• ۱۴۰۳ شنبه ۱ ارديبهشت
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 5411 -
  • ۱۴۰۱ چهارشنبه ۵ بهمن

منجي از گذشته مي‌آيد؟

محمد زارع شيرين كندي

هر صغيري مي‌تواند با ممارستِ سخت و فعاليت فراوان به بلوغ عقلي برسد، بزرگ و مستقل شود و مديريت امور و كارهايش را به عهده گيرد. اذعان به اراده و توان انسان و اصرار به عظمت و اعجاز آن به اين معنا نيست كه او قادر است هر محال و ممتنعي را ممكن كند و اگر يك فلج مادرزاد در مسابقه دووميداني نتواند رتبه اول را به دست آورد مسلما خود مقصر است! نه! بي‌ترديد در اين‌گونه سخنان، انسان و صفات او «مطلق» انگاشته مي‌شود و جز او همه هيچ و پوچ. مقصود آن است كه حيات انسان همواره رو به آينده و امكان و اميد معنا مي‌يابد نه رو به گذشته تاريخي و وقايعي كه ديگر تغييرپذير نيستند. انساني كه صورت‌ها و مثال‌ها و آرمان‌هايش را از آينده برنمي‌گزيند، در گذشته مي‌زيد و همواره «قيم»‌ها و «قهرمان»‌هاي قديم را مي‌تواند جلو چشم مجسم كند دشوار و بعيد است كه از «صغارت» و «قيمومت» خارج شود. آيا بدبخت نيست مردمي كه مي‌خواهد فقط «قيم»‌ها را تغيير دهد نه «خويشتن» را، نه ساختارها و اركان و نهادها و شيوه‌ها را؟ آيا بدبخت نيست مردمي كه هنوز از چيستي و حلاوت و لذت و جادوي «قدرت» چيز اندكي مي‌داند؟ 
غرب قرن‌ها كوشيد، قرن‌ها انديشيد، قرن‌ها عمل و مبارزه كرد، قرن‌ها هزينه و قرباني داد تا توانست مطلقيتِ قدرت و قيمومت را مهار كند. تغيير و جابه‌جايي «قيم»‌ها، اگر هم به سختي ممكن باشد، چيزي را عوض نمي‌كند و از قضا صرفا تاريكي افق‌هاي آينده را نشان مي‌دهد. مردمي كه نمي‌تواند افق‌هاي تازه را درست ببيند مجبور است در گذشته‌اش لم دهد و دلخوش باشد اما راحتي و تن آساني با حركت به جلو و از سر گذراندنِ تجربه‌هاي جديد سازگار نمي‌تواند باشد. جامعه با ارزيابي دقيق و سنجيده شرايط امكان مي‌تواند دست‌كم برخي از خواست‌هايش را ممكن و عملي كند تنها اگر بر بطالت و پيامد آن، يعني خودخواهي و خودستايي، غالب‌ آيد و در گذشته‌ها به دنبال «منجي» نگردد. «منجي» از آينده مي‌آيد. 
جهان جديد (مدرن) جهان «منجي»‌ها و «قهرمان»‌ها نيست بلكه جهان سختكوشي‌ها و همت‌ها و سماجت‌ها و ادامه دادن‌هاست. به سبب تنبلي و راحت‌طلبي است كه انسان‌ها مي‌خواهند همه‌ چيز را به صورت آماده از گذشتگان، پدران و اجداد و در يك كلمه از «سنت» اخذ كنند، زيرا در اين صورت ديگر نيازي به تفكر نو، آغاز نو و كارنو و در يك كلمه «مدرنيته» نيست. البته گشودن راه آينده نيز هرگز سهل و ساده نيست. 
در تاريخ آزموده‌ها را به كرات نمي‌توان آزمود، چراكه اين كار جز پشيماني چيزي به بار نمي‌آورد. مي‌توان از تجربه‌ها آموخت و مسير تازه‌اي را در افق ديد، با اتكاء به عقل و هوش و كوشش خود راه افتاد و آهسته آهسته گام برداشت. مردمان فقط با شنا كردن مي‌توانند شنا ياد بگيرند نه با توسل به «قيم»‌ها و تمسك به «منجي»‌ها. نيچه زماني گفته بود: حدود دو هزار سال و نه يك خداي تازه! مشابه سخن نيچه را شاعر ما سروده است: بيزارم از آن كهنه خدايي كه تو داري / هر لحظه مرا تازه خداي دگرستي

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون