نااميد از نارفيقان و دشمنان در لباس دوست
اردن سياست خارجي خود را متنوعتر ميكند
سفير پيشين ايران در اردن: پيام تبريك عبدالله دوم به رييسي، سيگنال مثبت بيسابقهاي براي بهبود روابط بود
شهاب شهسواري
ارسال پيام تبريك پادشاه اردن براي رييسجمهور منتخب ايران بعد از مدتها سردي روابط ميان دو كشور از سوي رسانههاي منطقهاي به عنوان نشانهاي از تغيير سياست جدي از سوي اردن براي بهبود روابط با تهران ارزيابي شده است. برخي رسانهها از جمله رسانه الراي اليوم در لندن و برخي از خبرگزاريهاي ايران از احتمال تبادل قريبالوقوع سفير ميان دو كشور خبر دادهاند و معتقدند كه اين پيام بيسابقه تبريك نشانهاي از تغيير سياست خارجي ملك عبدالله دوم است. به ويژه كه اين پيام درست چند روز بعد از نشست سهجانبه بغداد با حضور رهبران مصر، عراق و اردن ارسال شده است. نشستي كه برخي رسانههاي ضدايراني از جمله پايگاه خبري دولتي امريكايي راديوفردا آن را نشستي با هدف هماهنگي براي مقابله با نفوذ منطقهاي ايران توصيف كرده بودند.
پادشاه اردن هاشمي روز شنبه با ارسال پيامي به آيتالله سيد ابراهيم رييسي منتخب ملت، جلب اعتماد مردم ايران از جانب وي را تبريك گفت. وي در پيام خود بر تقويت روابط بين دو كشور و دو ملت برادر ايران و اردن تاكيد كرد و افزود: از خداوند قادر متعال ميخواهم كه پيشرفت و شكوفايي را بيش از پيش براي ملت ايران محقق گرداند. پادشاه اردن همچنين در اين پيام از درگاه خداوند براي رييسجمهور منتخب، سلامتي و موفقيت در مسووليت جديد را مسالت كرد.
تاكنون سابقه نداشته است كه اردن چنين پيامهاي تشريفاتي را در اين سطح به ايران ارسال كند. احمد دستمالچيان، سفير پيشين ايران در اردن ميگويد: پيامهاي تبريك معمولا يك اقدام روتين است، اما زماني كه قرار باشد پيام خاص يا سيگنال مشخصي جهت اعمال تمايل به بهبود روابط اعلام شود، در قالب چنين سنتشكنيهايي ديده ميشود. درواقع اين تحليل كه پيام تبريك ملك عبدالله دوم به رييسجمهور منتخب ايران يك سيگنال مثبت براي بهبود روابط ميان دو كشور است، كاملا درست است.
پيام تبريك ملك عبدالله دوم، پادشاه اردن به سيد ابراهيم رييسي، رييسجمهور منتخب ايران، نخستين اقدام از اين نوع از طرف امان محسوب ميشود. هرچند كه پادشاه اردن در سالهاي نخست حاكميتش سال ۱۳۸۲ به دعوت سيد محمد خاتمي رييسجمهور وقت اسلامي ايران به تهران سفر كرده بود و با آيتالله سيد علي خامنهاي، رهبر معظم انقلاب هم ديدار كرد، اما اين رفتوآمدها تاثير چنداني بر حل كامل مسائل ميان دو كشور نگذاشت و اختلافات بار ديگر بر روابط صميمانه غلبه كردند. سفر عبدالله دوم به تهران، ۲۵ سال بعد از سفر پدرش به ايران نخستين سفر در اين سطح در روابط دو كشور بعد از انقلاب اسلامي محسوب ميشد. براي ديدار بعدي ميان يك رييسجمهور ايران و پادشاه اردن ۱۵ سال زمان لازم بود كه سال ۱۳۹۸ در حاشيه نشست سران سازمان همكاري اسلامي در استانبول تركيه اتفاق افتاد.
رهبر موجه منطقهاي براي جلب نظر بايدن
پادشاه اردن دو هفته ديگر قرار است به امريكا سفر كند تا در آنجا با جو بايدن رييسجمهور امريكا گفتوگو كند. اين ديدار فرصت مناسبي در اختيار ملك عبدالله قرار ميدهد تا به عنوان نخستين مهمان عرب رييسجمهور جديد امريكا در مورد برخي مسائل منطقهاي و تغيير شرايط در منطقه گفتوگو كند. احمد دستمالچيان ميگويد: «اخيرا كه آقاي بايدن در امريكا روي كار آمده است و نگاه جديدي به منطقه دارد و ميخواهد كه كانونهاي تشنج و بحران در منطقه از بين برود و احساس ميكند كه منافع امريكا در اين است كه از چنين تشنجهايي كاسته شود فرصتي براي ملك عبدالله ايجاد شده است كه چنين اقدامي را انجام دهد.»
مساله كمك به پايان بحران در سوريه، حمايت از دولت مصطفي كاظمي در عراق و تلاش براي جبران خسارات ناشي از طرح شكستخورده موسوم به طرح «معامله» قرن دولت پيشين امريكا، از جمله مسائلي است كه در دستور كار گفتوگوهاي عبدالله دوم با بايدن قرار دارد. عبدالله با سيگنال مثبت به تهران براي بهبود روابط، همزمان با مشاركت در ائتلاف سهجانبه جديد با مصر و عراق، در كاخ سفيد خود را به عنوان يك رهبر موجه و قابل اتكا براي بهبود شرايط سياسي و امنيتي منطقه نشان خواهد داد. دستمالچيان معتقد است: «به هر حال جمهوري اسلامي ايران يك حكومت مقتدر و تعيينكننده در منطقه است و اردن بايد با جمهوري اسلامي ايران رابطه خوبي داشته باشد تا بتواند در امور منطقه نقش تعيينكننده و موثر داشته باشد.» دستمالچيان ميگويد: «اردن اخيرا سعي ميكند كه نقش مستقلتري را در خاورميانه ايفا كند. با توجه به اجتماع ثلاثي كه در بغداد برگزار شد اردن در حال ايفاي يك نقش جديد منطقهاي است و رويكرد ديپلماتيك منطقهاي خود را تغيير داده است. اين پيام هم در راستاي همين تغيير رويكرد ديپلماتيك منطقهاي ارزيابي ميشود.» سفير پيشين ايران در اردن معتقد است: «اردن وابسته به ايالات متحده امريكا و بريتانيا بوده است. درواقع ساختار حكومتي در اردن توسط انگليسيها طراحي شده است و بخش امنيتي و نظامي اين كشور تحت اشراف لندن قرار دارد. »
خائنان و نارفيقان
بخشي از تلاشهاي ملك عبدالله دوم براي تنوعبخشي در سياست خارجي اين كشور و حلوفصل برخي از اختلافهاي قديمي، به رويدادهاي اخير در منطقه و اردن برميگردد. برخي از دولتهايي كه همواره از صميميت و همراهي با اردن سخن ميگفتند، به تدريج توطئهها و اقدامهاي نه چندان دوستانهاي را در برابر امان در پيش گرفتهاند. برملا شدن توطئه طرحريزي كودتا توسط برادر ناتني پادشاه اردن، اقدامات دولت امريكا از جمله در طرح معامله قرن، پيشنهاد واگذاري توليت مسجدالاقصي به عربستان سعودي، از بين بردن دورنماي بازگشت پناهجويان فلسطيني ساكن اردن به سرزمينهايشان و اقدام اخير دولت امريكا در بازگرداندن سامانههاي پدافند ضد موشكي پاتريوت از خاك اردن، عبدالله دوم را از رويكردهاي بسياري از اين دولتهاي دوستنما نااميد كرده است. دستمالچيان ميگويد: «گفته ميشود كه در نقشه كودتايي كه اخيرا از سوي برادر ناتني پادشاه اردن طرحريزي شده بود، عربستان سعودي نيز نقش داشته است و قصد داشت ملك عبدالله را سرنگون كند و حمزه بن حسين را كه يك فرد نزديكتر به خودشان ميدانستند روي كار بياورند.» سفير پيشين ايران در اردن معتقد است: «ملك عبدالله بعد از اعلام طرح معامله قرن براي واگذاري سرزمين فلسطين به اشغالگران، فاصله خود را بيش از هر زمان ديگري از رژيم صهيونيستي بيشتر كرده است، چرا كه معتقد است طرح معامله قرن بر خلاف منافع امنيتي اردن تمام ميشود چرا كه بخش بزرگي از صحراي اردن به اين طرح اختصاص داده شده بود كه فلسطينيان ساكن سرزمينهاي اشغالي به اين مناطق كوچ داده شوند. علاوه بر اين توليت مسجدالاقصي كه يكي از امتيازهاي اردن از بدو تاسيس سلطنت هاشمي بود، از طرف اطرافيان ترامپ به عربستان سعودي وعده داده شده بود و به عنوان بخشي از معامله قرن قرار بود كه از اردن گرفته شود.»
ريشههاي اختلاف تهران و امان
اردن يكي از دو كشور عربي بود كه در موج نخست عاديسازي روابط با رژيم اشغالگر سرزمين فلسطين با اسراييل توافق صلح امضا كرد و روابط خود را با رژيم اشغالگر عادي كرد. مشاركت پادشاه وقت اردن در روندي كه ميان هواداران فلسطين به سازش تعبير ميشد، در تهران با واكنش بسيار منفي مواجه شد. همزمان روابط بسيار نزديك ملك حسين با صدام حسين هم در آتش اختلافات ميدميد. از طرف ديگر نيز اردنيها چندان دل خوشي از برخي سياستهاي منطقهاي ايران نداشتند، براي مثال حمايت ايران از دولت سوريه در يك دهه گذشته از سوي اردن به عنوان يك اقدام غيردوستانه و يك سياست خصمانه تلقي ميشد. احمد دستمالچيان، سفير پيشين ايران در اردن، بخشي از اين اختلافها و مشكلات را ناشي از دخالتهاي بيروني به ويژه خواست دولتهاي پيشين امريكا و پادشاهي سعودي براي منزوي كردن ايران ميداند. دستمالچيان ميگويد: «اردنيها مدت مديدي است كه قصد دارند روابطشان را با تهران بهبود ببخشند. منتها برخي موانع منطقهاي و بينالمللي اجازه نميداد كه اين روابط به سمت بهبود تمايل پيدا كند، به ويژه اينكه در دوره رياستجمهوري دونالد ترامپ، دولت امريكا با همراهي دوستان سعودي خودش به اردن فشار ميآورد كه از هرگونه تلاشي براي نزديك شدن به جمهوري اسلامي ايران پرهيز كند.» اختلافها ميان تهران و امان، فقط به مباني نظري و سياستهاي منطقهاي برنميگردد، بلكه برخي از اقدامهاي عملي به ويژه از سوي پادشاه پيشين اردن، اختلافها ميان دو كشور را به شكل قابل توجهي افزايش داده بود. دستمالچيان ميگويد: «ملك حسين، از همان روزهاي ابتدايي آغاز جنگ تحميلي عراق عليه ايران در جبهه باطل ايستاد و از صدام حسين حمايت ميكرد و حتي براي نشان دادن عملي حمايتش در اقدامي نمادين در كنار يك عراده توپ عراقي به سمت ايران شليك انجام داده بود. اين اقدام ملك حسين عملا براي مدتي باعث قطع كامل روابط ديپلماتيك ميان تهران و امان شد.» روابط نزديك ملك حسين با صدام حسين، خسارات ديگري هم به روابط دو كشور و به ويژه منافع ملت ايران وارد كرد. از جمله اين مسائل حمايت اردن از گروه تروريستي مجاهدين خلق (منافقين) بود. سفير پيشين ايران در اردن ميگويد: «هر چند اردن مستقيما از منافقين حمايت نميكرد، اما تحت فشار صدام حسين و براي راضي نگه داشتن همسايه قدرتمندش در بغداد، زماني كه عراق در دهه ۱۹۹۰ تحت محاصره كامل قرار گرفت، اجازه رفتوآمد پنهاني و علني عناصر اين گروهك تروريستي از خاك عراق به سمت اروپا و برعكس را ميداد. رفتوآمدهايي كه بالطبع با هدف اقدامهاي تروريستي عليه مردم ايران و به خطر انداختن منافع ملي ايران انجام ميشد. ديپلماتهاي ايراني بارها و بارها به امان اعتراض كرده بودند كه اين اقدام، يعني اجازه عبور و مرور تروريستها از خاك اين كشور، يك اقدام خصمانه عليه ايران است كه بايد متوقف شود.»
احتمال اعزام سفير به ايران
الراي اليوم به نقل از منابع آگاه از پرونده روابط اردن با عراق و ايران مينويسد، معادلات منطقهاي به اين صورت است كه اردن قصد دارد سفير خود را به دمشق بفرستد و ممكن است سفير جديدي در ايران در چارچوب مقابله با وضعيت جديد منطقه و در سايه رويكرد واضح امان براي حمايت از «مصطفي الكاظمي» نخستوزير عراق انتخاب كند. همچنين منابع گزارش ميدهند كه وزارت امور خارجه اردن در حال بررسي مرحلهاي است كه چندين سال به تاخير افتاده و آن انتخاب سفير جديد اردن در تهران است. به نظر ميرسد كه هياتي از وزارت خارجه اردن همزمان بر تنظيم مجدد روابط ديپلماتيك ميان امان و دمشق نظارت دارد؛ چرا كه بيش از دو سال است سفيري در سفارتخانه اردن در پايتخت سوريه وجود ندارد. اين موضوعي است كه ميتواند زمينه را براي گفتوگوهاي پر سر و صدا در اردن تحت عنوان امكان اعلام يا استقرار يا حركت به سمت برنامهاي براي گردشگري مذهبي در جنوب اردن در مكانهايي كه مورد احترام شيعيان ايران و عراق است به وجود بياورد.