• ۱۴۰۳ پنج شنبه ۶ ارديبهشت
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 4894 -
  • ۱۴۰۰ دوشنبه ۱۶ فروردين

عليه تقليل معناي رضايتمندي

محسن آزموده

بحث درباره رضايتمندي از زندگي، اين روزها بسيار رايج شده، مثل گفت‌وگو درباره معناي زندگي. مباحثي هم كه در اين زمينه صورت مي‌گيرد، عمدتا صبغه روانشناسانه فردي و زيست شناختي دارد و كمتر به وجوه فرهنگي و اجتماعي و سياسي آن توجه مي‌شود، مثل نوشته مفصل حاضر در صفحه پيش‌رو كه در آن، نويسنده در بحث از ارتباط رضايتمندي انسان‌ها در مراحل مختلف عمر صرفا با آوردن نمونه‌هايي از زندگي افراد مختلف و تعميم ويژگي‌ها و شرايط زندگي آنها يا با ارايه شواهدي از مطالعات «علمي»  و زيست شناختي مي‌كوشد، توضيحي براي علل و عوامل رضايتمندي و عدم رضايتمندي ارايه كند يا از داده‌هاي آماري بهره مي‌گيرد. 
در نسخه‌هايي هم كه براي بحث رضايتمندي ارايه مي‌شود، باز بر انتخاب‌ها و گزينش‌هاي فردي و آگاهانه تاكيد مي‌شود. براي نمونه يكي از اهل نظر در ايران با استفاده از مباحث روانشناختي ميان دو مقوله «موفقيت» و «رضايت» تمايز گذاشته و اولي را امري بيروني و ناظر به كسب مطلوب‌هاي اجتماعي فردي يعني ثروت، شهرت، شأن يا حيثيت اجتماعي، قدرت، علم مدرسي، محبوبيت و ... مي‌داند، در حالي كه به عقيده او رضايت امري دروني و ناظر به كسب مطلوب‌هاي فردي دروني مثل آرامش، آشتي با خود و ... است. او با اين تقسيم‌بندي نشان مي‌دهد كه اهل موفقيت با اهل رضايت متفاوتند، زيرا اهل موفقيت مدام در حال مقايسه خود با ديگرانند و در نتيجه هميشه در حال رقابت يا مسابقه با آنها هستند، در حالي كه اهل رضايت، خود را با خود مقايسه مي‌كنند و بيشتر اهل مراقبه و درون نگري‌اند.  تا جايي كه به تك‌تك افراد مربوط مي‌شود، بحث‌هايي از اين دست و ارايه توصيه‌هايي از اين قبيل، جذاب و احتمالا راهگشا و مفيد است. امر مغفول در اين ميان، بحث از شرايط عمومي اجتماعي و سياسي و فرهنگي لازم براي پديد آمدن رضايت يا موفقيت است. در وهله نخست به نظر مي‌رسد كه بحث از رضايتمندي از زندگي، به معناي دروني يا در ربط و نسبت با مراحل سن و سال، محصول دوران مدرن و پيامدهاي آن است و مهم‌ترين گواه اين ادعا نيز آنكه هر چه جامعه مدرن‌تر باشد، شيوع بحث‌هايي از اين قبيل نيز بيشتر مي‌شود. 
توضيح آنكه در بحث از مدرنيته و جامعه مدرن، نبايد تنها به امكانات رفاهي و دستاوردهاي مادي دنياي مدرن توجه كرد. قطعا جوامع مدرن‌تر، از نظر مادي و اقتصادي، رفاه بيشتري دارند و در نتيجه دغدغه‌هاي افراد براي نيازهاي ضروري و اوليه‌شان كمتر است و فرصت بيشتري براي درون‌نگري و تامل در شرايط زندگي خود مي‌يابند. افرادي كه بام تا شام، گرفتار تامين حوايج مادي خود و خانواده‌شان هستند، چنان دغدغه‌مند ضروريات و نيازهاي اوليه هستند كه زمان و توان بازانديشي در رضايتمندي نمي‌يابند. البته اين تعميم هميشه و همه جا درست نيست و بالاخره پرمشغله‌ترين افراد نيز دقيقه‌ها و ثانيه‌ها براي تامل در اين باره مي‌يابند كه آيا از زندگي راضي هستند يا خير.
در بحث از شرايط عمومي امكان طرح بحث از رضايتمندي، غير از رفاه مادي بايد به خصلت‌ها و ويژگي‌هاي فرهنگي-  فلسفي و سياسي- اجتماعي جامعه مدرن نيز انديشيد. جهان مدرن در مقايسه با عصر پيش از آن، باورهاي متافيزيكي دستخوش دگرگوني‌هاي اساسي شده و اصولا بسياري براي توضيح مدرنيته بيش از اشاره به عناصر مادي بر همين تحولات ايده‌ها و افكار تاكيد دارند. تغيير در باورهاي متافيزيكي، آشكارا معنا و مفهوم رضايتمندي را نيز دگرسان مي‌كند، براي نمونه باور يا عدم باور به ماوراء در توضيح هستي تاثيري جدي در معناي رضايت براي فرد‌فرد جامعه و كليت آن دارد. رضايتمندي براي فردي كه هستي را با عناصري متعال توضيح مي‌دهد با فردي كه ناگزير از اموري درون‌ماندگار است، متفاوت است. اين باورهاي متافيزيكي، اموري فردي نيستند. 
شرايط اجتماعي و سياسي نيز در طرح بحث از رضايتمندي به خصوص به شيوه‌اي كه در آغاز آمد، دخيل است. در دهه‌هاي اخير با شكست عمده كلان روايت‌ها و آرمان‌گرايي‌هاي بزرگ و جمعي در سراسر جهان و رشد و گسترش فردگرايي در قالب‌هايي چون نئوليبراليسم، رضايتمندي نيز بيشتر معنا و مفهومي فردي يافته و چنانكه اشاره شد، به تامين مطلوب‌هاي فردي دروني منحصر مي‌شود. اين در حالي است كه براي مثال در دهه 1950 ميلادي، اگر از يك انقلابي دو آتشه ماركسيست در هر سن و سالي پرسيده مي‌شد كه آيا از زندگي راضي است يا خير، پاسخش قطعا در ربط و نسبت با آرمان‌هايي بود كه در سر داشت.  هر جاي جهان كه شرايط انسداد و فروبستگي سياسي هم كه امكان زندگي جمعي و مشاركت عملي براي افراد فراهم نباشد، رضايتمندي از زندگي به حيطه محدود زندگي حيات فردي محصور مي‌شود و معنا و مفهوم رضايت، عمدتا در چارچوب مطلوب‌هايي شخصي و دروني مصداق مي‌يابد. در چنين جوامعي افراد مايوس و ناتوان از حضور جمعي، به لاك زندگي فردي خود مي‌خزند و مي‌كوشند رضايت را براي خودشان و ديگران در چارچوب مطلوب‌هايي فردي و دروني تعريف كنند، حال آنكه در شرايط گشايش سياسي و اجتماعي، رضايتمندي ممكن است در ربط و نسبت با كنش جمعي و فعاليت در حوزه عمومي تامين شود. 
كوتاه سخن آنكه تقليل معناي رضايتمندي در رويكردهاي روانشناسانه فردي يا رهيافت‌هاي علمي، گمراه‌كننده است و ذهن را از توجه به شرايط عمومي و جمعي آن غافل مي‌كند. امري كه به نوبه خود موجب ارايه دستورالعمل‌هاي بي‌فايده و در عين حال دهان پركن مي‌شود. راه‌حل‌هايي ساده‌‌انگارانه كه به‌رغم صرف هزينه و وقت فراوان، عمر آدميان را تلف مي‌كند و نتيجه چنداني براي ايشان در بر ندارد، اگر عواقب و پيامدهاي ناگواري نداشته باشد. 

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون