تشويق و... احساس رضايت مي‌كنند. فرد در صورت عدم تامين نيازهاي خود ابتدا احساس رضايت خود را از دست مي‌دهد و بعد از تلاش براي برطرف كردن اين نياز و عدم نتيجه‌گيري، انگيزه خود را از دست داده و در نهايت بي‌تفاوت خواهد شد.

بي‌توجهي به مسائل رفاهي كاركنان: 
عدم توجه به مسائل رفاهي و آسايشي پرسنل موجب كاهش انگيزه مي‌شود. در اين مورد ممكن است ابتدا پرسنل خود را با شرايط كاركنان سازمان‌هاي مشابه مقايسه كنند و پس از تلاش جهت دستيابي به رفاه و آسايش و عدم پاسخي معقول از سوي سازمان، اندك اندك در راه بي‌تفاوتي گام بردارد.

عدم فرصت مشاركت در تصميم‌گيري: 
در اغلب سازمان‌ها اختيار تصميم‌گيري در سطوح بالاي سازمان متمركز بوده و كاركنان فرصت مشاركت زيادي در تصميم‌گيري‌ها ندارند. لذا علاقه و اعتقادي نسبت به تصميمات گرفته شده ندارند و با بي‌اعتنايي و خونسردي به اجراي آنها مي‌پردازند. به دنبال اين بي‌تفاوتي شاهد مواردي ناخوشايند از قبيل كاهش سطح كيفيت توليدات و خدمات، كاهش شديد نشاط سازماني و عدم اطمينان به مديريت ارشد سازمان، كاهش انگيزه كاركنان و مراجعه به محل كار فقط براي دريافت حقوق ماهانه، عدم حساسيت به وظايف و تكاليف محوله و كار گريزي، بي‌تفاوتي به مشكلات و حتي كمك به سرعت بخشيدن آن، بي‌توجهي به حفظ و حراست از منابع ارزشمند سازماني، تاخير در ورود و تعجيل در خروج و بيزاري از ماندن در محيط كار همچنين عدم ارايه پيشنهاد، ايده و راهكار جديد در جهت بهبود شرايط كار در سازمان هستيم. راهكار اصلي برطرف كردن بي‌تفاوتي سازماني چيست؟ به اتفاق نظر اكثر محققين در اين حوزه، تغيير در نگرش به نيروي انساني و تحقيق و توجه به نيازهاي كاركنان سازمان كليد حل اين معضل دامنگير است. لازمه رقابت و كسب سود بيشتر و مستمر، توجه فزاينده مديران به منابع انساني است. تمام مسائل مورد بحث در هر سازماني به نوعي به نيروي انساني برمي‌گردد. به عبارتي ديگر مديران وقتي مي‌توانند به موفقيت دست يابند كه ابتدا به نيروي انساني و نياز‌هاي آن توجه كنند بعد به كار. به گفته ماتسوشيتا بنيانگذار صنعت الكترونيك ژاپن، نخست انسان سپس كالا.

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون