• ۱۴۰۳ جمعه ۷ ارديبهشت
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 5247 -
  • ۱۴۰۱ يکشنبه ۱۲ تير

خاطرات سفر و حضر (238 )

اسماعيل كهرم

بالاخره سر و كله‌اش پيدا شد. در آشپزخانه. چراغ را كه روشن كردم دوان،دوان عرض آشپزخانه را طي كرد و خزيد زير ماشين رختشويي. همسايه‌هاي ديگر او را در خانه‌شان ديده بودند و حالا ديدم كه به خانه ما هم نفوذ كرده بودند. آنها را در خيابان، زير پل‌ها و در جوي‌ها ديده بودم. برخي از آنها از گربه‌ها بزرگ‌تر بودند. شرايط محيطي، ميزان غذاي در دسترس و جانوران موجود در محيط اطراف موجب جهش ژنتيكي مي‌شود و شكل و اندازه جانوران تغيير مي‌كند. موش‌هاي تهران در اثر جهش اندازه خود را سه برابر كرده‌اند. به دنبال تله‌موش برآمدم. ترجيح مي‌دادم كه زنده‌گيري و بعد رها كنم. در اين مورد آموزش‌ها ديده بودم، مفصل همه جا سر زدم. چيزي به نام تله‌موش، زنده‌گير ،يا كشنده نبود كه نبود. گفتند يافت مي‌ نشود گشته‌ايم ما! گفت آنچه يافت مي‌نشود آنم آرزوست. يك نوع تله ساخته‌اند كه مانند كتاب است، آن را باز مي‌كني؛ يك صفحه با دو طرف يك چسب قلاج باز مي‌شود، چسب بسيار قوي. طعمه‌اي روي آن مي‌گذاري و آن را در محل مناسب قرار مي‌دهي اگر موش از روي آن رد شود بدنش به چسب مي‌چسبد. سوال آن است كه با اين موش چه مي‌كني؟ يك موش زنده كثيف چسبناك به يك صفحه مقوايي چسبيده و نمي‌داني كه با آن چه كار كني؟ يك موش زنده و ژنده كثيف، چسبناك كه به يك صفحه مقوايي چسبيده و مرتب جيغ مي‌زند و نمي‌دانستي كه با آن چه كار كني؟ خوشبختانه در دستورالعمل كاربرد تله چسبناك حلال چسب را نيز معرفي كرده بود. با صرف يك ساعت زمان موش را رها كردم. او را به پارك نزديك منزل بردم. بقيه با خودش است كه چگونه از چنگ و دندان ده‌ها گربه ساكن پارك جان سالم به در ببرد.

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون