• ۱۴۰۳ جمعه ۷ ارديبهشت
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 4981 -
  • ۱۴۰۰ دوشنبه ۲۸ تير

براي موفقيت فيلم «قهرمان» در كن

ماندگار در تاريخ

مهرزاد دانش

براي ما كه در جشنواره كن حضور نداشتيم و فيلم‌هاي جشنواره را نديديم، امكان ارزيابي فيلم‌ها و به تبع داوري‌ها وجود ندارد و اين مهم را بايد به بعد از تماشاي فيلم‌ها در فرصت مقتضي موكول كرد. در عين حال براي بسياري از ما ايرانيان، موفقيت فيلم قهرمان اصغر فرهادي در كسب جايزه بزرگ هيات داوران اين جشنواره (كه آن را به‌ طور مشترك با فيلم كوپه شماره ۶ (يوهو كوسمانن) دريافت كرد) فارغ از ارزيابي‌اي كه بعد از تماشاي فيلم خواهيم داشت، نكته‌اي خوشايند است. به هر حال در روزگاري كه مردم ايران با انواع ناخوشايندي‌ها درگير هستند (تنگناهاي معيشتي، فشار كرونا، مرگ بسياري از هموطنان مبتلا به بيماري، معضل واكسن، برق، تحريم، كم‌آبي، بي‌درايتي‌هاي مديريتي، گسست‌هاي اجتماعي و...) اين نوع خبرهاي خوش مي‌توانند التيامي در حد و حدود خودشان داشته باشند.
 اما راستش ماجرا محدود به افتخار به يك هموطن موفق در عرصه جهاني فرهنگ نيست. اصغر فرهادي، جدا از ايراني بودنش، يك فيلمساز موفق جهان امروز است كه با تلفيق دشوار دو نوع رويكرد سينمايي، رويكرد سبك كلاسيك قصه‌گوي امريكايي و رويكرد هنري سينماي مدرن اروپايي، بر بزنگاه‌هاي موقعيتي/اخلاقي انسان معاصر مكث مي‌كند و پيش‌باورهاي ذهني مخاطبش را به چالش مي‌كشد و دغدغه وجداني او را به فضاي پيراموني‌اش برمي‌انگيزاند. 
كارنامه موفق فرهادي در اين مسير كه البته قله‌هاي اوجي همچون درباره الي و... و جدايي نادر از سيمين در آن جايگاه خاص خود را دارند، از او شمايلي آفريده است كه حس مثبت هر سينمادوستي را به خود جلب مي‌كند. ما سينمادوست‌ها، همان‌طور كه ديگر فيلمسازان موفق قرن حاضر را از آندري زوياگنينتسف گرفته تا الكساندر پين دوست داريم و آثارشان را با علاقه دنبال مي‌كنيم، فرهادي را هم حرمت مي‌گذاريم و به تعقيب پيگيرانه فيلم‌هايش مشغوليم و در عين حال نگاه تحليلي خود را هم حفظ مي‌كنيم و صدالبته هموطن بودن‌مان با او، همدلي‌اي را هم برمي‌انگيزد كه قاعدتا درباره ديگران وجود ندارد. 
منتها اين هموطن بودن او با برخي ايرانيان، خودش فضايي غريب را پديد آورده كه شايد كمتر درباره نسبت همتاهاي جهاني او با هموطنان‌شان جاري باشد. در اين فضاي غريب، برخي هم هستند كه علنا و رسما، از كاميابي او سر در گريبان بغض و تنفر و لودگي فرو برده‌اند كه اگرچه درباره او و ديگر فيلمسازان موفق اين ديار تازگي ندارد، اما امسال در ماجراي جشنواره كن، از حاشيه‌سازي‌هايي نوين رونمايي كردند كه كمتر در كارنامه حاشيه‌پردازي‌هاي‌شان سابقه داشت. تا پيش از اين، عموم بغض‌داران به فرهادي، جريان‌هاي تماميت‌خواه داخلي بودند كه با انواع و اقسام برداشت‌هاي غريب و انگ‌هاي عجيب به تقبيحش مي‌پرداختند. اما اكنون افزون بر آن، برخي، براساس رويكردي كه قصد تحقير و تقبيح سينما و سينماگران مستقل چند دهه اخير را با هدف مثلا مقابله با سيستم دنبال مي‌كند، با سوال و توييت و استناد بي‌ربط اما پرطمطراق به واژه‌ها و معناها خواستند او را در وادي‌اي قرار دهند كه عملا ادامه كار فيلمسازي‌اش را در ايران ناممكن سازد كه با هوشمندي فرهادي ناكام ماندند و برخي كم‌مايه‌ها هم كه رسانه را با لب خزينه گرمابه زمان كودكي‌شان اشتباه گرفته‌اند، به لودگي و مسخرگي و شايعه‌پراكني لغزيدند كه خب حدشان هم بيش از اين نيست. 
حاشيه‌ها (چه لودگي‌ها و چه سياست‌بازي‌ها) جزو جدايي‌ناپذير جشنواره‌ها هستند و با گذر زمان هم اغلب از ياد مي‌روند، آنچه مي‌ماند متن است: خود فيلم‌ها و سازندگان‌شان كه ارزش و بسامدشان در عمق تاريخ ثبت مي‌شود. كارنامه سينمايي فرهادي و شخصيت او، از همين زمره است. 

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون