• ۱۴۰۳ پنج شنبه ۶ ارديبهشت
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 4888 -
  • ۱۳۹۹ دوشنبه ۲۵ اسفند

مصائب خريد داروي بيماران خاص در دوران كرونا

عليرضا شيراني

تهيه داروي بيماران خاص در ايران هميشه با يك داستاني همراه است، گاهي كمبود، گاهي نبود، گاهي شايعه كمبود و نبود و گاهي هم بودن و نرسيدن به دست بيمار. خلاصه بيمار خاص در كنار بيماري اصلي‌اش هميشه بايد استرس و ترس نرسيدن دارو و بي‌درمان ماندنش را هم با خود داشته باشد. بيماري كليوي هم يكي از بيماري‌هاي خاص است كه داروي اصلي آن سل سبت بوده و با همين فرآيند به دست بيماران مي‌رسد. سال‌هاست به اين شرايط عادت كرده‌ايم و ديگر براي‌مان تبديل به امري معمول شده است. هفت‌خواني كه بايد هر بار به يك شكلي طي شود و مرحله بعدي از قبلي دشوارتر مي‌شود. داستان مفصلي دارد كه در دوران كرونا دردناك بودن آن بسيار مضاعف‌تر قابل لمس است.  براي پرهيز از تطويل كلام تجربه آخرين باري كه براي تهيه دارو اقدام كردم را به صورت بسيار مختصر بازگو مي‌كنم، اين وقايع مربوط به هفته گذشته است.
1- مراجعه به دكتر متخصص كليه كه عموما وقت‌هاي دو ماهه مي‌دهند.  ۲- داشتن جواب آزمايش جديد. ۳- مراجعه به يكي از معاونان بهداشت و درمان دانشگاه منطقه سكونت. ۴- تاييد نسخه، آزمايش، جواب نمونه‌برداري از كليه، شناسنامه، كارت ملي و تاييد و ارسال آن به يكي از صدها داروخانه تهران. ۵- مراجعه به داروخانه و ماندن در صف انتظار ده‌ها نفره صرفا براي چك كردن سيستم و پاسخ اينكه فعلا دارو توزيع نشده و به شما خبر مي‌دهيم. ۶- مراجعه روزانه به داروخانه و نهايتا پاسخ اينكه در فلان روز مراجعه كنيد. ۷- مراجعه به همان يك داروخانه و گرفتن نوبت شماره ۴۷۵ يعني ۴۷۵ نفر در نوبت هستند. ۸- حداقل معطل شدن هفت ساعته در دو مرحله، مرحله اول پذيرش نسخه و مرحله دوم گرفتن دارو. ۹- در نهايت دادن يك‌سوم داروهاي نوشته شده توسط داروخانه در نسخه بعد از گذشتن از هفت خوان رستم و ‌دو ماه معطلي و مراجعه به ده‌ها نفر كه بهتر مي‌دانيد براي براي يك بيمار خاص با كهولت سن در اين  شرايط كرونايي  به  معناي پرسه زدن  در يك قدمي مرگ  است.
اين نهايت كرامت انساني است براي فردي كه بيش از ۴۰ سال در اين كشور خدمت كرده و سي و چند سال تدريس در دانشگاه. حالا جاي شكرش باقي است كه من پيچ و خم‌هاي اداري را مي‌دانم و نهايتا موفق شدم يك‌سوم داروهاي حياتي خود را بعد از دو ماه دوندگي و صرف ده‌ها ساعت دريافت كنم؛ آن شهروند بخت برگشته‌اي كه با بروكراسي سيستم‌هاي ما آشنايي ندارد و دستش هم به جايي بند نيست فكر مي‌كنم كه هر ماه چقدر عذاب مي‌كشد و همان‌طور كه در اخبار بسيار مي‌خوانيم آخر سر هم ممكن است از ناصرخسرو  سر در بياورد.

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون