• ۱۴۰۳ جمعه ۷ ارديبهشت
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 4919 -
  • ۱۴۰۰ چهارشنبه ۱۵ ارديبهشت

نقد سياست انتخاباتي اصلاح‌طلبان

عباس عبدي

مساله چگونگي رابطه ميان هدف و وسيله يا تقدم يكي بر ديگري را كم‌ و بيش همه مي‌شناسيم. اگر هدفي را انتخاب مي‌كنيم به‌ طور طبيعي بايد ابزار و وسايل و راهبرد و ‌مجري رسيدن به آن هدف را نيز تعيين و تامين كنيم. ما نمي‌توانيم اهدافي را اعلام كنيم ولي نسبت به ابزار و سازماندهي و مجريان محقق‌كننده آن اهداف از خود سلب مسووليت كنيم. در مقابل اگر ابزار و افرادي داريم كه به هر دليل قادر به تغيير آنها نيستيم در اين صورت بايد اهداف خود را در چارچوب آن امكانات و اهداف تعيين كنيم. براي نمونه اگر زميني داريم كه قدري شور است در اين صورت ديگر نمي‌توانيم براي كشت هر گياهي در آن برنامه‌ريزي كنيم. اهداف ما در آن زمين محدود به كشت چند گياه خاص مي‌شود. در مقابل اگر هدف ثابتي داريم مثلا توليد فلان مقدار گندم در سال بايد رفت و زمين‌هاي مناسب براي كشت اين هدف را پيدا كرد. اين مشكلي است كه اخيرا در خصوص چارچوب و نقش وزارت امور خارجه در سياست خارجي نيز مطرح شد. اين مساله اكنون نيز درباره سياست انتخاباتي اصلاح‌طلبان قابل طرح است.  اصلاح‌طلبان با دو رويكرد متفاوت مي‌توانند وارد انتخابات شوند. رويكرد اول تقدم اهداف و برنامه‌هاست. رويكرد دوم تنظيم كردن اهداف خود با امكانات و وسايل و اشخاص ممكن و موجود است. اين دو رويكرد بسيار متفاوت است و البته هر كدام نيز مي‌تواند قابل دفاع باشد ولي نبايد آنها را با يكديگر خلط كرد.  به نظر مي‌رسد كه وضعيت عمومي جامعه ايران به گونه‌اي است كه اصلاح‌طلبان نمي‌توانند با رويكرد دوم وارد انتخابات شوند. اصولگرايان مجبورند رويكرد دوم را انتخاب كرده و برنامه‌هاي خود را متناسب با نامزدهاي انتخاباتي موجود تنظيم كنند. طرفداران آنان هم كم‌ و بيش با همين رويكرد پاي صندوق مي‌آيند. مساله آنان اين خواهد بود كه چه كسي مي‌تواند برخي از مشكلات مورد نظرشان را حل كند. و از آنجا كه نقدي اساسي بر انديشه‌ نامزدهاي آنان صورت نمي‌گيرد، عامل تعيين‌كننده در پيروزي انتخاباتي يكي بر ديگران، مسائل فرعي و حاشيه‌اي و مجادلات و كارنامه‌سازي‌ها يا عوامل غيرسياسي خواهد بود. در سوي ديگر با توجه به تجربه گذشته طرفداران اصلاحات براي حضور در انتخابات به چنين رويكردي رضايت نمي‌دهند. همچنين حاضر نيستند چون گذشته بر اساس منطق انتخاب ميان بد و بدتر وارد ميدان شوند حتي اگر اين منطق در كوتاه‌مدت درست باشد، در بلندمدت آن را نادرست تلقي مي‌كنند. توجه رأي‌دهندگان حامي اصلاح‌طلبان بيش از آنكه به نامزدها باشد ناظر به برنامه و رويكرد اصلاح‌طلبان است. آنان مي‌پرسند كه دنبال چه هستيد؟ مشكل را چه مي‌دانيد؟ راه‌حل اساسي چيست؟ چگونه مي‌توانيد و مي‌خواهيد از اين وضع عبور كنيد؟ اگر پاسخ‌هاي قابل قبولي از اين پرسش‌ها به دست آوردند، آنگاه به سراغ نامزد اصلاح‌طلب مي‌روند كه آيا اين فرد قادر به انجام اين اهداف هست يا خير؟ از اين رو اصلاح‌طلبان بايد نامزد مطلوب خود را معطوف به آن برنامه مختصر و مفيد اعلام شده خود معرفي كنند. 

با اين توضيح اعلام 14 نام به عنوان نامزدهاي احتمالي اصلاح‌طلبان موجب تعجب شده است. اگرچه اين اقدام مقدماتي است ولي جاي تعجب است كه از آنان برنامه بخواهند. اين رفتار مشخصه رويكرد دوم است، برنامه را بايد نهاد اصلاح‌طلبان بدهند و بعد ببينند كه چه كسي آمادگي و توانايي انجام آن را دارد. شوراي اصلاح‌طلبان در نقش داور نيست كه مسابقه‌اي ميان نامزدها برگزار و آن را تماشا كند سپس نمره دهد. آنان بايد در نقش هيات‌مديره و سياستگذار وارد ميدان شوند. 
شايد اين پرسش پيش ‌آيد كه ممكن است برنامه جامع و حتي حداقلي اصلاح‌طلبان به گونه‌اي باشد كه هيچ فرد صاحب صلاحيتي كه با آن موافق و قادر به اجرايش باشد از فيلتر شوراي نگهبان رد نشود، در اين صورت چه بايد كرد؟ آيا نبايد راي داد؟ اين پرسش درستي است ولي راه‌حل آن ناديده گرفتن اين روش نيست. در اين صورت بهترين راه‌حل اين است كه هر كدام از احزاب و گروه‌ها و حتي اشخاص اصلاح‌طلب براساس سليقه فكري و اولويت‌هاي سياسي خود وارد انتخابات شوند و از هر كس كه خواستند، حمايت كنند. حتي مي‌توانند گزينه‌هاي اصولگرا كه برنامه‌هايشان را براي كشور كم‌خطرتر مي‌دانند مورد حمايت قرار دهند. زيرا كنار گذاشتن رويكرد اول به‌ طور حتم موجب مي‌شود كه اكثريت حاميان اصلاح‌طلبان وارد ميدان انتخابات نشوند يا حداقل حاضر نباشند از منظر اصلاح‌طلبانه ايجابي رأي دهند، هر چند ممكن است بخواهند به صورت سلبي عليه يكي به نامزد ديگري رأي دهند، نامزدي كه معلوم باشد گزينه اصلاح‌طلبي نيست.

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون