• ۱۴۰۳ پنج شنبه ۶ ارديبهشت
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 5163 -
  • ۱۴۰۰ پنج شنبه ۱۲ اسفند

برنده نبرد اوسوري

مرتضي ميرحسيني

سال 1969 در چنين روزي نگهبانان مرزي چين و شوروي در امتداد رود اوسوري باهم درگير شدند و نبردي كوچك اما خونين ميان‌شان درگرفت. روايت‌هاي به جاي مانده از منابع چيني و روسي از نبرد باهم متفاوت است. آن زمان هركدام از دو طرف، ديگري را به عبور غيرقانوني از مرزهاي مشترك متهم مي‌كرد و مي‌گفت نيروهايش فقط براي دفاع از خود دست به اسلحه برده‌اند. هر دو طرف هم مدعي بودند كه متجاوز را با تلفات زياد عقب رانده‌اند.  چيني‌ها مي‌گفتند در اين درگيري 58 سرباز دشمن (از جمله يكي از فرماندهان رده ‌بالاي روسي) را كشتيم و 94 نفرشان را هم زخمي كرديم. همچنين اعلام كردند كه 29 مرزبان چيني هم جان‌شان را در دفاع از كشور از دست داده‌اند. اما در اطلاعيه شوروي 248 نظامي متجاوز چيني كشته شده بود و 32 نگهبان مرزي شوروي هم در درگيري با اين متجاوزان جان باخته بودند. واقعيت اين ماجرا آن زمان به درستي معلوم نشد، اما بعدتر برخي منابع مستقل نوشتند كه درگيري زير سر چيني‌ها بود و آنها بودند كه در خاك شوروي به نيروهاي مرزباني اين كشور كمين زدند و باعث درگيري و خونريزي شدند. اما اين جزييات مبهم و غيرقطعي به كنار، پيامدهاي اين درگيري خيلي زود در سياست جهاني و مناسبات جنگ سرد آشكار شد.  تنش ميان دو غول كمونيست و شكافي كه اردوگاه موسوم به «دشمنان نظام سرمايه‌داري» را تجزيه مي‌كرد به نفع امريكا بود و فرصت‌هاي تازه‌اي به ايالات متحده تقديم كرد. اين درست است كه تيرگي روابط چين و شوروي به اوايل دهه 1960 - و حتي شايد پيش از آن- برمي‌گشت، به زماني كه چيني‌ها با صداي بلندتر و صراحت بيشتر، روس‌ها را براي انحراف از ماركسيسم اصيل نكوهش مي‌كردند و بر همين اساس ادعاي كرملين‌نشينان را در رهبري جهان كمونيست به چالش مي‌كشيدند. حتي اختلافات دو طرف بعدتر، با صحبت مقامات پكن درباره توطئه‌ها و كارشكني‌هاي شوروي در مسير انقلاب چين شدت گرفت. اما نبرد اوسوري به نقطه عطفي در جنگ سرد و سياست ايالات متحده در جنگ سرد تبديل شد. به قول بريتا بجورنلوند در كتاب «جنگ سرد» آتش‌بازي اوسوري شكاف شوروي و چين را علني و آشكار كرد و اين شكاف «خصلت جنگ سرد را تغيير داد، در اساس به جهان دو قطبي پايان داد و فرصت‌هاي تازه‌اي دراختيار ايالات متحده گذاشت تا روابطش را با چين عادي سازد.»  نخستين قدم‌ها را هم امريكايي‌ها خودشان برداشتند و چيني‌ها هم كه تصميم به بهبود هرچه بيشتر روابط‌شان با غرب گرفته بودند با اين تغيير همراه شدند. به اين ترتيب بعد از 2 دهه، يخ روابط دو دولت باز شد و آنها فراتر از اختلافات بسياري كه همچنان ميان‌شان وجود داشت، زمينه‌هاي مشتركي براي همكاري و نزديكي پيدا كردند. حتي خبر مهم و پرسروصداي زمستان سال 1972، يعني سفر ريچارد نيكسون به چين، نه اتفاقي غيرمنتظره كه گامي بلند در همين مسير بود.  از دهه 1970 ميلادي هم امريكا و هم چين - البته بيشتر امريكا و كمتر چين-  از توسعه روابط‌شان با يكديگر همچون اهرم فشار ضد شوروي بهره گرفتند و حاكمان كرملين را در موضوعاتي مثل محدوديت توليد برخي تسليحات و جنگ در ويتنام مجبور به انعطاف‌پذيري و مصالحه كردند. طبق نوشته‌هاي سايت هيستوري‌دات‌كام، تحريك دو غول كمونيست ضد يكديگر يكي از اصول سياست خارجي امريكا در دو دهه پاياني جنگ  سرد  بود.

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون