• ۱۴۰۳ چهارشنبه ۵ ارديبهشت
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 5055 -
  • ۱۴۰۰ دوشنبه ۳ آبان

تسويه حساب سياسي از نوع فرانسوي!

محمود فاضلي

اظهارات اخير «فرانسوا اولاند» رييس‌جمهور سابق فرانسه در كتاب 400 صفحه‌اي خود با عنوان Affronter (درگيري/ مواجهه) كه اخيرا وارد بازار كتاب كرده و در آن درباره احزاب سياسي، امانوئل ماكرون و نيكولا ساركوزي اظهارنظر كرده، بازتاب وسيعي در فرانسه داشت. او در اين كتاب نشان مي‌دهد او شخص نيكولا ساركوزي را قبول دارد ولي رويكردش به ماكرون و حزب سوسياليست بسيار انتقادي است. اولاند درباره «ژان پيير ژوايه» يكي از همكاران سابقش نفرت خود را از او به وضوح بيان مي‌كند. 
اولاند در كتاب جديد خود، هر چقدر توانسته با «امانوئل ماكرون» تسويه حساب كرده و هر آن‌گونه كه درباره او مي‌انديشيده را در 13 صفحه بر زبان آورده و او را «مردي بدون لنگر»، «بي‌دكترين» و «بي‌هدف» كه از لحاظ سياسي هيچ چيزي نيست و هر روز به مقدار لازم خودش را به يك رنگ سياسي در مي‌آورد، خوانده است. به باور اولاند، ماكرون هيچ‌وقت مدعي سوسيال دموكراسي نبوده بلكه اصول چپ واقع‌گرا را قبول داشته است. 
او در كتابش جانشين خود را متهم كرد كه با اصلاحات اقتصادي كه پيش‌رو گرفته به نابرابري‌ها در فرانسه دامن مي‌زند.» او در اين كتاب به تحليل طبقات سياسي قديم و امروز فرانسه و كساني كه نقش قهرمان را براي اين طبقات سياسي بازي كرده‌اند، پرداخته است. 
اين احساس وجود دارد كه اولاند از به‌كار بردن بعضي الفاظ و انديشه‌ها و دادن لحن به آنها لذت مي‌برده و مدت‌ها آنها را در ذهنش تورق مي‌كرده است تا بعدا روي كاغذ بياورد.
اولاند، ماكرون را تنها مانع خود براي اعلام نامزدي‌اش براي دور دوم انتخابات رياست‌جمهوري و سپس انصراف از آن نمي‌داند، بلكه مسائل ديگري همچون «انفجار حزب سوسياليست از درون» از جمله مسائلي است كه به‌ طور گسترده به آن پرداخته است. 
او درباره ماكرون نوشته است: «او هيچ باور و اعتقادي ندارد. هر چند او باهوش است، اما روشنفكر نيست. او آدم زياد با فرهنگي نيست و فرهنگ عاميانه‌اي دارد. او در اول دوره رياست‌جمهوري (من) با چاپلوسي از بناپارت حرف مي‌زد ولي بعد از مدتي دست از تشبيه كردن من به بناپارت برداشت و همچون قورباغه‌هايي «كه روي گل‌هاي نيلوفر» مي‌نشينند، از باوري به‌باور ديگر مي‌پريد. ماكرون مي‌توانست خيلي ساده يك انسان يا آدم فهيم باقي بماند ... همان‌طور كه بلد است در روابط خصوصي‌اش باقي بماند. او مي‌توانست مردم فرانسه را در اطراف اصلاحات مورد توافق همگاني جمع كند ولي برعكس همه مردم را از هم پاشيد و اتحادشان را از بين برد. ماكرون به‌ تدريج تصويري ديگر از خود نشان داد و درباره برخي مسائل از خود ناتواني نشان داد. او با اظهارنظرهاي خود روح ديگران را مي‌آزرد و خودخواهي و تكبر را ترويج مي‌كرد، در تصميم‌گيري‌هايش خشن بود و تك‌روي در قدرت را رويه خود قرار داد.»
به ‌باور اولاند، ماكرون در زمينه كار، ضعيف و بعضا آن را با ناشي‌گري‌هايي در گفتار مواجه كرده است. 
او در شرايط بحران كوويد و به ‌بهانه آن، همه‌ چيز را تغيير داد و حالا كه انتخابات سال 2022 در پيش است، ماكرون براساس همين انديشه، ميليارد ميليارد از اين طرف و آن‌طرف پول هزينه مي‌كند. همه اينها نشان مي‌دهند كه او از زمان انتخابش، هيچ دكتريني نداشت و به مسافري بدون قطب‌نما كه نمي‌داند كجا مي‌رود شبيه است.
زبان اولاند عليه شخص ماكرون در كتابش بسيار صريح و گزنده است: «درباره لاييسيته، ماكرون گفتمان‌هايي دارد كه مدام و بسته به شرايط زماني و مكاني، در حال تغييرند. گاه انعطاف‌ناپذير ظاهر مي‌شود و گاه با آنها كنار مي‌آيد. خلاصه اينكه، او از هرگونه وفاداري، فرار مي‌كند. او بسته به اينكه آسمان در فلان روز چه رنگ است، تغيير مي‌كند و كلماتي كه مي‌خواهد به مردم بگويد را براساس خواسته‌هاي آنان منطبق مي‌كند. او اصلا انحرافي از مسير ندارد چراكه اصولا مسيري را تعريف نكرده است. او اصلا با خانواده‌اي متفكر ارتباطي برقرار نمي‌كند. 
امانوئل ماكرون واقعا به چه چيزي باور دارد؟ او با اين سخن مي‌خواهد به كساني جواب دهد كه معتقدند كه اين اولاند بود كه «ماكرون» را به صحنه آورد و در جمع اطرافيانش بالا برد. او را وزير اقتصاد در دولت سوسياليست خود قرار داد و اين پست سنگري براي جهش‌هاي بعدي ماكرون شد اگرچه بعدها به ‌دليل اختلافاتش با اولاند از سمت خود استعفا داد.

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون