• 1404 چهارشنبه 24 ارديبهشت
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
fhk; whnvhj بانک ملی بیمه ملت

30 شماره آخر

  • شماره 5423 -
  • 1401 پنج‌شنبه 20 بهمن

پرسش‌هايي در باب توتاليتاريسم

بخش 9- توده كيست؟

محمدجواد لساني

لازم است پيش از ورود به كتاب اصلي هانا آرنت، به عبارت مهمي انديشيده شود؛ «توده، علت تامه پيدايش توتاليتاريسم» چكيده معتبري است كه اين نظريه‌پرداز خواسته تا در آن غور صورت گيرد. رفتار‌شناسي توده، جست‌وجوي پردامنه‌اي مي‌طلبد تا اين انبوه متراكم و بي‌چشم و گوش واضح‌تر ديده شوند. آرنت از آن با تعريف زيست جهان يك توتاليتر، ياد كرده. اما چندان براي شناخت توده بسنده نيستند. به‌طور قطع از نظرگاه انديشه‌وران ديگر، مطالب آگاهي‌بخشي وجود دارد. در ميان آنان مي‌توان به يك عصب‌شناس اشاره كرد كه ‌زاده ۱۸۵۶ ميلادي در اتريش است. زيگموند فرويد، خود با همه محدودانگاري ميل بشري، تنها از راه غرايز جنسي، برداشت‌هايي درباره توده دارد. او بعدها شاگرد ارزشمندي چون كارل گوستاو يونگ را به جهان انديشه ارايه داد. فرويد در كتاب «روان‌شناسي توده‌اي و تحليل اگو»، به چرايي اطاعت جمع از يك پيشوا پرداخته است. در ديباچه اين كتاب آمده: «فرويد كتاب روان‌شناسي توده‌اي و تحليل اگو را در سال ۱۹۲۱ ميلادي نوشت. دوازده سال پيش از 
به قدرت رسيدن هيتلر و پيش از شكل‌گيري جنبش نازيسم در آلمان. اين كتاب را مي‌توان پيشگويي‌ ظهور فاشيسم و نازيسم در اروپا دانست. فرويد، پيوندهايي كه منجر به شكل‌گيري توده مي‌شود را ترسيم كرده است.» عنوان‌هايي چون توصيف ذهن توده‌، فرآيند تلقين، نگرش پادگاني، خوديكي‌انگاري، غريزه گله‌اي و رمه آغازين در كتاب به چشم مي‌خورد. اين نويسنده راه‌هايي را جست‌وجو مي‌كند كه يك اقتدارگرا از طريق آنها در پي ارضاي محرك‌هاي غريزي خود است تا ذهنيت انبوه بي‌نام و نشاني را هدف قرار دهد كه به دنبال الگو، ابژه و حامي هستند.
 در ميان ساير انديشمندان هم مي‌توان سيري كرد تا به سامان درستي برسيد. حسين بشيريه، استاد ايراني به حلقه گمشده‌اي مي‌پردازد كه در تقابل با اين انبوه بي‌هويت است: «از منظر جامعه‌شناسي سياسي، جامعه توده‌اي درست در مقابل جامعه مدني قرار مي‌گيرد. در جامعه توده‌اي نوعي همساني، ميان افكار و عقايد توده‌ها وجود دارد و يك رابطه همبستگي و ارگانيكي ميان توده‌ها برقرار و حاكم است. از منظر زماني و چگونگي ظهور و بروز، جامعه توده‌اي در شرايط انتقال و گذار جامعه سنتي به جامعه مدرن يا حتي مي‌تواند در خود جامعه مدرن ظهور پيدا كند و پديدار شود. خصلت بارز جامعه توده‌اي آن است كه اساسا در چنين جوامعي، تمايزات گروهي و صنفي سنتي كم‌رنگ و در مقابل نوعي همساني ميان افراد پيدا مي‌شود. در واقع مي‌توان گفت كه گذار از جماعت به جامعه همواره متضمن گرايش به پيدايش وضعيت توده‌اي است».۱ و يك انديشمند غربي به نام آنتوني گيدنز به اين ويران‌سازي هويت فردي و محلي اشاره فكورانه‌اي دارد: «از منظر جامعه‌شناسي اميل دوركيم، جامعه توده‌اي مظهر و نماد وضعيت آنومي يا بي‌هنجاري است. در فرآيند سازوكارهاي جامعه توده‌اي اساسا هويت‌هاي متمايز قومي، محلي، مذهبي و صنفي دستخوش فروپاشي مي‌شوند و ميزان همساني و شباهت در آنها افزايش مي‌يابد.»۲
نقشي كه در اين ميان شايان توجه است و چون سلسله اعصاب عمل مي‌كند يك‌سويگي يا ايدئولوژيك شدن ذهن توده است كه بدون چون و چرا فرمان‌هايي ولو بر ضد اخلاق را براي اجراي تام و تمام از بالا مي‌پذيرد. در بخش ديگري، بشيريه به اين ابتلاي جمعي و پشتيباني رسانه‌اي اشاره كرده: «خصلت و ويژگي بارز جامعه توده‌اي اين است كه اساسا در چنين جامعه‌اي، همبستگي اجتماعي سنتي از ميان رفته و جامعه عميقا در حال گسيختگي و سرگشتگي اخلاقي و معنوي به‌‌‌ سر مي‌برد. ليكن جنبش توده‌اي، همبستگي سياسي تازه‌اي در جامعه ايجاد مي‌كند كه ‌گرچه از لحاظ عاطفي شديد است ليكن كاذب، سطحي و گذر‌است. اساس اين همبستگي، نه علايق گروهي و صنفي بلكه روابط غيرشخصي ايدئولوژيك است. از همين رو همبستگي تصنعي جامعه توده‌اي شكننده است. جامعه توده‌اي استعداد ويژه‌اي براي ايدئولوژيك شدن دارد، زيرا ايدئولوژي و جنبش توده‌اي باتوجه به ويژگي‌هاي چنين جامعه‌اي داراي خصلتي التيام‌بخش است. وسايل ارتباط توده‌اي نيز لازمه ايجاد همبستگي ايدئولوژيك هستند.»۳
همچنين مي‌توان به ديدگاه‌هاي ويليام كورن هاوزر درباره جامعه توده‌اي اشاره داشت كه در اثر وي زيرعنوان «سياست يك اجتماع توده‌اي» بازتاب يافته. اين استاد دانشگاه بركلي و شيكاگو در تحليل پيدايش جامعه توده‌اي مدرن بر آن است كه تحولات سده‌هاي اخير، زمينه پيدايش اجتماع توده‌اي و توتاليتاريسم را در قرن بيستم فراهم آورده. وي جامعه مردم‌سالار و پلوراليست را در برابر اجتماع توده‌اي قرار مي‌دهد. طبق نگاه اين شخص هم، در غياب جامعه مدني است كه نهادها، فرمايشي و توده‌اي مي‌شوند. باور كورن هاوزر، جامعه توده‌اي، برآيند يك‌دست شده از فروپاشي همبستگي‌ها حتي در خانواده است كه پيش از آن، هويت‌مندي مستقلي داشته‌اند.۴
در مجموع مي‌توان، صداي پاي توده‌گرايي را در قبرستاني به گوش شنيد كه همه نظرات مستقل شخصي و گروهي تشكل‌هاي مدني مدفون شده باشند. اين وضعيت ممتازي است كه يك توتاليتر مي‌تواند به راحتي در آن اقليم نشو و نما كند و ساليان متمادي، به سلطه‌گري خود تداوم بخشد. 

۱ و ۳ بشيريه، حسين، كتاب «تاريخ انديشه‌هاي سياسي قرن بيستم، ليبراليسم و محافظه‌كاري»، تهران، ۱۳۸۵ نشر ني.
۲. گيدنز، آنتوني، دوركيم، ترجمه يوسف اباذري، تهران ۱۳۶۳ انتشارات خوارزمي
۴. ويليام كورن هاوزر
W.Kornhauser
كتاب سياست در اجتماع توده‌اي 
the politics of mass society.
newyork.free
 press

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون