• ۱۴۰۳ چهارشنبه ۵ ارديبهشت
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 5066 -
  • ۱۴۰۰ يکشنبه ۱۶ آبان

حفظ امروز براي فردا

آسيه مزيناني

مجموعه‌داري در ايران قبل از هر چيز ما را به يادِ عشاق تمبر و سكه و اسكناس و ماشين مي‌اندازد. فعاليتي برخاسته از مِيلي پيچيده به حفظِ همه آن چيزهايي كه دوست‌شان داريم. مجموعه‌داري اما، تنها گردآوردن اشيا در كنار هم نيست. بلكه در اصل، فعاليتي است مبتني بر سليقه‌اي حاصل از فهم و آگاهي و شناخت. در حقيقت، عمقِ اين فهم و آگاهي و شناخت است كه به مجموعه، اعتبار مي‌بخشد. فهمي كه شيئي ر ا برمي‌گزيند و شيء ديگري را حذف مي‌كند. به ميانجي همين حذف و انتخاب است كه مجموعه‌اي شكل مي‌گيرد و هويتي تازه مي‌سازد. هويتي كه بي‌شك از سليقه و فهمِ مجموعه‌دار، ارزش و اعتبار مي‌يابد. آگاهي گردآورنده هر مجموعه، خاصه مجموعه‌هاي آثار هنري، همواره معطوف به ديروز و امروز است. مجموعه‌دار راهي جز آگاهي از جريان‌هاي هنري ديروز و امروز ندارد كه مجموعه‌داري در شكلِ درست خود، چيزي جز تبلورِ شعورِ هنري مجموعه‌دار نيست. شعوري كه خود را به فهمِ هنرمندان‌هاي ديگر، گره مي‌زند. مجموعه‌دار در شكل خُرد و كلانش از اين امكان، برخوردار است كه با تجسمِ ايده‌هاي هنرمندانه، معاشر و همنشين باشد.  رابطه‌اي پايان‌ناپذير و تعمق‌بخش كه نه تنها زندگي را تفسير مي‌كند كه به آن معاني تازه مي‌بخشد. هنر همواره چشم در چشم زندگي دوخته و به ميانجي همين مواجهه و درآميختن خود را عيان ساخته است. درآميختگي كه در اوج خود بر هم زننده وضع موجود و برسازنده وضعيتي بهبود يافته است. سويه‌اي كه هنر را زنده و تاثيرگذار نگاه داشته است. جوهري كه به مدد تماشاي آثار هنري در جان ما جاري مي‌شود و از ما سوژه‌اي كنش‌گر مي‌سازد. اين‌چنين است كه زيستن با هنر، لازم و ناگزير است. لزومي كه اتفاقا از پسِ تجربه همه‌گيري كرونا، خود را بيش از هر زمان ديگري به ما گوشزد كرد. تجربه محصور شدن در ديوارهاي لخت و خالي خانه‌ها به ما آموخت كه تا چه اندازه براي اميدوار ماندن و ادامه دادن به تماشا و معاشرت با آثار هنري نيازمنديم. پس لازم به يادآوري است كه هر كدام از ما به قدرِ وسع و توان‌مان، امكان گردآوري مجموعه‌اي از آثارِ هنري را داريم. خوشبختي در اين است كه كاركردِ هنر نه كمي كه كيفي است. پس مي‌توان مجموعه‌اي ارزشمند فراهم آورد بي‌هراسِ تعدادِ احتمالي آثاري كه فرصت و امكانِ دست‌يافتن به آنها را داريم. از خاطر نبريم كه گردآوردن يك مجموعه هنري فرصتي است براي مطالعه هنر و تماشاي آثاري كه به جهان معنايي ديگر و تازه بخشيده‌اند. گردآوري آثار هنري در حقيقت، كنش و مداخله‌اي است در عرصه هنر سرزمين‌مان. پس بايد در انتخاب، دقيق و هوشيار باشيم كه در حال حفظِ امروزيم براي فردا. آنچه گرد مي‌آوريم ميراث گرانبهاي فرهنگي و هنري سرزمين‌مان است. ميراثي كه ميان ما و هنرمندان هم‌روزگارمان رابطه‌اي دو سويه ايجاد مي‌كند. رابطه ميان هنرمند و مجموعه‌دار خاصه آنجا كه مجموعه‌دار، مجموعه‌اش را معطوف به آثار خلق شده امروز، جمع‌آوري مي‌كند تعيين‌كننده و سرنوشت‌ساز است. مجموعه‌داران به ميانجي خريد آثار هنري، خواه ناخواه در فضاي هنري هر سرزميني، تاثيرگذارند. در ايران اين مداخله به دليل نبود و كمبودِ فعاليتِ موزه‌ها و نهادهاي هنري دولتي و غير دولتي كه در همه‌ جاي دنيا، سليقه عمومي را شكل بخشيده و ارتقا مي‌دهند تاثيرگذارتر است. در حقيقت، غيابِ سياست‌هاي كارشناسانه هنري و فرهنگي كه بايد توسط نهادهاي بي‌طرف و مستقل شكل يابند مجموعه‌داران را به يگانه بازيگران اين عرصه بدل مي‌كند. اين‌چنين است كه خريدهاي آنها به جرياني جان بخشيده و جرياني ديگر را رفته رفته كم‌توان مي‌سازد. درست در چنين وضعيتي است كه دانش و آگاهي مجموعه‌دار از معناي هنر، اهميتي صدچندان مي‌يابد. آگاهي و سليقه سليم مجموعه‌داران اين امكان را دارد كه نه فقط آنها كه هنرمندان را نيز از افتادن به دام اقبال‌هاي دست‌ساز دلالان هنري برهاند كه اگر چنين باشد ديگر شاهد به محاقِ طرد كشاندن استعدادهاي هنري مستقل نخواهيم بود. محاقي كه در غيابِ سياست‌گذاري‌هاي هنري و فرهنگي كارشناسانه، گاه بي‌پايان و هميشگي مي‌شوند.  مجموعه‌داري آثار هنري در ايران نيازمند بررسي و آسيب‌شناسي است. ميلِ كم‌تراكم به خريدِ آثارِ هنري هنرمندانِ جوان يكي از مهم‌ترين آسيب‌هايي است كه بايد به آن انديشيد. بي‌ميلي و ترسي اغلب بي‌منطق و متاثر از ناآگاهي، عرضه و نمايشِ آثار هنرمندان جوان را با مخاطراتي جدي روبرو كرده است. حال آنكه تاريخ هنر لبريز تجربه‌هاي موفق و چشمگيري است كه از شجاعت، ريسك‌پذيري و دانش مجموعه‌داران، به دست آمده‌اند. مجموعه‌اي كه «دوروتي و هربرت وگل » فراهم آوردند نمونه‌اي از اين دست است. آنها با جسارتي مثال‌زدني آثاري خريدند كه در ابتدا مورد توجه نبود اما به مرور ارزشي ميليون‌ها دلاري يافت.  زنده نگاه داشتن هنر نه تنها در گرو خريد و حفظِ آثار هنرمندان تثبيت شده و نام‌آشنا كه بيشتر، مرهون حمايت از هنرمندان با استعداد جواني است كه وضعيت امروز را در آثار خود، تجسم و تعين مي‌بخشند. براي مجموعه‌داران نام‌آشناي جهان حمايت از استعدادهاي جوان، اعتباري مضاعف است. اعتباري كه در ايران هنوز چنان كه بايد و شايد، نه تعلق مي‌گيرد و نه ارج مي‌بيند. ريسك‌پذيري و شجاعتي كه لازمه حمايت از هنرمندان جوان است در نهايت موجب ارتقاي سطح عمل و كنشِ مجموعه‌دار خواهد شد. چرا كه او در شكل‌دهي به تاريخ هنر زمانه خود مشاركت كرده و امروز را چنان كه هست براي قضاوت و تماشا به فردا هديه مي‌دهد. (منتقد)

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون