• ۱۴۰۳ پنج شنبه ۶ ارديبهشت
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 4907 -
  • ۱۴۰۰ سه شنبه ۳۱ فروردين

داوري اخلاقي؟

محسن آزموده

اين روزها به واسطه افزايش چشمگير امكان دسترسي به فضاي مجازي براي همگان و در نتيجه اظهارنظر در حوزه عمومي، فراوان مي‌شنويم و مي‌خوانيم كه آدم‌ها ديگران را در موضوعات و مسائل مختلف، به لحاظ اخلاقي قضاوت مي‌كنند. افراد به محض شنيدن يا خواندن يا ديدن يك خبر يا پيام يا ويديو يا تصوير، درباره يك فرد، به راحتي و بر پايه همان مستندات دست به داوري اخلاقي مي‌زنند و حكم صادر مي‌كنند؛ خواه آن فرد يك سلبريتي باشد، يا يك سياستمدار يا ورزشكار يا حتي يك آدم ناشناخته. 
ديگر كسي نمي‌پرسد كه آيا مدارك و استنادات لازم براي صدور چنين حكمي را دراختيار داريم يا اصلا قضاوت اخلاقي راجع به يك فرد يا موضوع امكان‌پذير هست يا خير؟
قضاوت و داوري اخلاقي، در تمايز با قضاوت يا داوري حقوقي (قانوني)، زيبايي شناختي و ساير انواع داوري يا قضاوت كه ممكن است برمبناي معيارهايي چون دين يا مصلحت يا عرف و عادت و... صورت بگيرد، آن نوع قضاوت و داوري است كه درباره خوب و بد يا درست و نادرست افعال و كردارهاي آگاهانه و ارادي انسان‌هاي بالغ و مختار رخ مي‌دهد. مثلا مي‌گوييم سهراب آگاهانه و ارادي دروغ گفته و اين كار او از حيث اخلاقي نادرست، زشت، بد و ناپسند است. بنابراين اراده و اختيار و آگاهي شروط قضاوت اخلاقي است. اما فرض امكان داوري يا قضاوت اخلاقي، مستلزم باور به اصولي ثابت در اخلاق نيز هست، زيرا در غياب چنين مباني و اصولي، با نسبي انگاري اخلاقي مواجه مي‌شويم و هيچ معياري براي ارزيابي خوب و بد اخلاقي نداريم. بنابراين فرض امكان داوري اخلاقي، غير از اراده و اختيار و آگاهي كنشگران، مستلزم نوعي مطلق‌ انگاري اخلاقي (ولو در حيطه‌هايي محدود) هم هست. 
اما به فرض پذيرش اصول ثابت، آيا باز هم مي‌توان به راحتي ديگران را به لحاظ اخلاقي قضاوت كرد؟ پاسخ اين پرسش احتمالا به اين باز مي‌گردد كه به كدام يك از سه رويكرد عمده در اخلاق هنجاري متعلق باشيم، يعني آيا پيامدگرا باشيم يا وظيفه‌گرا يا فضيلت‌گرا. يك پيامدگرا، بنا به تعريف به پيامدها يا نتايج فعل اخلاقي مي‌نگرد و بنابراين با نظر به پيامدهاي يك فعل و سود و زيان يا خير و شري كه پديد آورده، مي‌توان گفت كه كار او خير اخلاقي بوده يا شر. در حالي كه يك وظيفه‌گرا به خود فعل يا عمل اخلاقي توجه دارد، او مدعي است كه فهرستي از اعمال خوب و بد اخلاقي در دست دارد و در سنجش هر فعل و عملي، به فهرست خود نگاه مي‌كند و براساس آن مي‌گويد كه آيا كاري خوب است يا خير. 
فرد فضيلت‌گرا هم به نيت فاعل توجه مي‌كند و كاري به خود فعل و پيامد آن ندارد. 
روشن است كه رويكردهاي پيامدگرايي و وظيفه‌گرايي، ممكن است در نشان دادن درست و غلط بودن فعل يا پيامدهاي آن ياري‌رسان باشند، اما درباره نيت فاعل حرفي براي گفتن ندارند، در حالي كه در عمده قضاوت‌هاي اخلاقي، ما فاعل اخلاقي را قضاوت مي‌كنيم و او را بي‌اخلاق يا اخلاق‌مدار مي‌خوانيم. در حالي كه فردي كه به پيامدهاي عملش ناآگاه است، فرد بي‌اخلاقي نيست، به ويژه اگر ناآگاهي و جهلش خودخواسته نباشد، يا فردي كه نمي‌داند فلان كار غير‌اخلاقي يا آزار ديگران است و حتي عكس آن را آموخته، نمي‌توان به لحاظ اخلاقي محكوم كرد. افراد به لحظ اخلاقي تنها مسوول كارهايي هستند كه آگاهانه و ارادي صورت مي‌دهند. تنها فردي به لحاظ اخلاقي كه غيراخلاقي است كه مي‌داند كه كاري مي‌كند، به لحاظ اخلاقي نادرست است و باز به آن اصرار مي‌ورزد. 
ما از درون انسان‌ها و مجموعه باورها و احساسات و خواسته‌هاي آنها خبر نداريم و نمي‌دانيم كه آيا تعمدا و با قصد و نيت بد دست به كاري مي‌زنند يا خير. تصور عموم آدم‌ها آن است كه كار يا تصميم‌شان به لحاظ اخلاقي درست است، در حالي كه در بسياري موارد افعال‌شان نادرست است يا پيامدهاي بدي در پي دارد. اينها فاعلاني غيراخلاقي نيستند و نهايتا بتوان گفت فعل‌شان غيراخلاقي است يا نتايج غيراخلاقي در برداشته. اما غيراخلاقي نبودن كار اين افراد، به معناي مبرا بودن آنها از هر گونه مسووليتي نيست. 
آدم‌ها به لحاظ حقوقي و قانوني مسوول كنش‌هاي خود هستند و در صورت تخطي از قانون و زير پا گذاشتن حقوق ديگران مستوجب عقوبتي متناسب با جرم. 
مرز ميان اخلاق و حقوق را نبايد خدشه‌دار كرد. قضاوت اخلاقي كنشگران برمبناي نيت فاعل صورت مي‌گيرد، در حالي كه داوري حقوقي و قانوني برمبناي فعل او و پيامدهاي آن. اثبات مجرم بودن يا برائت قانوني يك فرد بايد در محكمه‌اي عمومي و صالح و بر پايه مستندات و مداركي عيني و همه پسند صورت بگيرد. اينجا ديگر فرد عاقل و بالغ، به لحاظ قانوني حق ندارد بگويد كه نيت خوبي داشته يا آگاه نبوده است. نيت كنشگر امري عيني و رويت‌پذير نيست.
 از اين رو قضاوت اخلاقي افراد، حتي اگر نگوييم محال است، بسيار دشوار است. تنها علت آنكه مي‌گوييم محال نيست، آن است كه گاه خود فرد آگاهانه و ارادي به اينكه شرارت ورزيده اعتراف مي‌كند. در چنين وضعيتي، او فاعلي شرور و غيراخلاقي است و ديگر نمي‌توان به لحاظ اخلاقي او را تبرئه كرد. اما در غير اين صورت، نمي‌توان فاعل اخلاقي را به لحاظ قصد و نيت قضاوت كرد، حتي اگر فرد مدعي شود كه نيت او خوب و درست باشد.

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون