جامعه، آب و كار ميخواهد
چراكه اين مردم نجيب و رنج كشيده در اين استانهاي محروم و بسيار ضعيف از لحاظ اقتصادي (ولي ثروتمند و بيبهره) سالهاست كه با مصيبت فقر و بيآبي دست و پنجه نرم كرده و فرياد سر ميدهند، اما گوش شنوايي بدهكار نيست. آيا ميدانيد اگر اين واقعه بيآبي و فقر و بيكاري در جوامع محروم ما بيداد كند و روند فوق افزايشي به خود گيرد چه خواهد شد؟! آيا ميدانيد اگر بر اثر بيآبي خشكسالي به نقطه اوج خود رسد، حيات منطقه به خطر ميافتد و زمينها تشنه و رو به ويراني روند كه البته تا حدود زيادي رفته است، چه خواهد شد؟ آري، درصد بيشتر مردم را جوانان در مناطق محروم كشور تشكيل ميدهند و اگر اين جوانان بيكار شوند، روي به شغلهاي نافرجام و كاذب آورده (كه بيشترشان روي آوردهاند) و از سر ناچاري به قاچاق و سوختبري وكولبري روي ميآورند يا تصميم به مهاجرت ميگيرند؛ بايد به مشكلات آن سامان و نقاط محروم رسيدگي شود تا استعداد جوانان آن ديار نابود نشود و بايسته و شايسته است تا مسوولان امر در پي ريشهيابي اين معضل بزرگ، يعني بيآبي و بيكاري در آن نقاط باشند. چرا ميگويند آب مايه حيات هست؟ براي اينكه جان آدمي به آب وصل است و نباتات و انسان از آب تغذيه ميكنند و اين آب است كه به زمين ريشه ميدهد تا جانداران از خاك و گياهان تغذيه كنند. بايد مديران با اين معضل و مشكلات مردم و اعتراضهاي آنان نسبت به اينگونه مشكلات، منطقي و مسالمتآميز برخورد كرده و در پي نجات مردم از اين بحران باشند؛ بايد محروميتزدايي را از آن استانها آغاز كرده و رنگ و آبي به آن نقاط محروم بخشيد و نيروي كار و زندگي را به آنها باز گرداند. جامعه نيازمند روحيه زندگي است، نيازمند برخورداري از شرايط مطلوب است تا از حقيقت هستي زندگاني بهرهمند گردد.