معادلات حلنشده روي دست باند فرانسوي اردوگاه آبي
اميد هيچ معجزهاي ز «ژستد» نيست!
اميد مافي
حالا ديگر شست آبيها خبردار شده كه با رودي ژستد، خاموشي خانه پايان نخواهد يافت و توپخانه ارتش مدعي فتح ليگ به يكي از كماثرترين توپخانهها بدل خواهد شد.
روزي كه ژستد بنينيالاصل فرانسوي سوار بر هواپيماي آتن- استانبول خود را به تهران رساند بسياري تصور كردند كه استقلال گمشده خود را يافته و زين پس تفنگدار زهرداري با شماره ۳۹ اندوه را در قفس توري حريفان خواهد كاشت و آنقدر خواهد درخشيد كه ديگر عشق آبيها دلتنگ شيخ دياباته و مامه بابا تيام نخواهند شد.رزومه ژستد اين نويد را ميداد كه فرهاد مجيدي در غياب مهدي قائدي هجرت كرده به آن سوي آب صاحب مهاجمي ششدانگ شده است؛ مهاجمي كه از استون ويلا، كارديف سيتي و بلكبرن ميآمد و تجربه آتشافروزي در ليگ جزيره را داشت. هر چند اين اواخر ژستد با رداي پانتوليكوس نمايشهاي اميدواركنندهاي را در ليگ يونان در قاب چشمها قرار نداده بود تا آتنيها عطاي حضور توپچي ۳۳ ساله را به لقاي آن ببخشند و بيخيال مهاجمي شوند كه روزي، روزگاري در ورزشگاههاي آن سوي كانال مانش هر ثانيه بوي گل ميداد.با ورود ژستد به اردوگاه آبي و پيوستن يك فرانسوي ديگر به جمع شاگردان فرهاد مجيدي اينگونه تصور شد كه در ليگ جديد فقر گلزني ديگر سراغ قشون لاجوردي را نخواهد گرفت و پلنهاي هجومي فرهاد با سوپر گلهاي شكارچيان فرانسوي به ثمر خواهد نشست.حالا اما با گذشت هشت هفته خط آتش استقلال يكي از ضعيفترين نمايشهاي سالهاي اخير خود را ارايه داده و چنان نوميدانه ظاهر شده است كه به نظر ميرسد اميد هيچ معجزي از ژوستد پرادعا نيست و فرمانده جوان آبيها براي خروج از بنبست ويرانگر بايد هرچه سريعتر به فكر راه چاره باشد.عصر شنبه در نودوهفتمين دربي پايتخت درحاليكه فرهاد تمامكنندهاي چون ارسلان مطهري را به نيمكت پيچ و مهره كرده بود تصور ميشد مردي كه براي بلكبرن روورز ۳۲ گل زده به فرشته نجات آبيها بدل شود و با پروازهاي خود از ديوار بلند دفاعي سرخها بگذرد و با اتكا به فراست خويش آشيانه حامد لك را تسخير نمايد. اما ژستد باز هم در قامت يك توپچي كاملا معمولي ظاهر شد و به جز يك پلان مشكوك به پنالتي در ديگر دقايق نبرد كسالتآور، به بيآزارترين موجود دنيا بدل شد تا ميليونها دو آتشه پاي جعبه جادو باور كنند كه پسر پسكوچههاي نانسي در آن سوي ايفل دواي درد آنها نخواهد بود و تا اطلاع ثانوي شعري با شميم گلهاي پاييزي نخواهد سرود.حضور توپچيهاي به ظاهر كارساز اما در عمل غريبه با پيشتازي و بنجل البته در فوتبال نحيف ما مسبوق به سابقه است. در همين استقلال بازيكنان غريبه بسياري در سالهاي اخير با رقمهاي نجومي آفتابي شدهاند كه راندماني برابر صفر داشتهاند.و حالا بيتعارف انگار نوبت رودي ژستد است كه دست آبيها را در مسير تركتازي در حنا بگذارد و رزومه سنگين و رنگين خود را با ابهام و سوال مواجه سازد. مهاجمي بلندبالا با ۱۹۳ سانتيمتر قد كه آمده تا براي دو فصل تنور خط حمله استقلال را گرم نگه دارد، گويي تولد دوباره خويش را در مخمل سبز به فراموشي محض سپرده تا فرهاد حيران و سرگردان به اين بينديشد كه شايد با آرمان رمضاني بيادعا راحتتر بتواند قفل دروازه حريفان را باز كند و در نود دقيقههاي جهنمي پيش رو همچون دربي بيمزه شنبه شرمنده ميليونها هوادار نشود.بيمداهنه رودي ژستد هيچ شباهتي به بازيكني كه روزگاري شادي را به اردوي تيم زير ۱۹ سالههاي فرانسه ميآورد و خروسها را به خواندن وامي داشت ندارد. انگار او در واحه توهم اسير شده كه در هر بازي همراه با همهمه برگها موتور گلزنياش روشن نميشود و در جلد مهاجمي سرگردان پشت سيم خاردارهاي بلند حريفان كز ميكند و حسرت پاگشايي را بر دل آبيها ميگذارد.حالا كه مهره مار ميدلزبورو در ارتفاع آوازهاي لال در آزادي روياهاي خود را دفن شده نظاره ميكند و حالا كه باند فرانسويهاي استقلال با ژستد و آرتور كوين يامگا سينهچاكها را در حسرت يك توفان نصف و نيمه گذاشتهاند فرهاد مجيدي بايد آستينها را بالا بزند و در قامت سكانداري مغبون فكري به حال پاشنهآشيل تيمش كند؛ پاشنهآشيلي كه به واسطه بيرمقي و كرختي دو فرانسوي، غمگينترين روزها را براي ارتش مدعي جام رقم زده است.انبوه حيرت مهاجماني با ساقهاي زنجيرشده، سكوت مكرر حاكم بر يك گردان محزون و رازهاي سر به مُهر يك انتقال ناكام، همه و همه دست به دست هم داده تا نيمكت آبي هماوازي ساقها را در قالب يك حسرت جانسوز جستوجو كند و به اين بينديشد كه چگونه در تاريكي خانه فانوسي روشن كند و پايان اين روزهاي طلسمشده را نقطه بگذارد.