به هم ريختن پيشفرضها
محمدرضا لطفي٭/
هر فيلمي پيش از ديده شدن، براي تماشاگر و خصوصا مخاطب جديتر سينما همواره با پيشفرضهايي همراه است. نام سازنده، بازيگران فيلم و سوژه داستان فاكتورها و پارامترهايي هستند كه معمولا در شكلگيري اين ذهنيت به تماشاگر كمك ميكنند اما در «روز مبادا» با فيلمي از يك فيلمساز اول طرف هستيم كه گفته ميشود به استثناي حضور چند دقيقهاي هديه تهراني، خانواده او بازيگران فيلمش هستند. فيلمي كه در گروه هنر و تجربه در حال اكران است و همه اين موارد ممكن است عاملي باشد براي آنكه سطح انتظارات از اين فيلم خيلي بالا نباشد.
بايد اعتراف كنم كه هرگز علاقهاي به ديدن فيلمهايي كه كيارستمي در آن ردپايي داشته يا توسط شاگردان اين استاد مسلم ساخته شده است نداشتهام چرا كه در تمام اين فيلمها، سازنده سعي در كپيبرداري از فضاي سينماي كيارستمي دارد كه نتيجهاش هم يك كپي درجه چندم ميشود. با اين پيشفرضها به سالن سينما رفتم، چراغها خاموش شد و «روز مبادا»» آغاز، اما...
بايد اذعان داشت كه در همان اوايل فيلم و درست زماني كه چند سكانس از حضور و بازي مادر فيلمساز يعني «شيرين آقا رضا كاشي» گذشته تمام پيشفرضهاي قبلي فرو ميريزد و فيلم فرم و ساختار خود را ميشناسد و هيچ نوع كپي از مشاور پروژه فيلم (عباس كيارستمي) وجود ندارد. عناصر فيلم در جاي خود هستند و به همين دليل مخاطب به راحتي وارد فضا و دنياي فيلم ميشود. فيلمي كه قرار نيست با قواعد كلاسيك و معمول سينما سنجيده شود و ميخواهد مرز بين خيال و واقعيت، مستند و داستان، فيلم و حقيقت را در هم بشكند و تماشاگر را همراه با فيلمساز كه در فيلم شخصيت اول و همپاي مخاطب است به دنياي خود ببرد كه اتفاقا در اين راه كاملا موفق است.
فراموش نكنيم كه اين نوع فيلمسازي بهشدت سختتر از فيلمسازي معمول است و قرار است اثري توليد شود كه در عين حرفهاي بودن حس پروداكشن ندهد و اين تصور در ذهن مخاطب شكل بگيرد كه آن چيزي كه ميبيند از دريچه يك فضاي واقعي و معمول گذشته است. چيزي كه من نيز در فيلم «روايت ناپديد شدن مريم» به شكلي ديگر تجربه كردهام و ميدانم كه چقدر به وجود آوردن اين فضا در فيلم سخت و دشوار است؛ حال «روز مبادا» به خوبي در اجراي اين فرم موفق شده است. براي همين هم ممكن است عدهاي بگويند اينكه فيلمسازي نيست، با يك دوربين هنديكم و استفاده از اعضاي خانواده كه نميشود فيلم ساخت اما درست همين جاست كه مشخص ميشود كارگردان كار خود را درست انجام داده كه در دل پروسه توليد فيلم، اتمسفر فيلم را درست اجرا كرده است يعني اين گونه القا شود كه فيلم با يك هنديكم و اتفاقات پيشبيني نشده اعضاي خانواده جلوي دوربين شكل گرفته است. ماحصل اين تلاش چنين است كه «روز مبادا» فراتر از انتظارات اوليه و پيشفرضها و كارگرداني، گامي جلوتر از يك فيلم اولي برداشته است؛ فيلمي كه جسور است و بدون ترس و احتياط دست به نوآوري ميزند. بايد به نسل جديد و نگاههاي تازهاي كه وارد سينما شدهاند توجه كرد و خوشحال بود كه حالا اين نوع سينما به واسطه اكران گروه هنر و تجربه شكلي كاناليزه يافته است و باعث شده تا خوني تازه در رگهاي بيمار و بياتفاق سينماي ايران جاري شود.
٭كارگردان فيلم روايت ناپديدشدن مريم