• 1404 شنبه 29 آذر
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
بانک سپه fhk; whnvhj ایرانول بانک ملی بیمه ملت

30 شماره آخر

  • شماره 5298 -
  • 1401 چهارشنبه 16 شهريور

به بهانه پخش «دوازده سال بردگي» از تلويزيون

تقابل مدنيت با بربريت

ابوالفضل نجيب

آثار موضوعي سينما درباره برده‌داري را مي‌توان به چند گونه و نگاه تقسيم‌بندي كرد. اين تقسيم‌بندي بر اساس نمونه‌هاي برجسته تاريخ سينما و ديده شده از سوي نگارنده اعمال شده است. 
گونه اول فيلم‌هايي است كه مي‌كوشد از سياهان تصويري خشونت‌طلب، وحشي و متجاوز و عقب‌مانده ارايه داده و به نوعي ظلم و ستم بر سياهپوستان و برده‌داري را تئوريزه و توجيه كنند. از قضا اولين فيلم تاريخ سينما در اين‌گونه يعني تولد يك ملت در شرايطي كه نيم قرن از لغو قانون برده‌داري در امريكا مي‌گذشت، در سال 1915 توسط ديويد وارك گريفيث ساخته مي‌شود. فيلم به‌‌رغم ديدگاه ارتجاعي، به لحاظ سينمايي يكي از بهترين‌هاي تاريخ سينما شناخته مي‌شود كه همچنان در آكادمي‌هاي سينمايي تدريس مي‌شود. كارگردان فيلم گريفيث كه فرزند يك افسر جنوبي بود و خانواده او از جنگ لطمه ديده بود، در فيلم نظريه نژادپرستانه كتاب توماس ديكسون را القا مي‌كرد كه سياهان را نژادي تشنه خون نشان مي‌داد. ميزان تنفر گريفيث از سياهان به اندازه‌اي بود كه حتي حاضر نشد براي ساخت فيلم از وجود سياهپوستان در فيلم استفاده كند و ناچار به گريم بازيگران و سياه لشكرهاي سفيد در فيلم شد. فيلم به دليل نفرت‌افكني شديدي كه تبليغ مي‌كرد در سراسر دنيا با واكنش و اعتراض و سانسور مواجه شد. با اين حال فيلم به اتكاي فروش 15 ميليون دلاري كه نصيب تهيه‌كننده كرد زمينه‌ساز توليد فيلم‌هاي پرهزينه بعدي و در نهايت شكل‌گيري بزرگ‌ترين مركز سينمايي جهان در امريكا يعني هاليوود شد. گونه دوم فيلم‌هايي است كه وضعيت سياهان را پس از لغو قانون برده‌داري تصوير مي‌كند. در اين‌گونه فيلمسازان با اتكا به قانون به نگاه تبعيض‌آلود نهادهاي مدني و از جمله محاكم قضايي درخصوص داوري ميان سياهان و سفيدها مي‌پردازد. در اين‌گونه شاهد آثار زيادي هستيم. از مشهورترين اما نه الزاما موفقيت‌ترين‌شان مي‌توان به فيلم كشتن مرغ مقلد ساخته رابرت موليكان محصول سال 1963 امريكا اشاره كرد. داستان اصلي فيلم مربوط به محاكمه سياهپوستي است كه متهم به ضرب و شتم يك دختر سفيدپوست است. دستمايه فيلم همچون بسياري ديگر آثار مربوط به اين‌گونه يك اثر اقتباسي است. كشتن مرغ مقلد بر اساس رماني به همين نام و به قلم هاريرلي ساخته شد كه به جزييات محاكمه يك سياهپوست مي‌پردازد.‌گري گوري پك در نقش يك وكيل مدافع نماينده جرياني است كه بدون توجه به تنفر و قضاوت يك‌جانبه جامعه نسبت به سياهپوست‌ها در پي روشن شدن حقيقت و اجراي عدالت است. فيلم در مقايسه با نمونه‌هاي مشابه اگرچه داراي ضعف‌هاي ساختاري و جامعه‌شناختي است، اما از جهت نوعيت اين‌گونه فيلم‌ها نمونه قابل تاملي است. گونه سوم فيلم‌هايي است كه وضعيت سياهان را از منظر ماركسيستي يا به تعبيري طبقاتي بررسي مي‌كند. در اين فيلم‌ها تا حد امكان از نمايش سرراست خشونت‌هاي معمول و كينه‌توزانه عليه سياهپوست‌ها پرهيز مي‌شود. با اين حال بر نمايش فشار و خشونت در چارچوب‌هاي قانوني متمركز و معطوف است. اين‌گونه بر وضعيت سياهان در شرايطي تاكيد دارد كه غالبا در حاشيه خانواده طبقات اشراف و اشراف‌زاده‌ها يا در خانه يا در مزارع آنها به كار گرفته مي‌شوند. رابطه ارباب‌ها با سياهان جز در موارد به خصوص و استثناپذير غالبا انساني و متكي به رعايت حقوقي است كه سفيدها وضع كرده‌اند. از نمونه‌هاي مشهور اين نوع مي‌توان به بر باد رفته اشاره كرد.  گونه چهارم فيلم‌هايي است كه يكسره به بطلان نظريه‌هاي نژادپرستانه و نفي برتري سفيدپوست‌ها مي‌پردازد. بعضا برخي اين فيلم‌ها در نقطه مقابل ديدگاه‌هاي كينه‌توزانه نسبت به سياهان، واكنش‌هاي خشونت‌آميز و كينه‌توزانه و افراط‌گرايانه سياهان عليه سفيدها را نيز توجيه و طرفداري مي‌كند، اما معتدل‌ترين نمونه‌هاي اين دسته مي‌توان به ديدگاه‌هايي اشاره كرد كه تلاش مي‌كنند، بر جنبه‌هاي انساني و اومانيستي تاكيد ورزيده و نظريه برتري نژادها را به چالش بكشند. از اين نمونه مي‌توان به فيلم ماندگار ستيزه‌جويان ساخته استانلي كريمر (1962) اشاره كرد كه به شكلي نمادين بر برتري سفيد بر سياه خط بطلان مي‌كشد. فيلم داستان فرار دو زنداني سياه و سفيد به هم زنجير شده را روايت مي‌كند. آنها در عين حال كه مشغول فرار از قانون هستند به دليل اختلاف نژادي به ستيز با يكديگر مشغول هستند. فيلم با نگاهي متفاوت و در عين حال انساني بر ضرورت نزديكي و همزيستي سياهان و سفيدها تاكيد دارد و در نهايت نوعيت انساني را بر هر عوامل نژادي و... برتري مي‌دهد. گونه پنجم فيلم‌هايي است كه صرفا بر بازسازي خشونت بر سياهان تاكيد دارد. در اين نمونه‌ها اساسا هيچ تعامل و رابطه تعريف شده بين سياهان و سفيدها وجود ندارد. سياهان علاوه بر اينكه مورد استثمار سفيدها هستند همواره در معرض كينه‌توزي قرار مي‌گيرند. كمترين خطا و شبهه نافرماني عواقب سخت و مجازات‌هاي سخت همراه دارد. از اين گروه مي‌توان به فيلم مشهور مندينگو اشاره كرد كه اقتباسي است از رماني به همين نام. در فيلم قهرمان داستان كه يك سياهپوست به نام مندينگو است مورد اتهام قرار مي‌گيرد و ارباب سفيد براي مجازات او را در يك ديگ آبجوش مي‌اندازد. دست و پا زدن مندينگو در ديگ آب جوش يكي از صحنه‌هاي مشمئزكننده فيلم است.
جداي از اين تقسيم‌بندي، مي‌توان به دو اثر ادبي كلبه عمو تم نوشته پيچر استوو و ريشه‌ها نوشته الكس هيلي اشاره كرد كه هر كدام از زاويه تاريخي و جامعه‌شناسانه نگاهي متفاوت و تحليلگرايانه به موضوع برده‌داري دارند.
درباره دوازده سال بردگي
دوازده سال بردگي به لحاظ ديدگاهي و نوعيت نگاه فيلمساز به مساله برده‌داري مي‌تواند در نوع دوم اين تقسيم‌بندي يعني گونه نگاه قانونمدار به سياهان قرار بگيرد. 
 شايد كم و بيش به دليل نگاه انساني فيلمساز به يكي از چالش‌هاي تاريخي توانست به يكي از فيلم‌هاي مطرح و موفق در مراسم آكادمي اسكار سال 2014 تبديل شود. فيلم با دريافت سه اسكار بهترين فيلم براي استيو مك كوئين، بهترين بازيگر نقش مكمل زن براي بازي درخشان لوبيتا نيكو نگو و بهترين اثر اقتباسي براي جان ريدلي بيشترين نقدها و نظرات را به خود معطوف كرد. به خصوص از اين جهت كه در عمر هشتاد و شش ساله اسكار براي اولين‌بار يك كارگردان سياهپوست موفق به اخذ اسكار بهترين فيلم اين مراسم شد. اهميت مضاعف فيلم دادن اسكار به فيلمي درباره برده‌داري بود كه سازنده آن يك سياهپوست بود.
شايد اين نوعيت نگاه كه از همذات‌پنداري و حس وامدارانه يك كارگردان سياهپوست نسبت به هم‌نژادان خود نشأت گرفته باعث شده فيلم هم به لحاظ تنوع داستاني و هم نوعيت نگاه او به موضوع برده‌داري در مقايسه با نمونه‌هاي خود كاملا متفاوت و بلكه متمايز باشد. از اين‌رو فيلم به‌رغم خشونت ذاتي كه بر اين‌گونه فيلم‌ها حاكم است به اثري لطيف و شاعرانه و در‌نهايت چالش‌برانگيز تبديل شده است. اين برجستگي پيش از آنكه در پردازش فيلم محصول نگرش نويسنده و در واقع شخصيت‌محوري رمان است كه در مقايسه با قهرمان‌هاي معمول اين‌گونه آثار داراي روحيه‌اي مسالمت‌آميز و صلح‌جويانه است. اين ويژگي در فيلم استيو مك‌كوئين با استفاده از فضاي جنگل كه مكان محوري رخدادهاست و همچنين استفاده هوشمندانه از صداي حشرات و سكوت در تلفيق با فيلمبرداري يكدست و حسي و تدوين جادويي جو واكر نقش موثري در القاي اين حس به بيننده ايفا مي‌كند. در واقع عامل تعيين‌كننده در تفاوت اين نگاه به واقعيت برآمده از شخصيت محوري رمان يعني سولومون برمي‌گردد. شخصيتي كه رمان و فيلم به نمايش مي‌گذارد در نقطه مقابل شخصيت‌هاي محوري و عمدتا كليشه‌اي كه بر اغراق يا نماياندن بي‌واسطه خشونت تاكيد مي‌ورزند چند تفاوت عمده دارد. فيلمساز تلاش مي‌كند در اولين مواجهه با سولومون روي اين تفاوت تاكيد كند. اين تفاوت از طريق معرفي و نحوه زندگي خانواده سولومون، احترام برانگيز بودن او نزد بقيه شهروندان، استفاده از امكاناتي مثل كالسكه شخصي، طرز لباس پوشيدن و رفتار جنتلمن‌مآبانه سولومون و نوع رابطه او با آدم‌هاي پيرامون و به خصوص دلبستگي و تسلطي كه سولومون در نواختن ويلون دارد، مورد تاكيد قرار مي‌گيرد. با اين نشانه‌ها تماشاگر از همان ابتدا با شخصيتي غيرمتعارف از درك و شناخت و تعريف ذهني خود از سياهپوست بودن مواجه مي‌شود. از اين حيث دوازده سال بردگي شايد اولين فيلمي باشد كه شخصيتي اين اندازه متمايز با كليشه‌ها خلق مي‌كند. فيلم با تاكيد روي اين فضا و موقعيت خاص سولومون به عنوان يك سياهپوست زمينه را براي بحران موقعيتي كه به سرعت در آن گرفتار مي‌آيد، مهيا مي‌كند. بحراني كه 12 سال به طول مي‌انجامد و سولومون با همين روحيه آقامنشانه و متمدنانه در مواجهه با دنياي به كل متفاوت بردگي با حفظ همان پرنسيب‌ها تا انتها و همچنان مصر براي احقاق حق خود اصرار مي‌ورزد. آنچه دوازده سال بردگي را متفاوت و متمايز مي‌كند، نگاه شاعرانه فيلم به جهان پيرامون و همزمان پايبندي شخصيت‌محوري به پرنسيب‌هاي اجتماعي و فردي در دنياي زمخت و بي‌رحمي است كه به ماهوي محلي از اعراب ندارد. در فيلم تنها در يك مورد شاهد واكنش خشونت‌آميز پلت هستيم و آن زماني است كه توضيحات و رفتار مودبانه او تاثيري در كينه‌توزي تبيت نمي‌گذارد و او را به ‌شدت كتك مي‌زند. رفتار پلت پيش از اينكه بيانگر ضعف و انفعال او باشد به نوعي بر مقاومت و ايستادگي او در برابر شرايط و تلاش براي زنده بودن در چارچوب قوانين به رسميت شناخته شده تاكيد دارد. در تمام دوران بردگي دوازده ساله پلت، او يك‌بار اقدام به فرار مي‌كند اما مواجهه او با صحنه اعدام فراريان او را به دنبال كردن راه‌حل قانوني مجاب مي‌كند. در فيلم همچنين شاهد برخوردهاي متناقض و متفاوت سفيدها هستيم. به عنوان مثال مي‌توان به دو شخصيت چستر برده‌فروش و آقاي فورد صاحب مزرعه اشاره كرد. رابطه انساني فورد با سولومون و همچنين تحت تاثير قرار گرفتن التماس‌هاي يك زن برده براي جدا نشدن از فرزندانش و همچنين رابطه انساني او با سولومون در نقطه مقابل رفتار چستر كه مي‌گويد احساسات من به پولي كه مي‌گيرم بستگي دارد، بر تفاوت رفتاري سفيدها تاكيد مي‌ورزد. همچنين مي‌توان به رفتار كينه‌توزانه و حسادت برانگيز تبيت با سولومون اشاره كرد كه تا مرز كشتن سولومون پيش مي‌رود، اما با ممانعت سركارگر سفيد چاپين موفق به اين كار نمي‌شود. دوازده سال بردگي سواي سياه بودن و سفيد بودن آدم‌ها به نوعي بر عنصر انسانيت و درجات آن در درون آدم‌ها به عنوان عامل تعيين‌كننده تاكيد مي‌ورزد. اين نگرش به آدم‌ها از سوي يك فيلمساز سياهپوست از اين جهت حايز اهميت است كه به صورت مساله بردگي نگاهي واقع‌بينانه و به همان نسبت به سفيدها فارغ از تفوق نژادي و رنگ شأنيت و درك متفاوتي نشان دهد. از تاثيرگذارترين صحنه‌هاي فيلم مي‌توان به صحنه ‌دار زدن ناموفق سولومون اشاره كرد. زماني كه سولومون با اتكا به پنجه‌هاي پا با مرگ جدال مي‌كند و در اطراف او هم‌نژادهاي او برخي بي‌اعتنا و برخي همچون تنسي با وحشت و نگراني سعي در كمك كردن به او هستند. در اين پلان سكانس دوربين به عنوان ناظر بي‌طرف ما را با لحظات پر اضطراب جدال سولومون با مرگ تنها مي‌گذارد. استفاده هوشمندانه كوئين از صداي زنجره‌هاي جنگل براي القاي حس تنهايي و ترس و مظلوميت يكي از ساده‌ترين و در عين حال سينمايي‌ترين صحنه‌هاي فيلم را رقم مي‌زند. در صحنه‌اي ديگر‌ وقتي سولومون در حال دور شدن از مزرعه اپس است دوربين با حركت معكوس همزمان رهايي او از بردگي و همچنين ادامه اسارت ديگر بردگان را به زبان تصوير يادآور مي‌شود. 

 

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون