• ۱۴۰۳ شنبه ۱ ارديبهشت
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 4889 -
  • ۱۳۹۹ سه شنبه ۲۶ اسفند

نگاهي به وضعيت موسيقي در سالي كه گذشت

زخم‌هايي كه زخمه شدند

نيما جوان

«احساس مي‌كنم/ در بدترين دقايق اين شام مرگ‌زاي/ چندين هزار چشمه خورشيد/ در دلم/ مي‌جوشد از يقين؛ / احساس مي‌كنم/ در هر كنار و گوشه‌ اين شوره‌زار يأس/ چندين هزار جنگل شاداب/ ناگهان/ مي‌رويد از زمين» اين چند خط از اشعار شاملو، انگار توصيفي است از حال دروني اهالي موسيقي، در اين سال تلخ كرونايي. هنر نايستاد، زخم خورد اما نايستاد، دست‌ها بر جگر سوخته سازها زخمه زنان رقصيد، هر چند كومه‌ها خاموش شد اما تاريكي به درونشان راه نيافت، زايش و جوشش موسيقي از يقين موسيقي‌دانان سرچشمه گرفت و تا بهار جاري شد، بهار زورش زياد است، اميد بهار، تو را زنده نگه مي‌دارد. هنر از درون‌مايه‌اي روشن نشأت مي‌گيرد، موسيقي هنر جان بخشي است، اهالي‌اش هم در اين سال سخت دست در دست سازهاي‌شان سرودند و خواندند و نواختند. در اين مجال، به مرور آثار منتشر شده در سال جاري خواهيم پرداخت. آثاري كه از سوي ناشران و بعضا خود موزيسين‌ها عرضه و منتشر شد. ستون خُنيا دريچه‌اي شد كه از آن نگاهي به جهان زيباي آثار موسيقايي انداختيم و تا آنجا كه توانستيم سعي كرديم تا بدون نگاه ويژه به اثر يا ناشري خاص، عادلانه و عاشقانه پوششي باشيم بر معرفي اين آثار.  از «هم سان و هم سكوت» استاد حسين عليزاده گفتيم و همراهي رامبرانت تريو را با ساز شور‌انگيز استاد، شنيديم، با اميد نعمتي و مهيار عليزاده به «ايستگاه» رسيديم، با استاد منوچهر اسماعيلي و عليرضا حقوقي «ديدار» كرديم و گل‌هايي را كه آسو كهزادي از باغ «پروتيوا» چيده بود بوييديم، با ابرها همنشين شديم در آلبوم «مزامير» اثر علي بهرامي‌فرد و مرتضي گودرزي، از پشت شيشه‌هاي مه گرفته تاريخ، روايت «رفاقت ناكوك» پوريا خادم و سروش محمدي را شنيديم، در سكوت، رقص در تنهايي اقوام ايراني در آلبوم «نشان»، اثر الهام اسدي و مسعود سخاوت دوست را ديديم و شنيديم و پس از شنيدن آلبوم «مي‌دانم كه مي‌آيي» اثر اميرحسين سام و خوانندگي سالار عقيلي، باور كرديم كه مي‌آيي. طعم زادگاه مادري كه با عطر سرزمين‌هاي دور آميخته بود را در اثر «در ميان» به آهنگسازي و تنظيم بابك شريفي زندگي كرديم، با رُباب انتظار كشيديم و «زنگانه» را شنيديم به نواي ساز پريسا پولاديان، از دل آتش برآورديم و سوختيم همه تاريكي‌ها را با «ايراء» اثر سياوش ايماني و بي‌چتر به انتظار فصل باران‌هاي موسمي، «بي‌زمان تو»، اثر پريسا قمصري را شنيديم. و در آن شب‌هاي مهتابي، با مصطفا بياتي در گوش ماه نجوا كرديم، براي مصطفا هر روز يكشنبه است و فكر مي‌كند كه ماه را فقط يكشنبه‌ها مي‌شود ديد، پس اثرش، «ماه يكشنبه من» نام گرفت. و اما شروع خنيا با «جاني از دور» پيوند خورد، اثري به آهنگسازي فاطمه دهقاني، آغازي از جان دميده، دورها، سبزها و جان‌هاي روشن را رنگ مهر زده و بركتش توان نگاشتن و نيوشيدن بخشيده. سال نو كه در راه است، پر بارترين و شيرين‌ترين باشد، خنده از خانه‌اي گُم نشود، چشمي جز به شوق‌تر نشود و تن‌ها سلامت و دل‌ها خوش و خرم  باشد.
مبارك و  روشن  است سال نو.

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون