• ۱۴۰۳ شنبه ۸ ارديبهشت
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 5066 -
  • ۱۴۰۰ يکشنبه ۱۶ آبان

شعار و خيال

حسن لطفي

سال‌ها پيش و در زمان حيات عسگراولادي (عضو صاحب‌نام حزب موتلفه و مرد تاثيرگذار تجارت و سياست) يكي از روزنامه‌هاي سراسري با او مصاحبه مفصلي كرده بود. مصاحبه‌اي كه هنگام خواندنش با سوال‌هاي بي‌جواب بسياري روبه‌رو بودم و بسياري از گفته‌هايش برايم قابل قبول نبود. اما در ميان آن گفت‌وگو جمله‌اي بود كه آن را بارها سركلاس‌هاي بازاريابي و مديريتي تكرار كردم و اين روزها با ساخت سريال‌هاي زياد و نگاه به شرايط نگران‌كننده وضعيت سينماي ايران دوباره برايم زنده شده است. حرف مال خود عسگراولادي نبود. نصيحتي پدرانه براي ادامه كسب‌وكار و تجارت بود. حرف‌هاي عسگراولادي پدر را دقيق به خاطر ندارم، اما مضمون تقريبي‌اش اين بود: هر وقت ديدي عده زيادي وارد بازاري مي‌شوند تو وارد آن بازار نشو، اما هر گاه با بازاري روبه‌رو شدي كه كسي واردش نمي‌شود وقت ورود تو است. حرف، حرف تازه‌اي نيست. بحث كهنه عرضه و تقاضاست. بحثي كه براي توليد‌كنندگان مهم و حياتي است. براي توليد‌كننده وجود خريداراني كه او را از مرز هزينه توليد عبور دهند و به سود برسانند، ضروري است. هر چند برنامه بدون خطا و پيش‌بيني اتفاقات غيرقابل پيش نداريم، اما اين امر زماني امكان دارد كه برنامه‌اي دقيق ريخته شود. فروش محصول و ضرر ندادن نيازمند برنامه‌ريزي است. فرقي هم نمي‌كند اين محصول چيپس و پفك، لوازم آرايش، نان، لوازم يدكي خودرو يا فيلم و سريال باشد. اگر توليدش همراه با برنامه مبتني بر تحقيق و اطلاعات واقعي نباشد، نتيجه‌اش زيان و سرخوردگي است. شايد محصولات فرهنگي و هنري از اين نظر بيشتر در مرز خطر قرار دارند، چراكه شعار و خيال در دنياي سياست و هنر گاهي وقت‌ها نتايج ويران‌كننده‌اي دارد. قصدم دور كردن هنرمندان از روياهاي‌شان نيست و نمي‌خواهم حكم پدربزرگ چرتكه به دستي را پيدا كنم كه با مصلحت‌انديشي و آينده‌نگري بيش از حد دنيا را از هنرمندان بزرگ محروم مي‌كند. بيشتر نگاهم به مسوولان فرهنگي و هنري و كساني است كه گاه بايد در زمان حكمراني‌شان به برنامه‌ها و راهبردهايي برسند كه از زيان و ضرر ديگران جلوگيري كنند. برنامه‌ها و اطلاعاتي كه در آن از بكن و نكن‌هاي اعتقادي و سياسي خبري نيست، اما قصدش ايجاد شرايطي براي بقاي سينماي ايران است. راحت‌تر بگويم، پس ذهنم به جاي محدود كردن بازار به فراخ‌تر شدن آن فكر مي‌كنم. چگونه مي‌توان بازار سينماي ايران را گسترده‌تر كرد. چطور مي‌شود براي فيلم‌هاي سينماي ايران بازارهاي جهاني به وجود آورد. بازاري كه شك ندارم نيازمند توليداتي متنوع‌تر و باكيفيت‌تر است. كارگردان و فيلمبردار و عوامل كاربلدش موجود است. كمي مهر مي‌خواهد. مهر به هنرمندان اين سرزمين و قبول مردم سرزمين‌هاي ديگر. گمانم مدير جديد سينمايي به دليل تهيه‌كننده بودنش حرف‌هايم را خوب بفهمد. سينماي ايران نيازمند آشتي با تماشاگران سينما در دنياست. حواس‌مان باشد سينما فقط هنر نيست، صنعت هم هست. صنعت بدون برنامه يعني حركت در مه در مسيري كه به پرتگاه مي‌رسد.

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون