گفتوگو با پريسا مقتدي، رياست مجموعه تئاتر شهر درخصوص شوراهاي مشورتي تئاتر شهر
تلاش كرديم قانونهاي نانوشته را نوشته كنيم
اعتماد| در ماههاي اخير درباره هويتبخشي سالنهاي تئاتر، براي مخاطبان و هنرمندان ايجاد شبهه كرده است؛ در همين زمينه «پريسا مقتدي» رييس مجموعه تئاتر شهر در گفتوگو با «اعتماد» ميگويد: «در گفتوگوهايي كه توسط همكاران تئاتريمان مطرح شد، «ارزيابي هويتبخشي» سوءتعبير شد؛ واقعيت اين است كه تمام مدلها و گونههاي تئاتري كه هركدام در يكي از سالنهاي تئاتر شهر پيشنهاد شده است؛ پيش از اين هم در حال انجام بوده است و هيچ كدامشان چندان اتفاق متفاوت و جديدي نبوده است، در ضمن حضور آقاي شفيعي در راس مركز هنرهاي نمايشي ما را اميدوار كرد و تنها تلاش كرديم اين پيشنهادها و طرحها را تجميع و مدون كنيم؛ وگرنه ما از همه اين طرحها، تجربياتي در مجموعه تئاتر شهر و بيرون از اين مجموعه داشتهايم كه البته تئاتر شهر در دوره جديد تلاش بر مدون كردن نهايي آنها داشته است تا بتواند به همه هنرمندان و البته مخاطبان پاسخگو باشد. مفهوم «هويتبخشي» اگر تعبيري غير از اين توضيحات داشته است، دستكم منظور شوراها نبوده است؛ اما اساسا خود اين واژه هم از نظر ما و ديگر دوستان شوراها تنها تدوين قوانين نانوشته است. بهگونهاي هم مخاطبان خواهند دانست، پيشاپيش در هر سالن تئاتر به دنبال چگونه تئاتري آمدهاند و هم همكاران علاقهمند به هر يك از اينگونههاي تئاتر خواهند دانست كه در كدام سالن ميتوانند اجرا داشته باشند.
او درباره ارزيابي انتخاب آثار و افرادي كه اين ارزيابيها را انجام ميدهند نيز ميگويد: «كساني كه اعضاي اين شوراها هستند، آثار را انتخاب خواهند كرد؛ البته اين انتخابها محدوديتهايي خواهد داشت و در هر دو سالني كه اعلام فراخوان داشتيم، تعداد كثيري آثار به تئاتر شهر رسيده است. اگر بخواهم آماري ارايه كنم در سالن قشقايي 48 درخواست و در سالن سايه 92 درخواست ارسال شده است كه البته خارج از ظرفيت تئاتر شهر خواهند بود، به خصوص اينكه ما در شرايط بازسازي نيز هستيم؛ اما اين بدين معني نيست كه آثار ارسالي از كيفيت پاييني برخوردار هستند، بلكه تنها به دليل كم بودن ظرفيت مجموعه تئاتر شهر است، گروههايي كه امتيازهاي بيشتري براساس معيارها داشته باشند در سالنها اجرا خواهند داشت و اين معيارها در فراخوان به وضوح روشن شدهاند.»
او نخستين رييس زن تئاتر شهر است؛ شايد اين مساله كار را براي او كمي سخت كند؛ هرچند خودش اعتقادي به اين ماجرا ندارد و ميگويد: «من به عنوان نخستين رييس زن در مجموعه تتاترشهر شك ندارم، خرد جمعي موفقتر از خرد فردي عمل ميكند، هرچند تجربه كارِ گروهي، تجربه سخت، زمانبر و طاقتفرساست و ما تلاش كرديم رنگهاي مختلف به سالنهاي تئاتر شهر بدهيم. به همين دليل تصميم گرفته شد، هر سالني شوراي مخصوص به خود داشته باشد و تعدد افراد كمك به تعدد ايدهها و سرانجام بهتري ميشد؛ اما بالطبع سختي كار را نيز بيشتر ميكند. در اين پروسه سخت و زمانبر دوستاني ممكن است به هر دليلي از گروه جدا شوند كه عوامل متعددي نظير كارهاي شخصي افراد ايدههاي غيرهمگون با خروجي نهايي و... در اين روند تاثيرگذار است.»
او علاوه بر آن به اين مساله اشاره دارد كه بهترين جمعي كه ميتواند در مورد حوزه تئاتر تصميمگيري، برنامهريزي و حتي معيارها را چيدمان كند، خود اهالي تئاتر هستند: «با توجه به حضور يك مدير لايق تئاتري در راس مركز هنرهاي نمايشي، اهالي كه در خود حوزه تئاتر با پوست و گوشت و خونشان با مسائل دست و پنجه نرم ميكنند، درستترين انتخاب براي تصميمگيريهاي كلان هستند و من هم از خانوادههاي تئاتر اين درخواست را دارم كه اين ذهنيت تلخ «مقابله اهالي تئاتر در برابر هم» را از خود دور كنند، حال كه مديران ارشد اين نگاه مثبت و كاربردي را داشتند كه در كار شوراها دخالتي نداشته باشند و اين فرصت را فراهم كردند تا هنرمندان فعالانه عمل كرده و خود براي حوزه تئاتر تصميم بگيرند و اين در سابقه تئاترمان بيسابقه است، خانواده تئاتر بايد از اين فرصت طلايي آگاهانه استفاده كند.»
او در پاسخ به اين سوال كه چقدر اعضاهاي شوراهاي هم به عنوان هنرمند و هم به عنوان كارشناس تحمل نظر مخالف را طي اين پروسه داشتهاند، ميگويد: «به هر حال پذيرش راي مخالف سخت است؛ اما اعضاي اين شورا، كارگردانان موفق و خوشفكر حوزه تئاتر بوده و تجربه كارگروهي را در تئاتر دارند. خوشبختانه درصد زيادي از اين دوستان تحمل اين تجربه را داشتند، فعاليت شورايي و گروهي و بهگونهاي تجربه دموكراسي است كه تجربه تازهاي در جامعه ايران و بهخصوص تئاتر است. ما ناگريز و ناچار به انجام اين تجربه هستيم تا به مرور در جامعه و وجود تكبهتكمان نظر اكثريت نهادينه شود.»
مقتدي همچنين تاكيد ميكند: در حال حاضر فقط و فقط معيارها مكتوب ميشوند و در طول زمان با توجه به شرايط و موقعيت نيازمند ارتقا و اصلاح هستند: «قرار نيست اين دوستان كه هركدام هنرمند هم هستند، هميشه همگام بمانند و از كار هنري خود باز بمانند؛ لازم به يادآوري است كه اين عزيزان لطف كردهاند و هيچكدام در حال حاضر در سالنها اجرا نميروند؛ در حالي كه هركدام با توجه به سبقه و خلاقيتشان يك درخواست بحق براي اجرا در اين سالنها هستند. اين دوستان به ضرورت داشتن تجربه موفقشان انتخاب شدهاند؛ طبيعتا اين هنرمندان جابهجا ميشوند تا فرصت حضور در چنين تصميمگيريهايي به ديگر دوستان نيز داده شود. به هر روي واقعيت اين است كه نميتوان گفت به انتهاي كار شوراها رسيدهايم؛ فقط در سالن چارسو تنها به پايان كار رسيدهايم به دليل آنكه هم معيارهاي اين سالن مشخص شده است هم با توجه به آنكه سالن انتخابي بود، دعوتشدگان مشخص شدهاند. هرچند ممكن است در ادامه راه با توجه به آنكه تئاتر يك امر زنده است هر گروه به هر دليلي اعلام عدم آمادگي كند كه براي آن بلافاصله گروه جايگزين اعلام ميشود؛ ولي غير از اين سالن در سالنهاي ديگر - سالن سايه و قشقايي- هنوز در مرحله خوانش فرمهاي درخواست و بررسي انتخاب آثار هستيم، بنابراين اين دو سالن در مرحله مياني قرار دارند. سالن اصلي نيز با توجه به اينكه اعضاي شورا دكتر علي رفيعي حسين مسافرآستانه؛ همايون غنيزاده؛ آقاي دادويي و طباطبايي در تلاشند يك آييننامه جامع فراهم كنند و تدوين چنين برنامه جامعي زمانبر خواهد بود و بلافاصله بعد از بازسازي برنامه اعلام عمومي ميشود تا هنرمندان عزيزمان بتوانند بر اساس چنين برنامه منسجم در اين سالن اجراهاي خود را از سر گيرند. اما در حال حاضر خوشبختانه سه گروه منتخب وجود دارند كه من برنامه حضور اين سه گروه را اعلام خواهم كرد.»
طبق آنچه مقتدي ميگويد ميتوان اينگونه جمعبندي كرد كه به جز سالن چارسو؛ ديگر سالنها در مرحله مياني راه قرار دارند؛ اما او ميگويد: «در مورد سالن چارسو خوشحالم كه اعلام كنم براي نخستين بار شوراها معيارهايشان را درمعرض اطلاع عموم قرار دادهاند؛ هميشه شوراها معيار داشتند دست كم در سالهايي كه من به عنوان عضو كوچكي در شوراها حضور داشتم؛ اما معيارها اعلام عمومي نميشد. طي جلسه مطبوعاتي معيار اين شوراها به سمع و نظر عموم رسيده شده و آثاري كه در حال حاضر انتخاب شدهاند، همگي بخشي از اين معيارها را- نه البته همه به تناوب كمي كمتر يا بيشتر – دارا هستند كه اكثرا از كارگردانان به نام و خوشنام تئاتر هستند و حتما ما شانس حضور تعداد كثيري از هنرمندانمان را به دليل نداشتن ظرفيت اجرايي از دست دادهايم؛ كه بالطبع تنها هشت اثر ميتواند در سالن چارسو اجرا شود. ديگر ارزيابيها را به پايان كار شوراها موكول ميكنم؛ تنها مهمترين نكتهاي كه ميتوانم متذكر شوم اين است كه ارزيابي نهايي را ميتوان به اجرايي شدن اين برنامهها موكول كرد، تلاش كرديم كه برنامههاي ارايه شده توسط شوراها نه بيخطا بلكه با حداقل خطا طراحي شده باشد كه البته در صورت نياز به اصلاح در طول اجرايي شدن تغييراتي در آنها داده خواهد شد.»