• ۱۴۰۳ يکشنبه ۹ ارديبهشت
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 5357 -
  • ۱۴۰۱ سه شنبه ۱ آذر

درباره تهديدها و دستگيري‌هاي اخير هنرمندان زن

در آستانه فصلي سرد٭

احمد طالبي‌نژاد

بر خلاف بعضي از كشورها، هنرمندان جامعه ما در ايران، دست‌كم بخشي از آنها از بطن جامعه‌اند و از مردم جدا نيستند؛ چه قبل و چه بعد از انقلاب 57. معمولا هنرمندان در مقاطع مهم و ‌حساس واكنش‌هايي از خودشان نشان مي‌دهند. هم به حكم وظيفه اخلاقي و هم به حكم وظيفه اجتماعي. به عبارت ديگر، جامعه از آنها توقع دارد ساكت و صامت نباشند؛ چون در جايگاهي قرار دارند كه حرف‌شان شنيده، خوانده مي‌شود و از آنها توقع مي‌رود با مردم همدلي كنند و اگر بتوانند زبان آنها باشند. به هر حال اين روزها جامعه ايران به دلايل مختلف ملتهب است؛ از آنجايي كه اهل مباحث سياسي نيستم وارد جزييات نمي‌شوم. در ماه‌هاي اخير ديده شده كه تعدادي از هنرمندان با مردم همراهي مي‌كنند و اين همدلي به اشكال مختلف است؛ يا بيانيه امضا مي‌كنند يا كنش‌هاي اجتماعي مثل برداشتن روسري توسط خانم‌ها دارند يا بعضي از آقايان مجري و كارشناس از برنامه‌هاي تلويزيوني كناره‌گيري مي‌كنند يا سينماگراني كه پروژه‌هاي در حال توليد را متوقف مي‌كنند. از چندوچون اين قبيل رفتارها بگذريم كه نياز به بحث طولاني دارد؛ با اين پرسش كه چرا به اين مرحله رسيده‌ايم كه جامعه به‌رغم همه مسائل و مشكلات دچار تشتت مي‌شود؟ در اين روزها با جامعه‌اي به‌ شدت دوقطبي مواجهيم؛ ازجمله اينكه يك عده موافق رفتن تيم ملي به جام جهاني قطر و يك عده مخالف حضور آن در اين جام بودند؛ ولي به هر حال تيم ملي در جام جهاني حضور پيدا كرد و حالا همه ‌چيز بستگي به عملكرد آنها در اين حضور دارد. يا يك عده هم موافق اعتراض‌ها و فعاليت‌هاي هنرمندان بودند و هستند؛ عده‌اي هم معتقدند هنرمند نبايد وارد عرصه سياست شود؛ اينكه هنرمند نبايد وارد دنياي سياست شود يا بايد بشود هم بحث دامنه‌داري‌ را در دنياي هنر مي‌طلبد. در همه عرصه‌هاي هنري، هنرمندان شناخته ‌شده‌اي، از نقاش و موزيسين و شاعر تا نمايشنامه‌نويس و سينماگر و... در مقاطع حساس در كنار مردم ايستاده‌اند و حتي گاهي پيشقراول حركت‌هاي اجتماعي و سياسي بوده‌اند. از جمله نقش هنرمندان در جنبش 1968 فرانسه يا اقدام ژان پل ساتر كه در انقلاب الجزاير مردم را بسيار پشتيباني كرد؛ اما الان و در شرايط اين روزهاي جامعه ما بحث درباره اين است كه برخي هنرمندان به دليل ابراز همدلي با مردم يا حذف مي‌شوند، يا تهديد يا دستگير و راهي زندان مي‌شوند؛ از جمله چيزهايي كه در مورد آنها گفته مي‌شود، اين است كه امتيازات اجتماعي‌شان را سلب مي‌كنند. كدام امتياز اجتماعي؟ واقعا نفهميدم منظور از امتياز اجتماعي هنرمندان چيست؟ مگر هنرمندان قرار است تافته جدا بافته باشند؟ اگر تافته جدا بافته هستند كه اصلا هنرمند نيستند يا هنرمند مردمي نيستند و مردم هم به آنها كاري ندارند! البته هميشه بوده‌اند عده‌اي كه دامن‌شان را از هر ماجرايي دور نگه داشته‌اند كه مبادا آلوده شود! در عوض در بزنگاه‌هايي هنرمنداني را داشته و داريم كه كار عملي مي‌كنند؛ چون در دوراهي به‌ شدت خطرناكي قرار گرفته‌اند. به اين صورت كه اگر واكنشي نشان ندهند و سكوت كنند، با مردم معترضي روبه‌رو خواهند شد كه سكوت‌شان را زير سوال مي‌برند؛ اگر هم كاري كنند توسط مقامات زير سوال مي‌روند و اين تصميم دشواري است براي آنان كه دل به دريا مي‌زنند و اين تصميم را عملي مي‌كنند. مثل چند بانوي بازيگر و كارگردان در روزهاي اخير. حال چه بايد كرد؟ در اين ميان برخي هم به قول فوتباليست‌ها وسط بازي مي‌كنند؛ نه اين‌وري و نه آن‌وري. چنين موقعيتي بسيار سخت‌تر از دوراهي مورد اشاره قبل است. حالا اين روزها دو بانوي سينماگر به اتهام طرفداري از معترضان، در بند هستند؛ عجيب اينكه محجوب‌تر و نجيب‌تر از آنها در سينما نديده‌ام. هم به لحاظ اخلاقي و هم از نظر اجتماعي. هنگامه قاضياني از هنرمنداني است كه با تعدادي از سينماگران موسوم به «بچه‌مسلمان» و به اصطلاح «خودي» همكاري داشته است. فراموش نكنيم كتايون رياحي نقش زليخا را در سريال «يوسف پيامبر» بازي كرده كه كارگردانش فرج‌الله سلحشور، يكي از داغ‌ترين طرفداران نظام جمهوري اسلامي بود. يا ترانه عليدوستي كه در سلامت اخلاق و رفتارش هيچ كس شكي ندارد! به نظر من در اين شرايط ملتهب حق اين هنرمندان نيست كه در بند يا تحت تعقيب باشند. اما يك پرسش اساسي؛ در چنين شرايطي كه اين فشارها بر زنان و از جمله زنان هنرمند وجود دارد، چرا آقايان هنرمند با بانوان همراهي نمي‌كنند؟
٭ عنوان يادداشت عبارتي 
از يك شعر فروغ فرخزاد است

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون