• ۱۴۰۳ پنج شنبه ۶ ارديبهشت
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 4936 -
  • ۱۴۰۰ سه شنبه ۴ خرداد

گفت‌وگوي «اعتماد» با كيوان مقدم مدير طراحي فيلم «خورشيد» به كارگرداني مجيد مجيدي

زيبايي‌شناسي با مفاهيمي خلاقانه در مواجهه با واقعيت

تينا جلالي

اگرچه فيلم «خورشيد» واپسين ساخته مجيد مجيدي به طرز غم‌انگيزي اين روزها در اكران سينماها با بدبياري (شيوع ويروس كرونا و به تبع آن تعطيلي‌هاي مكرر) مواجه شده و نتوانسته مخاطبان خود را به سالن بكشاند اما فراموش نكنيم اين فيلم جزو چند فيلم برتر جشنواره سي‌وهشتم فجر بود كه جوايز زيادي را در بخش‌هاي مختلف به خود اختصاص داد و با تحسين منتقدان داخلي همراه بود. «خورشيد» به عنوان نماينده سينماي ايران در بخش مسابقه اصلي (رقابتي و شير طلايي) هفتادوهفتمين دوره جشنواره بين‌المللي فيلم ونيز برنده جايزه فانوس جادويي اين جشنواره شد. همچنين نام مجيدي با اين فيلم در فهرست اوليه فيلم‌هاي منتخب اسكار بين‌المللي قرار گرفت. منتقدان هاليوود ريپورتر، «خورشيد» را در شمار بيست فيلم برتر دو جشنواره ونيز و تورنتو در سال ۲۰۲۰ قرار دادند و ساختار آن را سزاوار تحسين دانستند.

فارغ از جنبه‌هاي متفاوت و بحث‌انگيزي كه اجزاي فيلم «خورشيد» دارد و نظر منتقدان را به خود جلب كرده؛ معماري، صحنه‌آرايي و دقت نظر در چيدمان و جزييات اشيا و جانمايي آن در قاب صحنه اين فيلم هم بسيار حايز اهميت است. از فضاي سمساري و شلوغ حجره هاشم و انبوه قفسه‌هاي پرندگان و انبار لاستيك‌هاي فرسوده و فضاي خانه مهاجران افغان بگير تا تونل‌هاي زيرزميني و قنات و راهروها كه به لحاظ مفهومي ارتباط تنگاتنگي با قصه دارد و كيوان مقدم در جايگاه مدير طراحي با مهارتي مثال‌زدني از پس اين مسووليت برآمد و در نهايت سيمرغ بلورين بهترين طراحي صحنه را از جشنواره فيلم فجر به خود اختصاص داد. مقدم علاوه بر اينكه با سينماگران شناخته‌شده زيادي تجربه همكاري دارد مديريت طراحي دو فيلم مهم و جهاني «جدايي نادر از سيمين» و «فروشنده» به كارگرداني اصغر فرهادي را هم بر عهده داشت. با كيوان مقدم گفت‌وگويي انجام داديم و درباره چگونگي معماري فيلم «خورشيد» سوالاتي از او پرسيديم كه ماحصل آن پيش روي شماست.

 

بياييد بحث را از تركيب جواني كه فيلم «خورشيد» دارد آغاز كنيم؛ اينكه مجيد مجيدي بازوهاي حمايتي خودش را در پشت دوربين به نيروهايي با تفكر جديد اختصاص داد. با در نظر گرفتن اين نكته كه با مجيدي همكاري از قبل نداشتيد چطور اين تجربه شكل گرفت؟

به نظرم عوامل هنري يك فيلم با توجه به موضوع و فضاي مورد نظر فيلمنامه و كارگردان مي‌تواند انتخاب شود و اين در سينماي امروز اتفاق غيرعادي محسوب نمي‌شود. البته تجربه به من ثابت كرده همكاري با كارگردان‌هاي با سابقه قديمي در انتقال تجربه هميشه جريان‌ساز و مفيد خواهد بود. اواسط فروردين سال ۹۸بود كه تهيه‌كننده پروژه پيشنهاد طراحي فيلم «خورشيد» را به من دادند و يك ماه پس از اين پيشنهاد اولين قرار من با آقاي مجيدي گذاشته شد. فيلمنامه اوليه را مطالعه كردم خط داستاني كه من را به ياد فيلم هاي خيلي قديمي‌تر ايشان مي‌انداخت .... پس از توافقات توليدي و شروع دورخواني فيلمنامه و مشاركت در اتاق فكر ِ فيلمنامه، كه بعدها عنوان فيلم «خورشيد» به آن تعلق گرفت كه زمينه‌اي شد براي آشناتر شدن با كارگردان فيلم «بچه‌هاي آسمان».

با كارگردان‌هاي شناخته‌شده زيادي در سينما تجربه كار داريد، با اين حال آيا پيشنهاد همكاري با يك كارگردان مولف از جنس كار مجيد مجيدي براي شما چالش‌بر‌انگيز بود؟

ببينيد! در شروع هر كار هنري هميشه پر از نگراني و هيجان هستم، معتقدم فيلم كوتاه و فيلم بلند هر دو از يك ميزان ارزش هنري برخوردار هستند، من هميشه خودم را به عنوان يك هنرمند تجسمي مي‌شناسم چون اساسا رشته تحصيل من گرافيك بوده و در نوبت دوم طراحي صحنه. پس خلق هنر مفهومي مخصوصا از جنس سينماي مجيدي كاري بود مهم و چالش‌بر‌انگيز، در درجه اول نياز به گفت‌وگو با مولف (كارگردان) داشتم و جلب اعتماد تدريجي ايشان به خودم، دورخواني فيلمنامه اين وضعيت را بيشتر بهبود بخشيد.

به نوعي دورخواني هم در نزديك شدن نظرات شما و مجيد مجيدي تاثير زيادي داشت.

دقيقا. براي فيلم «خورشيد» تقريبا هميشه دورخواني داشتيم و آرامش آقاي مجيدي به من اعتماد مي‌داد اما با اين حال مي‌دانستم كار سختي با ايشان در پيش رو خواهم داشت، با شيوه كار ايشان آشنا بودم اما جهان اين فيلم هنوز برايم ناشناخته بود ....

ارتباط بين معماري فيلم و فيلمنامه در خورشيد از نكات برجسته آن است، مي‌خواهم بدانم در ابتدا چه پيشنهاداتي بين شما و آقاي مجيدي براي اين چيدمان مطرح مي‌شد؟ چه المان‌هايي از ابتدا مدنظرتان بود؟ يعني به چه ارتباطي بين معماري فيلم و فيلمنامه پيچيده فيلم رسيديد؟

در ابتدا نظرها متفاوت بود اما به تدريج به يك توافق در جهان فيلم نزديك شديم. عكس‌ها و فيلم‌هاي زيادي را جمع‌آوري كردم و به اتفاق مي‌ديديم اين فيلم غير از فضا‌سازي‌هاي مفهومي به دليل موضوع خاص خود نياز به مهندسي فضا هم داشت. ما با يك كروكي در مسير مدرسه و تونل‌ها و آرامگاه مواجه بوديم كه پر از حادثه و اتفاق بود، انتخاب معماري مدرسه قديمي صرفا جنبه زيبايي‌شناسي از جنس انتخاب صرفا طراحي صحنه نبود و بيشتر يك انتخاب آگاهانه براساس نياز معماري پيچيده فيلمنامه بود، مسير در زيرزمين يك محله بود در باور‌پذيري داستان تاثير زيادي داشت، ارتباط راهروها با پلكان پرپيچ و خم و رسيدن به يك آب‌انبار و طي كردن بيست و پنج متر تونل تا زير حياط يك آرامگاه به مهندسي دقيق در فضا نياز داشت، فارغ از مسائل هنري و تكنيكي، نقشه راه از همه‌چيز مهم‌تر بود.

خاطرم هست مصاحبه‌هايي كه در گذشته با شما داشتم به اين نكته اشاره كرده بوديد كه آشنايي با سبك‌هاي معماري از نظر تاريخي و ساختاري و تاثير آن بر سينما در دهه‌هاي گذشته از علايق شما محسوب مي‌شده و تبلور سبك‌هاي گوناگون معماري در تار و پود طراحي فيلم را نشان‌دهنده حضور خلاقانه اين هنر در سينما و عنصري جدانشدني از آن دانسته بوديد. ممكن است كه در فيلم «خورشيد» از الگو و سبك ويژه‌اي هم پيروي كرده باشيد؟

سوالي كه پرسيديد در هر فيلمي تعاريف خود را به همراه دارد.... اما ايده‌پردازي در فيلم «خورشيد» اكثر مواقع اصولي و بر پايه گفت‌وگو و تبادل نظر مطرح مي‌شد و در برخي موارد هم بداهه و در لحظه اتفاق افتاد. از اين منظر تطبيق دادن نظراتِ كارگردان با برخي طرح‌ها در مواردي براي اجراي طرح سخت مي‌شد. آقاي مجيدي ذهني خلاق و مفهومي دارند، البته پيش از شروع فيلمبرداري به يك اشتراك در بيان مفاهيم و شيوه‌ها و الگوي اجرايي در برخورد با عناصر بصري و رنگ با كارگردان و فيلمبردار رسيده بوديم و در حين فيلمبرداري هم درباره اجرا در جزييات گفت‌وگو مي‌كرديم ...

‌ كمي از پرداخت جزييات و صحنه‌آرايي به لحاظ مفهومي و تبادل نظري كه با كارگردان داشتيد براي‌مان صحبت مي‌كنيد؟ چون «خورشيد» به لحاظ مفهومي پر از جزييات است.

پس از توافقات اوليه در طراحي هنري، يكي از مهم‌ترين بخش‌هاي كار طراحي، صحنه‌آرايي و دقت در جزييات اشيا و جانمايي آن در قاب صحنه است كه هم داراي قواعد زيبايي‌شناسي و مهم‌تر از آن مفهومي هم هست. به عقيده من گاهي مجموعه‌اي از اجزا مي‌تواند مفهوم را برساند و در مواقعي يك جزء هم به تنهايي مي‌تواند مفهوم را به مخاطب برساند كه البته همه اينها وابسته به اندازه نماهاي دوربين و تحليل حس‌هاي موجود در موقعيت سكانس دارد، طراح صحنه موظف است كه جزييات مورد نظرش را كه با مفهوم صحنه موردِ نظر ارتباط مستقيم دارد، قبل از موعدِ فيلمبرداري، با كارگردان و فيلمبردار مشورت كند و هر دو را از اهميت آن آگاه سازد تا در دكوپاژ و نور‌پردازي مورد نظر هر دو قرار گيرد. به‌طور متداول پس از چيدمان نهايي، از قاب‌هاي مورد نظرم عكس مي‌گرفتم و با كارگردان و مدير فيلمبرداري مطرح مي‌كردم. هنر مفهومي يك هنر حسي است و ممكن است كه در لحظه و در سر صحنه هم اتفاق بيفتد و اگر امكان انجام آن وجود داشته باشد چه بسا تاثير عميق خود را، در موقعيت صحنه بگذارد كه در فيلم «خورشيد» از اين نوع موقعيت‌ها خيلي وجود داشت و اجتناب‌ناپذير بود ....

در وهله بعد پروسه پيدا كردن مدرسه «خورشيد» و طراحي و اجراي آن به چه ترتيب و چقدر از شما زمان گرفت؟

خاطرم هست در يك روز باراني در خيابان سرهنگ سخايي بن‌بست جهانشاد دبستان «خورشيد» به شكل معجزه‌آسايي پيدا شد، خوشبختانه آقاي مجيدي لوكيشن را پسنديدند و پس از دو بار بازبيني، قرارداد لوكيشن با مالكان بسته و پروسه طراحي و تغييرات شروع شد. ساخت يك كوچه در حياط مدرسه و يك ساختمان كوچك‌تر و ايجاد پنجره‌هاي بزرگ‌تر و غيره حدود دو‌ماه زمان برد و همزمان فيلمنامه با معماري داخلي مدرسه منطبق شد. وجود يك راهروي اصلي در مدرسه كافي نبود و نياز به ايجاد پاگرد و پلكان و چند مسير كاربردي هم داشتيم، جالب اينكه راه‌پله اصلي كه در فيلم مشاهده مي‌كنيد از خيلي قديم توسط صاحبين سابق خانه پر شده بود و خيلي اتفاقي در حين ساخت‌وساز متوجه شدم چيزي شبيه به اكتشاف مقابر مصري بود و نقطه‌عطفي شد براي نقشه و كروكي مسير، يك سه‌بعدي براي تونل با جزييات هم طراحي شد، پروسه ساخت راهرو و آب انبار و قنات‌ها و استخرهاي آب در استوديو كار ساده‌اي نبود و به‌رغم پيش‌بيني‌ها بروز مشكلات غيرقابل پيش‌بيني هم وجود داشت، پروسه ساخت و ساز‌ها طولاني انجام شد.

در اجرا و طراحي لوكيشن‌ها از چه تكنيك و ترفند‌هايي استفاده كرديد؟

اسكيس و نقاشي از ابزار هميشگي طراح براي انتقال مفاهيم و معماري به كارگردان محسوب مي‌شوند.

ساخت ماكت از ضروريات اجرايي كار من در اين فيلم محسوب مي‌شد، طول و عرض تونل‌ها و آزمايش تكسچر ِ بدنه دكور همزمان در دو تونل شش متري موقت با عرض‌هاي متفاوت براي تمرين‌ها در حياط پشتي مدرسه ساختم، نقشه راه تونل قنات ابتدا در جزييات ابهام داشت كه براي رفع معايب تكنيكي ناگزير به ساخت يك ماكت مجزا در اندازه يك به يك با متريال موقتي شدم و مسير را در آن مرور و تصحيح مي‌كردم و تست‌هاي مختلف با دوربين انجام شد. فارغ از مراحل ساخت دكورهاي متعدد، نياز به آزمايش در مورد متريال خاك و ريشه‌ها و محاسبه فشار آب در حوض‌ها و استخرها را هم داشتم كه از مشاورين متخصص مشورت‌هاي زيادي گرفتم و جلسات زيادي داشتم. يك مهندس فني هميشه در جلسات حضور داشت ....

به نظر مي‌آيد در طراحي فني و ساخت دكور‌هاي قنات‌ها و تونل‌ها مسائل ايمني را هم بايد در نظر مي‌گرفتيد.

همين‌طور است. ايمني در طراحي و اجراي دكور‌ها از مهم‌ترين كارهاي اجرايي محسوب مي‌شود، ايمني دكورهاي مرتبط با جريان آب نياز به محاسبات فني داشت و با كارشناس‌هاي مرتبط مشورت مي‌كردم، كمبود زمان در روزهاي نهايي فيلمبرداري مراحل ايمني را سخت‌تر و گاهي هم پيچيده‌تر مي‌كرد.

دقيقا در فيلم چه لوكيشن‌هايي طراحي و ساخته شد؟

راهروي مدرسه و آب‌انبار و قنات‌ها در لوكيشن‌هاي مجزا مهيا شدند، بخش دوم قنات متصل به آرامگاه و سيلاب در استخرهاي مجزا و جداگانه ساخته شد. دكور‌هاي تونل در ابعاد مختلف و متنوع، بسته به نياز و حركتِ دوربين و ميزانسن‌هاي طراحي‌شده ساخته شد. عمده دكورها ميداني ساخته شد و از سي جي بر حسب نياز كمك گرفتيم... لوكيشن انبار لاستيك خيابان ري از لوكيشن‌هاي مهم فيلم محسوب مي‌شد كه مورد علاقه كارگردان هم بود. در اين محل چند طرح ارايه كردم و مورد پسند آقاي مجيدي قرار نگرفت، تا اينكه به يك اتفاق نظر مشترك و ايده‌ال رسيديم و طرح مورد تاييد ايشان قرار گرفت و به نظرم يكي از نقاط قوت بصري فيلم محسوب مي‌شود. وجود منبع آب زنگ‌زده و ‌جزييات ماشين‌هاي فرسوده به مفهوم بصري فيلم كمك زيادي مي‌كرد.

ايده انتخاب مكان‌هاي واقعي از كجا به ذهن‌تان رسيد؟ اين سوال را از اين نظر پرسيدم كه فيلم نه فقر بچه‌هاي كار را به رخ مي‌كشد و ضمنا حسِ همدلي مخاطب را هم با آنها برمي‌انگيزاند...

ايده‌ها معمولا از گفت‌وگو با كارگردان و اتاق فكر كامل‌تر مي‌شود و در طراحي‌ها و انتخاب‌هاي طراح موثر است. در انتخاب لوكيشن‌ها با توجه به فضاي ناامن كودك كار سعي كردم كه از هرگونه اغراق مغرضانه در سياه‌نمايي فضاي شهري تهران‌ پرهيز كنم و چه بسا در انتخاب فضا‌ها به زيبايي‌شناسي مفهومي بيشتر اهميت دادم تا واقع‌گرايي محض... در طراحي عمده لوكيشن‌ها از تناليته رنگ‌هاي گرم استفاده كردم.... درباره نحوه انتخاب لوكيشن‌هاي شهري بايد بگويم كه حجره هاشم (علي نصيريان) را از معماري آلونكي تراكمي در محلات شلوغ بازارچه محله سرچشمه ايده گرفتم و اين لوكيشن از اتصال مجزاي چندين لوكيشن پرپيچ و خم در بام‌ها (بازار سيد اسماعيل) طراحي و ساخته شد، به دليل شرايط و موقعيت اين محله كار فيلمبرداري به سختي صورت گرفت. ساخت دكور روي پشت بام و پيچ و خم و پيچيدگي اين مكان، تداعي پرپيچ و خمي از خود شخصيت (هاشم) را داشت در طراحي فضاي سمساري و شلوغ حجره هاشم و انبوه قفسه‌هاي پرندگان و انبار لاستيك‌هاي فرسوده و فضاي خانه مهاجران افغان از نماي بالا و غيره را از خود همان محلات ايده مي‌گرفتم، گشت و گذار مداوم خودم در تهران و پرسه در معماري شهري نتيجه مفيد‌تري را در پيدا كردن اين نوع لوكيشن‌ها به من مي‌دهد و چه بسا ايده‌هاي ناب‌تري برايم به همراه داشت.

اما نكته‌اي كه در طول تماشاي فيلم ذهنم را به خود مشغول مي‌كرد اينكه فاصله كلاس، راهروها و زيرزمين براي حفاري بچه‌ها كمي نزديك به هم نبود؟

براي پاسخ به اين سوال بايد فيلم را از اين زاويه‌اي كه مي‌گوييد دوباره ببينم، من خودم با اينكه فيلم را دو بار ديدم متوجه اين ايراد نشدم و مطمئن هستم تمهيداتي كه در مسير چيده شد، كافي بود، به‌طور مثال مي‌توان به ايده ريشه‌هاي عظيم درخت در زيرزمين اشاره كرد. آقاي مجيدي از من خواستند كه در گوشه مشخصي در حياط يك تنه درخت قطور و سنگين و فرسوده بكارم، اين ايده چالش‌برانگيز، منجر به اين شد كه در زيرزمين در ميانه راه قنات كه در فيلم ملاحظه كرديد با جنگلي از ريشه‌هاي عظيم در خاك فرو رفته روبه‌رو بشويم و در درام تاثير زيادي گذاشت و به مفهوم داستان كمك زيادي كرد...

سينماي مجيدي همواره از قواعد و الگوي خاصي پيروي مي‌كند. در طراحي‌ها و معماري فيلم «خورشيد» به فيلم‌هاي گذشته اين كارگردان مثل بچه‌هاي آسمان نگاهي داشتيد؟

سينماي مستندگونه و بي‌واسطه آقاي مجيدي، با به‌كارگيري و استفاده صحيح از محيط و انسان‌هايي واقعي، با عناصري دراماتيك و قصه‌پردازانه از نماد‌هاي مفهومي مردم‌پسندانه و هنرمندپسندانه برخوردار است و اين نشانه‌ها از همان ابتدا در فيلم اول ايشان بدوك و آثار بعدتر از آن هم وجود داشته‌اند، فضاهايي طبيعي، با كودكاني كه به درستي از آنها بازي گرفته مي‌شود و محيطي كاملا واقعي و مفهومي كه در فيلم خورشيد رگه‌هايي از آن با نگاهي مدرن‌تر اجرا شد، تا جايي كه توانستم به اين نگاه توجه و دقت داشته باشم و عناصر بصري مفهومي مرتبط به فيلم اضافه كردم.

تعامل با هومن بهمنش به عنوان مدير فيلمبرداري در اين پروژه پيچيده و سخت، چگونه بود؟ چون بيشترين ارتباط شما حين ساخت فيلم با وي بود.

با هومن بهمنش فيلم‌هاي خوب و‌ موفق زيادي ‌كار كرديم. از فيلم «دربند» پرويز شهبازي با سليقه و نگاه هم آشنا هستيم. معتقدم طراحي نور و شيوه حركت دوربين كه در اين فيلم طراحي و اجرا كردند در بخش بصري و مفهومي فيلم شگفت‌انگيز است، سكانس‌هاي تاثيرگذار و درخشان داخل تونل‌هاي قنات و سيلاب مديون حضور تاثيرگذار ايشان است.

با توجه به ساخت انبو‌ه دكور‌ها و لوكيشن‌هاي متنوع و تهيه اكسسوار‌ها از برآورد بودجه اين فيلم براي‌مان صحبت كنيد. «خورشيد» از بودجه بالايي برخوردار بود؟

ببينيد، برآورد و بودجه، در طراحي و ساخت دكورها امري مهم است؛ لذا طراح با توجه به بودجه و امكاناتي كه از قبل تقريبي برايش ترسيم شده است تصميم بگيرد. گفت‌وگوهاي قبل از قرارداد با توليد از مهم‌ترين و پيچيده‌ترين بخش‌هاي كار است. طراح موظف است كه با توجه به خواست فيلمنامه و خواست كارگردان، قبل از چيزي طراحي مورد نظر توليد را در زمان كوتاه بررسي كند كه اين به تجربه و شناخت از گروه توليد بستگي دارد ... سرمايه و بودجه اين فيلم هم شبيه به بقيه فيلم‌هاي رايج بخش خصوصي بود و بر مبناي يك سرمايه مشخص و معمول برنامه‌ريزي شده بود. تهيه‌كنندگان فيلم و مهدي بدرلو در حد توان و بضاعت فيلم در جهت تحققِ روياهاي فيلم خورشيد زحمت فراواني كشيدند.

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون