• ۱۴۰۳ چهارشنبه ۱۹ ارديبهشت
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 4907 -
  • ۱۴۰۰ سه شنبه ۳۱ فروردين

گفت‌وگو با سعيد ذهني، آهنگساز به بهانه انتشار آلبوم «آهسته با ماه»

موسيقي بي‌كلام عميق‌تر است

سيمين سليماني

سعيد ذهني متولد 1346 رشت است. آهنگسازي كه گرچه براي آثار نمايشي و تلويزيوني مختلفي موسيقي ساخته اما مي‌گويد سال‌ها براي ارايه يك اثر مستقل صبوري كرده تا نواي برآمده از دلش بوي خامي ندهد؛ او به تازگي آلبوم «آهسته با ماه» را منتشر كرده. آلبومي كه مدت زمان آن يك ساعت است و مشتمل است بر ۳۰ اثر بي‌كلام. ذهني اين آلبوم را با يادي از نمايشنامه‌نويس فقيد و همشهري خود يعني اكبر رادي نامگذاري كرده و حال و هواي قطعات هم بوي صحنه و نمايش مي‌دهد. ذهني دانش‌آموخته تئاتر است و ايده‌هاي بينارشته‌اي جالبي دارد. گفت‌وگو با اين آهنگساز را به بهانه انتشار آلبوم «آهسته با ماه» مي‌خوانيد.

 

شما در رشته‌هاي مختلفي فعاليت داشته‌ايد؛ آهنگسازي، تئاتر، كارگرداني و... اينجا مي‌خواهيم درباره فعاليت شما در حوزه موسيقي صحبت كنيم. چطور از فارغ‌التحصيلي در رشته كارگرداني تئاتر به آهنگسازي رسيديد؟

از 6 سالگي از طريق استادم وازگِن اُهانجانيان با موسيقي آشنا شده و از طرف پدرم كه كارگرداني سينما خوانده بود، در محيط سينمايي قرار گرفتم. بازيگري سينما را از شش سالگي به ‌صورت جدي با بازي در فيلم زنده‌ياد سهراب شهيدثالث شروع كردم و با كارگردان‌هاي ديگري چون حسن محمدزاده، حبيب كاوش و سيامك شايقي هم همكاري كرده‌ام. انتخاب رشته موسيقي فيلم اتفاقي نبود؛ وقتي كه به مقطع دانشگاهي رسيدم به لحاظ موسيقايي پيشرفت‌هايي داشتم؛ علاقه زيادم به ساختن موسيقي براي آثار سينمايي و تئاتري و احساس ضرورت پيگيري آكادميك هنرهاي دراماتيك، به انتخاب آگاهانه رشته تئاتر منجر شد و در دانشكده هنرهاي زيبا در رشته كارگرداني تحت نظر استادان ارجمندم، زنده‌ياد حميد سمندريان، دكتر ناظرزاده‌كرماني و دكتر اميراشرف آريانپور فارغ‌التحصيل شدم. معتقدم سازنده موسيقي تئاتر و فيلم بايد با مباني دراماتيك آشنا باشد. تنها با اطلاعات موسيقايي نمي‌توان در عرصه ساخت موسيقي فيلم و تئاتر موفق بود.

از آلبوم جديدتان «آهسته با ماه» بگوييد.

«آهسته با ماه» از 30 قطعه منتخب موسيقي بي‌كلام تشكيل شده كه طي سال‌هاي ۸۴ تا ۹۷ ساختم و شامل قطعاتي براي فيلم‌هاي كوتاه، بلند، تلويزيوني و تئاتر و يك قطعه مستقل والس به نام «تلما» است كه براي همسرم ساختم. انتخاب قطعات و چيدمان‌شان حدود دو سال قبل با همراهي صميمانه علي جعفري‌پويان شروع و مرحله پالايش توسط حامي حقيقي انجام شد. در اين آلبوم با نوازنده‌هاي برجسته‌‌اي همكاري داشته‌ام از جمله كريم قرباني (ويلنسل)، همايون رحيميان، ارسلان كامكار، علي جعفري‌پويان، ميثم مروستي و ميلاد عالمي (ويولن)، استاد ناصر رحيمي (فلوت و فلوت‌باس)؛ فيروز ويسانلو (گيتار)؛ حسن فراهاني (ترومپت)، بابك صفرنژاد (هارمونيكا يا همان ساز دهني)؛ كوروش بابايي (كمانچه و تارهو)؛ مجيد مولانيا (تار و سه‌تار) و پاشا هنجني (ني). همچنين در گروه كر خانم‌ها سودابه شمس، فريبا اسدي، شقايق ‌الله‌ياري و ساغر خادم و آقايان محمدرضا صفي و احمد مهدي با من همكاري كردند.

اين اثر را با يادي از مرحوم اكبر رادي منتشر كرديد.

بله؛ افتخار اين را داشتم كه موسيقي متن تعدادي از آثار زنده‌ياد اكبر رادي استاد نمايشنامه‌نويس را ساختم، از طرفي به عنوان يك تحصيلكرده رشته تئاتر، احترام ويژه‌اي برايم دارند و از سوي ديگر هر دو از يك ديار در شمال ايران، يعني شهر رشت هستيم. نام «آهسته با ماه» را كه برايم تداعي‌كننده نمايشنامه «آهسته با گل سرخ» ايشان است براي اين آلبوم انتخاب كرده‌ام تا بهانه‌اي باشد براي زنده نگه‌داشتن يادشان.

در جايي گفته بوديد، موسيقي مورد علاقه‌تان بي‌كلام است و اين سبك موسيقي را درست‌تر و عميق‌تر مي‌دانيد.

به عنوان يك موزيسين؛ از آنجا كه واسطه‌اي مثل كلام يا شعر و... بين آهنگساز و موسيقي قرار نمي‌گيرد و مي‌توان بي‌واسطه احساس و انديشه‌ها را در قالب فرم و تركيب‌هاي موسيقايي ارايه داد، به موسيقي بي‌كلام علاقه بيشتري دارم. موسيقي بي‌كلام چالش‌برانگيز است و براي انتقال مفهوم و احساس، به آهنگساز فرصت بيشتري مي‌دهد. به نظرم موسيقي بي‌كلام در بسياري اوقات عميق‌تر است؛ چون با قوه تخيل سر و كار دارد، مجرد و انتزاعي است و بي‌واسطه بر مخاطب تاثير مي‌گذارد.

در اين فضاي پاندمي كه بسياري از بازارها از جمله بازار آلبوم‌هاي موسيقي راكد شده، شما اين آلبوم را منتشر كرديد. از طرفي شايد بتوان گفت تا حدودي اقبال عمومي به موسيقي بي‌كلام هم كمتر است؛ نگراني خاصي در اين رابطه نداشتيد؟

حدود دو سال پيش مراحل انتخاب آهنگ‌ها را شروع كرديم ولي متاسفانه همه دنيا درگير كرونا شد. اينكه اين نوع موسيقي طرفدار دارد يا خير، به سليقه شخصي مخاطبان برمي‌گردد اما علاقه‌مند بودم كه نوعي از موسيقي را ارايه دهم كه حاوي عمق و اصالت باشد. با خودم عهد كرده بودم از 50 سالگي به ‌بعد به ‌طور مستقل، آثار م را ارايه دهم. خواستم مخاطبان را در ارتباط گرفتن با اين نوع از موسيقي شريك كنم و اميدوارم كه موردپسند واقع شود. اينكه اقبال عمومي به چه سمتي هست، برايم مهم نيست؛ چون هر نوع موسيقي طرفداران خودش را دارد. آنچه كه بيش از مسائل مالي و ماركتينگ آلبوم برايم مهم بوده، ارايه اين نوع موسيقي و آشنا كردن مخاطبان با آن است.

از تجربه ساخت «رستاخيز عشق» هم بگوييد؛ اين اثر تلفيقي از موسيقي كلاسيك غرب و موسيقي ملي ايران بود؛ چرا نوع ساخت اين اثر را تلفيقي انتخاب كرديد؟ گفته‌ايد كه احتمالا آلبوم بعدي‌تان «رستاخيز عشق» باشد، اين كار در چه مرحله‌اي است؟

بله؛ اين موسيقي را براي پرفورمنس «رستاخيز عشق» نوشته‌ام. طرح آن نوشته محمد رحمانيان و كارگردانش آقاي حسين مسافر بود. كار، تركيبي از رقص و موسيقي و بدون ديالوگ بود كه طراح رقص‌ها نيز نادر رجب‌پور بود. اين اثر در سپتامبر ۲۰۰۶ در سالن شماره يك يونسكو پاريس به رهبري خودم و با همراهي گروه رقص اجرا شد و سپس در جشنواره‌ «ترابوزان» در تركيه اول شد. در جشنواره تئاتر فجر هم با تغييراتي تحميلي (حذف سوپرانو) روي صحنه رفت. به هر حال اين اثر به درستي شنيده نشد. احساس مي‌كنم ارزش آن را دارد كه در قالب يك آلبوم ارايه شود؛ به همين دليل با دوست عزيزم حسين مسافر هماهنگ كرديم و اجازه ارايه مستقل آن را تحت عنوان «آلبوم موسيقي رستاخيز عشق» گرفتم. در «رستاخيز عشق» نيز قصد دارم با آقاي محمد فدايي كه طراحي و گرافيك آلبوم «آهسته با ماه» را انجام دادند، همكاري داشته باشم.

شما تاكنون موسيقي بيش از 30 فيلم بلند تلويزيوني و سينمايي، بيش از 20 سريال و 50 تئاتر را ساخته‌ايد؛ در اين ميان ساخت موسيقي براي كدام يك سخت‌تر بود؟

اين نوع آهنگسازي مثل هر تخصص ديگري دشواري خود را دارد اما به لحاظ مباني تفاوتي بين اينها وجود ندارد. يعني وقتي شما با مباني درام آشناييد و روش ارتباط گرفتن با يك اثر سينمايي و تئاتري را مي‌آموزيد آن وقت است كه نكات تكنيكي و اطلاعات تخصصي و در واقع سلايق موسيقايي شما به اثر اضافه مي‌شود. بحث دوم داشتن شناخت صحيح و برقراري ارتباط درست با اثر دراماتيك است؛ وقتي اين ارتباط ايجاد شود آگاهي پديد مي‌آيد، آن‌وقت مي‌توانيد با توجه به كاربرد‌هايي كه موسيقي مي‌تواند در يك اثر داشته باشد، دانسته‌ها را به كار گرفته و در خدمت اثر باشيد.

با سابقه‌اي كه در ساخت موسيقي فيلم و نمايش داريد، به نظرتان جايگاه اين نوع از موسيقي در كشور ما چيست و كار روي آن در حال حاضر تا چه حد جدي گرفته مي‌شود؟

واقعيت اين است كه آن‌قدري كه كارگرداني و بازيگري در سينما و تئاتر ما رشد كرده، موسيقي رشد نكرده است. موسيقي فيلم ايراني هيچ‌وقت در جهان مطرح نبوده ولي فيلم‌ها، كارگرداني‌ها و فيلمنامه‌ها چرا! علت هم اين است كه در ايران نگاه كارگردان‌ها نسبت به موسيقي فيلم، نگاه محدودي است و شناخت مناسبي نسبت به آن ندارند؛ مگر معدودي از آنها؛ اغلب سراغ كاربردهاي سطحي موسيقي مي‌روند مثل تشديد عواطف در فيلم، مثلا اگر داستان شادست، شادترش كنيم يا اگر اكشن، اكشن‌تر. به نظرم موسيقي فيلم در ايران جايگاه درست و اصولي ندارد با اين وجود تاكنون آثار ارزشمندي در اين زمينه توليد شده؛ احمد پژمان در ساخت موسيقي فيلم بي‌نظير است و استادان ديگري كه در اين زمينه زحمت زيادي كشيدند از اسفنديار منفردزاده گرفته تا لوريس چكناوارايان و مجيد انتظامي عزيز تاثيرات مثبتي داشته‌اند ولي تاكنون تاثير ماندگاري نديده‌ايم.

خب اين فقدان تاثيرگذاري كه مي‌گوييد از كجا نشأت مي‌گيرند؟

اكثر موزيسين‌هاي ما شناختي از مباني هنرهاي دراماتيك ندارند و با اين مقوله آشنا نيستند؛ صرفا با اطلاعات موسيقايي مي‌خواهند موزيك دراماتيك بسازند. بحث ديگر هم اينكه كارگردان‌ها نيز شناخت درستي از كاركردهاي موسيقي در اثر دراماتيك ندارند.

شما نظرتان اين است كه اين رشته موفقيت آنچناني نداشته، براي اينكه اين رشته به رشد برسد، چه بايد كرد؟

رشد موسيقي فيلم در ايران بايد از دانشگاه‌ها شروع شود؛ بايد براي دانشجويان رشته موسيقي علاقه‌مند به موسيقي فيلم، مباحث تخصصي ايجاد شود. درنظر گرفتن واحدهاي درسي دانشگاهي كه بتواند دانشجوهاي موسيقي را با مباني درام، تحليل و نگرش فيلم و كاربردهاي موسيقي در فيلم آشنا كند، حتما تاثيرگذار خواهد بود. از سويي در دانشگاه‌هاي تئاتر و سينما نيز به دانشجويان كارگرداني و بازيگري، مباني موسيقي را نه براي رفع تكليف، بلكه بسيار جدي آموزش دهند. 17 سال سابقه تدريس در دانشگاه دارم و از سال 1375 هم در دپارتمان‌هاي موسيقي، تئاتر و سينما تدريس كرده و بارها به مسوولان گفته‌ام كه اين ضعف‌ها وجود دارند.

براي ساخت موسيقي براي يك فيلم يا نمايش خوب طبيعتا لازم است فضاي داستان را بدانيد؛ از سويي به نوعي شايد افراد دست‌اندركار آن نمايش و فيلم هم روي موسيقي اثر نظر بدهند؛ شما چقدر به اين نظرات اهميت مي‌دهيد؟ چون به هر حال برداشت كارگردان و آهنگساز ممكن است در جايي با هم متفاوت باشد.

براي ساخت موسيقي فيلم نياز به تعامل بين آهنگساز و كارگردان است. كارگردان به عنوان ليدر اصلي اثر، ايده‌ها را در ذهن دارد؛ سعي ما به عنوان يك آهنگساز حرفه‌اي اين است كه نظرات ايشان را تامين كنيم و ضمنا نظرات خود را هم انتقال ‌دهيم؛ معمولا مشكلي با كارگردان‌ها نداشتم و مي‌توانستيم يكديگر را قانع كنيم يا اگر تفاوت نظري بود به تفاهم برسيم و در نهايت در خدمت كليت اثر قرار بگيريم. از ميان كارگردان‌هايي كه در آهنگسازي تئاتر از تجربه همكاري‌شان لذت بردم، استاد نازنينم حميد سمندريان بود كه افتخار ساخت موسيقي «دايره گچي قفقازي» را براي‌شان داشتم و محمد رحمانيان كه موسيقي فيلم و موسيقي دراماتيك را خيلي خوب گوش مي‌دهند.

شما سابقه كار براي موسيقي فيلم‌هاي كودك هم داشته‌ايد؛ مهم‌ترين تفاوت‌هاي ساخت اثر براي كودكان با ساخت اثر براي بزرگسالان چيست؟

براي كودكان آثار زيادي ساخته‌ام. مدت پنج سال مدير گروه موسيقي مركز پويانمايي صبا كه مركز اصلي توليد انيميشن تلويزيون است، بودم. موسيقي انيميشن بلندي به نام «خداوند لك‌لك‌ها را دوست دارد» را ساختم كه از اولين كار‌هايي بود كه با اركستر براي كودك نوشته شده بود. نبايد فكر كنيم چون كار براي كودكان است پس بايد سطحي پيش برود. اتفاقا كار براي كودكان سخت‌تر است ولي نه به اين معني كه نمي‌شود براي‌شان كار اركسترال انجام داد. ساخت موسيقي فيلم براي گروه سني كودك را مي‌توان از دو منظر بررسي كرد؛ يكي وقتي كه فيلم درباره كودك است و ديگري اينكه فيلمي براي كودك ساخته مي‌شود. زماني‌كه فيلم درباره كودك است، مخاطب بزرگسال دارد و مي‌تواند مثل فيلم‌هاي ديگري كه براي بزرگسالان ساخته مي‌شود، باشد ولي زماني‌كه فيلم براي مخاطب كودك ساخته مي‌شود، لازم است اثر مقداري روان‌تر خلق شده و در توليد آن از به‌كار بردن تكلف‌هاي غيرضروري مثل عناصر پيچيده موسيقايي پرهيز شود؛ البته اين نگاه روان به موسيقي كودك به معني ضرورت استفاده از آلات موسيقي كودكانه نيست بلكه مي‌تواند موسيقي غني يا حتي اركسترال باشد؛ متكلف نباشد و درنهايت بايد بتواند به برقراري هر چه بهتر ارتباط با كودك، كمك كند. اثري كه براي كودكان ساخته مي‌شود بايد قابل فهم‌تر باشد تا اينكه پيچيدگي داشته باشد ولي در عين حال جدي است؛ همان‌قدر كه براي بزرگسالان جدي است.

تا به حال شده كاري را به علت قوي نبودن داستان قبول نكنيد؛ چه آيتم‌هايي براي شما مهم است كه روي يك اثر كار كنيد؟

قطعا خيلي از كارها را به علت قوي نبودن، شريف نبودن، دروغ بودن و ضعيف بودن و فاقد وجاهت هنري بودن كنار گذاشته‌ام كه نتيجه آن هم اجاره‌نشيني بعد از اين همه سال فعاليت است ولي من خوشحالم، چراكه غالبا كارهايم را انتخاب كرده‌ام و سخت‌گير بوده‌ام. كار بايد ويژگي‌هاي هنري داشته باشد؛ آرتيستيك، عميق، شريف و صادق باشد؛ اينها معيارهاي من براي پذيرش سفارش و خلق اثر است. البته در اين بين گاهي هم پيش آمده اثري خلق كرده‌ام كه چندان از نتيجه آن راضي نبوده‌ام.


   به عنوان يك موزيسين؛ از آنجا كه واسطه‌اي مثل كلام يا شعر و... بين آهنگساز و موسيقي قرار نمي‌گيرد و مي‌توان بي‌واسطه احساس و انديشه‌ها را در قالب فرم و تركيب‌هاي موسيقايي ارايه داد، به موسيقي بي‌كلام علاقه بيشتري دارم. موسيقي بي‌كلام چالش‌برانگيز است و براي انتقال مفهوم و احساس، به آهنگساز فرصت بيشتري مي‌دهد. به نظرم موسيقي بي‌كلام در بسياري اوقات عميق‌تر است؛ چون با قوه تخيل سر و كار دارد، مجرد و انتزاعي است و بي‌واسطه بر مخاطب تاثير مي‌گذارد.

   حدود دو سال پيش مراحل انتخاب آهنگ‌ها را شروع كرديم ولي متاسفانه همه دنيا درگير كرونا شد. اينكه اين نوع موسيقي طرفدار دارد يا خير، به سليقه شخصي مخاطبان برمي‌گردد اما علاقه‌مند بودم كه نوعي از موسيقي را ارايه دهم كه حاوي عمق و اصالت باشد. با خودم عهد كرده بودم از 50 سالگي به‌ بعد به‌طور مستقل آثارم را ارايه دهم. خواستم مخاطبان را در ارتباط گرفتن با اين نوع از موسيقي شريك كنم و اميدوارم كه مورد پسند واقع شود. اينكه اقبال عمومي به چه سمتي هست، برايم مهم نيست؛ چون هر نوع موسيقي طرفداران خودش را دارد. آنچه بيش از مسائل مالي و ماركتينگ آلبوم برايم مهم بوده، ارايه اين نوع موسيقي و آشنا كردن مخاطبان با آن است.

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون