• ۱۴۰۳ سه شنبه ۴ ارديبهشت
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 4950 -
  • ۱۴۰۰ يکشنبه ۲۳ خرداد

گلشيري متفكر و گلشيري كاتب در «آينه‌هاي دردار»

همچون معرق‌كاري دقيق و هوشيار

آرش مونگاري

معمولا در وصف قصه‌ «غربت غربيه» كه از جمله شاهكارهاي عرفاني‌- رمزي سهروردي نيز به حساب مي‌آيد،گفته مي‌شود كه شرحي است داستان‌گون از سرگشتگي و غربت روح آدمي در ناسوت كه به دنبال بازگشت به وطن اصلي خود(آنچه كه بود) ملكوت است. امري كه بار ديگر در دوران معاصر در «آينه‌هاي دردار» هوشنگ گلشيري تكرار مي‌‎شود؛ البته كه با فرمي متفاوت‌تر.
همان طور كه خود گلشيري هم گفته است، وقتي شيخ اشراق مي‌گويد به غرب رفتن در حقيقت هبوط انسان به اين جهان است در «آينه‌هاي دردار» گلشيري هم ابراهيم به غرب مي‌رود و دوباره به شرق برمي‌گردد. يعني به نوعي همان كار با البته يك حركت اضافه كه همان پاسخ به فرهنگ خودمان دادن است. يعني برگشتن و ارزش گذاشتن بر معاني موجود و در يك جمله مجموع شد؛ و اين وجه افتراق اين دو است؛ البته وجهي كه به كتاب «آينه‌هاي دردار» اهميت، ارزش و اعتباري را مي‌دهد كه شايد به حق و بي‌ترديد بايد گفت آن را در شمار مهم‌ترين آثار ادبي‌مان قرار مي‌دهد. حتي بالاتر از «شازده احتجاب» كه شايد خيلي‌هايمان گلشيري را با اين كتاب بشناسيم و تعريف كنيم.
شايد بهتر است در اين نگره كه «شازده احتجاب»  بهترين اثر گلشيري است، تجديدنظر كرده و به جاي آن اثري را قرار داد كه به گفته خود او نيز مهم‌ترين اثر از بين ساير آثارش به  حساب مي‌‎آيد. آثاري با مختصاتي كاملا  ايراني. داستاني براي ربط و بسط گفتمان‌هاي متنوع و موجزي از انسان‌هاي جدا افتاده شرقي(ايراني) و سرگشتگي‌هاشان در ميان هياهوهاي دوران معاصر و البته در خاتمه مجموع كردن‌شان؛ امري كه در اينجا هدف اصلي گلشيري از نوشتن بود. اين البته تنها قدرت اين اثر نيست؛ اگر اين انديشه را هماني بدانيم كه گلشيري در مقام متفكر در پي رسيدنش بود درباره فرم «آينه‌هاي دردار» هم شايد بتوان با يقين كامل گفت، نزديك‌ترين فرمي است كه گلشيري كاتب در تمام روزگار نوشتنش به دنبال دستيابي به آن و اجرايش بود و اين همان بعد ديگر از قدرت نويسندگي او در اين اثر است. هزارتويي از خرده‌رواياتي كه آن را چون كاشي‌كاري دقيق و با هوش با وسواس و دقت بي‌نظيري دركنار هم گردآورده و بر سطح سپيد لوحي چيده است. كاري كه خودش نام آن را «معرق كاري» گذاشته بود. درست مثل هماني كه به عقيده او، سلفش در محراب‌ الجايتو انجام داده بود. همه اينها در «آينه‌هاي دردار» خواننده جدي‌اي كه به دنبال چيزي فراتر از كشش‌هاي سطح اولي است، سر وجد مي‌آورد و به انديشه وامي‌دارد. در واقع «آينه‌هاي دردار» چيزي نيست جز توصيف هنرمندانه واقعيت در وجه تاريخي و حتي فراتاريخي‌اش. كاري كه سده‌ها پيش سلفش در رساله «غربت غربيه» به شيوه روايي ديگري انجام داده بود. آن هم با تمامي مختصات ايراني‌اش. همان نكته‌اي كه گلشيري با غرور فراوان در تمام گفت ‌وگوهايي كه درباره «آينه‌هاي دردار» داشت، دم از آن مي‌زد و دلش مي‌خواست كه جابه‌جا، نه فقط اشاره،كه جارش بزند.
منابع
1- محسن كديور، شرح قصه  غربت غربيه
2- هوشنگ گلشيري، باغ در باغ، جلد دوم، انتشارات نيلوفر
3- هوشنگ گلشيري، آينه‌هاي دردار، انتشارات نيلوفر

 

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون