ايران، كشوري انباشته از بيابانهاي ناخواسته
هشدار 10 كشور اروپايي به تبعات مخرب مداخلات منجر به «تغييرات اقليمي»
گروه اجتماعي
درحالي كه سال ۲۰۲۱ تا ۲۰۳۰، سال احياي اكوسيستمها نامگذاري شده، 10 كشور اروپايي با صدور بيانيهاي مشترك، نسبت به تضعيف و تحليل سياستهاي اقليمي منطقه هشدار دادند.
آلمان، دانمارك، اسلووني و هفت عضو اتحاديه اروپا با اين هشدار اعلام كردند كه برخي توافقهاي ديپلماتيك ميتواند اهداف سبز منطقه را خنثي كند.
اين بيانيه در نهمين روز از نشست بينالمللي تغييرات اقليمي (كنوانسيون تغييرات اقليم) و در آستانه روز جهاني بيابانزدايي - 17 ژوئن- صادر شد درحالي كه سازمان جهاني هواشناسي هم حدود دو ماه قبل بابت افزايش دما و اسيديترشدن اقيانوسها در ۲۰۲۱ هشدارهايي در قالب يك گزارش با عنوان «وضعيت اقليمي جهان» مطرح و اعلام كرده بود كه اقيانوسهاي جهان در سال گذشته ميلادي (۲۰۲۱) از نظر دما و اسيدي بودن به بالاترين حد از زمان ثبت ركوردها رسيدهاند و سطح آنها نيز به دليل ذوب يخهاي قطبي به بالاترين حد رسيده است.
در اين گزارش اين هشدار هم مطرح بود كه: «اقليم زمين در برابر ديدگان ما در حال تغيير است. گازهاي گلخانهاي ناشي از فعاليتهاي انساني براي نسلهاي متعدد همچنان زمين را گرمتر خواهد كرد.»
در گزارش سازمان جهاني هواشناسي كه بعد از ارزيابي اقليمي سازمان ملل منتشر شد، اين هشدار هم مطرح بود كه بشر بايد تصاعد گازهاي گلخانهاي را بهشدت كاهش دهد و در غير اينصورت، با تغييرات بيش از پيش فاجعهبار در وضعيت اقليمي جهان روبهرو خواهد شد.
بنا به اعلام سازمان جهاني هواشناسي، در سال گذشته ميلادي ميزان دياكسيد كربن و متان موجود در جو زمين بيش از هر زمان ديگري در دوران صنعتي بوده علاوه بر آنكه ميانگين دماي زمين در سال گذشته ميلادي ۱،۱۱ درجه سانتيگراد بالاتر از دوران ماقبل صنعتي بود و كارشناسان اخطار ميدهند كه اگر اين ميزان از ۱،۵ درجه عبور كند، آثار گرمايش بسيار شديد خواهد شد.
هشدار ديگر اين سازمان جهاني اين بود كه اقيانوسها در ۲۰ سال اخير بهطور قابل توجهي گرمتر شدهاند و به دليل جذب دياكسيد كربن، در اسيديترين حالت در ۲۶ هزار سال اخير قرار دارند علاوه بر اينكه در يك دهه گذشته سطح درياها ۴،۵ سانتيمتر بالا آمده است.
آثار تغييرات اقليم در ايران چيست؟
تغييرات اقليمي و خشكسالي، ايران را هم بينصيب نگذاشته است. طبق هشدار كارشناسان، منطقه خاورميانه و كشور ايران، حتي بيش از مناطق ديگر تحتتاثير تغييرات اقليم قرار گرفتهاند چنانكه چندي قبل يك كارشناس آب هشدار داد كه تغييرات اقليمي و به سبب آن خشكسالي، باعث شده تا بارشهاي متوسط در اين منطقه تبديل به بارشهاي بيش از حد يا كمتر از حد عادي شوند و بهطور متناوب سيلهاي بزرگي ايجاد كنند.
محسن موسوي خوانساري در گفتوگو با ايسنا تاكيد كرده بود كه افزايش سيل و حوادث طبيعي در ايران طي سالهاي اخير، نمود پديده تغيير اقليم است، چراكه ازجمله اثرات تغييرات اقليم، تغيير رفتار بارش است به اين معنا كه بارشهاي متوسط تبديل به بارشهايي با مدت كم يا بارشهايي با مدت زياد ميشوند و به همين سبب بارش از حالت تعادل خارج خواهد شد.
خوانساري با اشاره به سابقه خشكسالي طي سالهاي اخير در ايران گفته بود: «با نگاهي به وضعيت بارش در سالهاي گذشته ميبينيم كه در سال ۹۷ كشور درگير خشكسالي بود، در سال ۹۸ سيل مهيبي را تجربه كرديم و در سالهاي ۹۹ و ۱۴۰۰ نيز خشكسالي گريبانگير ما بوده است. وضعيت بارش در سال ۱۴۰۱ تاكنون مطلوب نبوده و ميزان بارش نسبت به متوسط آن در سال قبل ۲۵ درصد كاهش يافته است. با نگاهي به اين الگو ميتوان انتظار داشت تا در سالهاي آتي بارشهاي شديدي داشته باشيم كه منجر به سيل خواهند شد. فعاليتهاي انساني نيز در سالهاي اخير سبب شدهاند تا بسياري از جنگلها و مراتع از بين بروند و به اصطلاح زمين لخت شود. اين عامل در كنار تغيير اقليم كه در كل جهان به علت افزايش دماي جهاني رخ داده، سبب شده تا ميزان خشكسالي و حجم و تعداد سيلابها بهويژه در ايران و خاورميانه بيشتر شود. مقابله با اين چالشها اول از همه به خود انسانها و دولتها بستگي دارد. سرانه آب كشورها در حال كاهش است و ما بايد تلاش كنيم تا خود را با اين چالش وفق دهيم. لازم است ما رفتار خود را با رفتار سيل هماهنگ كنيم و تابع آن باشيم. سيل نميتواند تابع ما باشد. حريم، بستر و حواشي رودخانهها بايد از گزند انسان مصون بمانند. همچنين در صورت وقوع سيل بايد مديريت آن به درستي اتفاق بيفتد. در كنار اين راهحل، لازم است مصارف آب در سطح شهرها نيز مديريت شوند.»
علاوه بر اين، طبق آخرين اعلام رييس مركز كيفيت هوا و تغيير اقليم، هماكنون در تمام استانهاي كشور كمآبي موجب نگراني مردم شده چنانكه حدود ۴۰درصد ميزان بارش به علت افزايش گرما كاهش پيدا كرده و تا سال ۲۰۴۰ ايران در زمره پرتنشترين مناطق دنيا با تنش آبي بالاي ۸۰درصد خواهد بود. اين مقام مسوول همچنين هشدار داده بود كه خشكي در ايران يك واقعيت اقليمي است؛ سرزميني خشك با نزولات بسيار كم كه ميزان متوسط بارندگي آن ۲۲۸ ميليمتر در سطح كشور است و علاوه بر مواجه شدن با كاهش بارشها، سرعت كاهش باران در ۳۰ سال اخير، حدود چهار برابر بيشتر از سرعت كاهش باران در ۶۰ سال گذشته است كه اين تغيير حكايت از تشديد گرمايش در اين۳۰ سال دارد آن هم در كشوري كه ۳۶درصد مساحتش را مناطق فراخشك، ۲۹درصد مناطق خشك بياباني و تنها 3درصد مرطوب، 5درصد مديترانهاي و 7درصد را مناطق مرطوب دربر ميگيرد اما خطر جدي اين است كه ۱۸ استان كشور هماكنون درگير فرونشست هستند و استانهاي اصفهان (31 درصد فرونشست زمين) تهران (30درصد فرونشست زمين) كرمان (24درصد فرونشست زمين) و خراسان رضوي (۲۵درصد فرونشست زمين) اولينها در اين فهرست هستند.
خشكسالي، بيابانهاي ناخواسته ميسازد
مديركل دفتر امور بيابان سازمان منابع طبيعي و آبخيزداري، روز جمعه و همزمان با روز جهاني بيابانزدايي با هشدار اينكه اين روزها درحال گذراندن سختترين خشكسالي جهاني هستيم، گفت: «اين خشكسالي ميتواند موجب تشديد بيابانزايي شود و مخاطرات متعددي را به عنوان پيامدهاي ناشي از بيابانزايي به دنبال داشته باشد.»
وحيد جعفريان، در تعريف بيابانزايي به عنوان يك پديده مخرب و نقطه مقابل پيدايش بيابان به عنوان يك پديده جاري در طبيعت گفت: «بيابانزايي يا تخريب سرزمين مقولهاي متفاوت از واژه بيابان است. بيابان يك ماهيت طبيعي دارد و يك اكوسيستم از اكوسيستمهاي موجود در طبيعت است كه گياهان و شرايط حياتي خاص خود، كالاها و خدمات خاص و منحصر به فردي را به جامعه بشري ارايه ميدهد. بيابانزايي اشاره بر موضوع سوءمديريت دارد چرا كه عرصهاي با قابليتهاي بسيار به دليل سوءمديريت و عوامل انساني، فاقد جلوههاي حياتي شده و ظاهري شبيه به يك منطقه بياباني پيدا كرده است. اين عرصه در ماهيت با اكوسيستم بيابان متفاوت است. بيابانزايي نشانه عدم مديريت قابليتها و ظرفيتهاي حياتي سرزمين است، بهطور مثال حاصلخيزي خاك كاهش يافته و پوشش گياهي افزايش يافته است. عرصههايي كه قابليت توليد داشت، شور و قليايي شده و يك منطقه كشاورزي حاصلخيز به يك منطقه غيرقابل زراعت تبديل شده يا تغيير كاربري يافته در صورتي كه ميتوانست جلوهاي از ويژگيهاي طبيعت را داشته باشد اما با تغيير كاربري عملا مناطق مسكوني و... تحصيل شده است. جنگلزدايي، تخريب مراتع، تبديل عرصههاي جنگلها به ساير كاربريها و تغيير كاربريها مصداقي از بيابانزايي است.»
ديروز حميد رحماني؛ معاون دفتر توسعه نظامهاي فني بهرهبرداري و ديسپاچينگ برقابي در گفتوگو با ايسنا و در توضيح آخرين وضعيت كاهش سطح منابع آب زيرزميني و تاثير آن بر فرونشستها در دشتهاي كشور هشدار داد كه: «دشتهاي بحراني ما اصولا در استانهاي مركزي كشور كه منابع آب زيرزميني محدود هستند، متمركز است، بهطور مثال استان اصفهان، كرمان، خراسان رضوي، خراسان جنوبي، خراسان شمالي استانهايي هستند كه به خاطر منابع سطحي آب محدود دارند و بيشتر تمركز و استفاده از منابع آب زيرزميني است، در نتيجه اين استانها با مشكل بيشتري مواجه هستند. در استان تهران نيز اين شرايط حاكم است يعني مصرف آب زيرزميني بالا است. در حوزه آب شرب نيز به دليل اينكه بخشي از منابع آب موردنياز از سدهاي اطراف سد طالقان، سد لار يا ساير سدهايي كه وجود دارند تامين ميشود، مقداري به منابع آب زيرزميني كمك ميكنند اما در مجموع در استان تهران نيز با اين روبهرو هستيم. عامل اصلي بروز چنين پديدهاي، به هم خوردن تعادل بين منابع و مصارف است يعني بيشتر از آنچه سفره تعذيه ميكند، برداشت صورت ميگيرد و اين برداشت بر اثر استفاده از چاههاي مجاز يا چاههاي غيرمجاز انجام ميشود، چاههاي غيرمجاز كه اصولا در حسابداري آب محاسبه نشده است، حدود ۳۷۰ هزار حلقه چاه غيرمجاز داريم و سالانه حدود ۱۲ هزار حلقه چاه غيرمجاز را مسدود ميكنيم.» اين كارشناس افزود: «از مهمترين پيامدهاي افت آب سطح زيرزميني فرونشست است، فرونشست به دو دسته اصلي فرونشست و فروريزش تقسيم ميشود. فرونشست اتفاقي است كه به صورت منطقهاي در كل دشت اتفاق ميافتد، يعني يك محدوده به صورت يكسان شروع به پايين رفتن ميكند. وقتي كه سطح آب زيرزميني افت ميكند، يكسري از لايههاي زيرزمين با كاهش آب آنها تخليه ميشوند و كاهش حجم باعث ميشود به تدريج سطح زمين پايين بيايد. وقتي سطح آب زيرزميني پايين ميرود فشار آب منطقهاي مركزي كاهش پيدا ميكند و باعث متراكم شدن سفرههاي زيرزميني ميشود. اثر هركدام از اين پديدهها باعث ميشود كه سطح زمين نشست كند و نشست سطح زمين باعث ميشود زيرساختهاي آن منطقه مانند خطوط انتقال نفت و گاز يا جاده يا خطوط ريلي هم دچار مشكل شود و از بين بروند. بهتدريج اين مناطق غير قابل سكونت ميشود، مانند منطقه دامنه اصفهان كه يك منطقه شهري است. در اين منطقه فرونشست زمين باعث شده خانههايي كه آنجا هستند، دچار شكست شوند و آستانه تابآوري درمقابل زلزله به ۴.۵ ريشتر برسد. اكنون اصفهان دچار همين مشكل شده و فرونشست به مناطق شهري كشيده شده است.»
وسعت گرفتن فرونشست در ايران در حالي است كه طبق هشدار رييس سازمان منابع طبيعي و آبخيزداري كشور، حدود ۳۰ ميليون هكتار از پهنه كشور در معرض فرسايش بادي قرار دارد و ميزان خسارات سالانه ناشي از فرسايش بادي به زيرساختها و اراضي كشاورزي قريب به ۳۰۰۰ ميليارد تومان است آنهم در كشوري كه ۶۱ درصد از مساحت آن در اقليم خشك و فراخشك قرار گرفته و ۳۲،۵ ميليون هكتار از اراضي كشور و طبق تقسيمبنديهاي اكوسيستمي ۴۳،۷ميليون هكتار، در زمره اكوسيستم بياباني قرار دارد و البته، علاوه بر افزايش ۲،۵ ميليون هكتاري بيابانهاي كشور در دهه اخير، ۳۲ ميليون هكتار از اراضي كشور هم در معرض بياباني شدن قرار دارد.