مروري بر وصيتنامه سياسي - الهي امام خميني
از وصيت به مسوولان كشور
تا منع كردن نظاميان از ورود به سياست
وصيتنامه امام خميني در سال 1361 نوشته و تنظيم شد. اين نسخه وصيتنامه تير ماه 1362 به رسم امانت نزد نخستين دوره مجلس خبرگان سپرده شد. 4 سال بعد، وصيتنامه بهروز شد و در حضور تعدادي از مسوولان به امانت تحويل نماينده آستان قدس رضوي و مجلس خبرگان رهبري شد. اين نسخههاي وصيت، در مجلس شوراي اسلامي مهر و موم شد؛ نسخه آستان قدس رضوي تحويل مهدوي كني، مهدي كروبي، توسلي و صانعي شد تا به مشهد ببرند. وصيتنامه امام يك روز پس از اعلام فوت، يعني 15 خرداد ماه 1368، توسط آيتالله خامنهاي در صحن مجلس خبرگان رهبري قرائت شد. در اين وصيتنامه، توصيههايي به اقشار مختلف جامعه صورت گرفته است.
در سطح كشور شايعههاي وسيع ميكنند زندانها پر از جوانان است
امام خميني در فرازي از وصيتنامه خود به برخي توطئهها اشاره دارد و آنها را اين گونه معرفي ميكند: «شايعههاي وسيع در سطح كشور - و در شهرستانها بيشتر - بر اينكه جمهوري اسلامي هم كاري براي مردم انجام نداد. بيچاره مردم با آن شوق و شعف فداكاري كردند كه از رژيم ظالمانه طاغوت رهايي يابند، گرفتار يك رژيم بدتر شدند! مستكبران مستكبرتر و مستضعفان مستضعفتر شدند! زندانها پر از جوانان كه اميد آتيه كشور است ميباشد و شكنجهها از رژيم سابق بدتر و غيرانسانيتر است! هر روز عدهاي را اعدام ميكنند به اسم اسلام! و اي كاش اسم اسلام روي اين جمهوري نميگذاشتند! اين زمان از زمان رضاخان و پسرش بدتر است! مردم در رنج و زحمت و گراني سرسامآور غوطه ميخورند... آزادي در هر چيز از ملت سلب شده! و بسياري ديگر از اين قبيل امور كه با نقشه اجرا ميشود. و دليل آنكه نقشه و توطئه در كار است آنكه هرچند روز يك امر در هر گوشه و كنار و در هر كوي و برزن سر زبانها ميافتد؛ در تاكسيها همين مطلب واحد و در اتوبوسها نيز همين و در اجتماعات چند نفره باز همين صحبت ميشود؛ و يكي كه قدري كهنه شد يكي ديگر معروف ميشود. و معالأسف بعضی روحانيون كه از حيلههاي شيطاني بيخبرند با تماس يكي ـ دو نفر از عوامل توطئه گمان ميكنند مطلب همان است. و اساس مساله آن است كه بسياري از آنان كه اين مسائل را ميشنوند و باور ميكنند اطلاع از وضع دنيا و انقلابهاي جهان و حوادث بعد از انقلاب و گرفتاريهاي عظيم اجتنابناپذير آن ندارند ـ چنانچه اطلاع صحيح از تحولاتي كه همه به سود اسلام است ندارند ـ و چشم بسته و بيخبر امثال اين مطالب را شنيده و خود نيز با غفلت يا عمد به آنان پيوستهاند.» مام در عين حال ميافزايد كه «اينجانب هيچگاه نگفته و نميگويم كه امروز در اين جمهوري به اسلام بزرگ با همه ابعادش عمل ميشود و اشخاصي از روي جهالت و عقده و بي انضباطي برخلاف مقررات اسلام عمل نميكنند؛ لكن عرض ميكنم كه قوه مقننه و قضاييه و اجراييه با زحمات جانفرسا كوشش در اسلامي كردن اين كشور مي كنند و ملتِ دهها ميليوني نيز طرفدار و مددكار آنان هستند؛ و اگر اين اقليت اشكالتراش و كارشكن به كمك بشتابند، تحقق اين آمال آسانتر و سريعتر خواهد بود.»
وصيت به براندازان
در بخش ديگري از اين وصيتنامه آمده كه «اينجانب در اينجا يك وصيت به اشخاصي كه به انگيزه مختلف با جمهوري اسلامي مخالفت ميكنند و به جوانان، چه دختران و چه پسراني كه مورد بهرهبرداري منافقان و منحرفان فرصتطلب و سودجو واقع شدهاند مينمايم كه بيطرفانه و با فكر آزاد به قضاوت بنشينيد و تبليغات آنان كه ميخواهند جمهوري اسلامي ساقط شود و كيفيت عمل آنان و رفتارشان با تودههاي محروم و گروهها و دولتهايي كه از آنان پشتيباني كرده و ميكنند و گروهها و اشخاصي كه در داخل به آنان پيوسته و از آنان پشتيباني ميكنند و اخلاق و رفتارشان در بين خود و هوادارانشان و تغيير موضعهايشان در پيشامدهاي مختلف را با دقت و بدون هواي نفس بررسي كنيد و مطالعه كنيد حالات آنان كه در اين جمهوري اسلامي به دست منافقان و منحرفان شهيد شدند و ارزيابي كنيد بين آنان و دشمنانشان؛ نوارهاي اين شهيدان تا حدي در دست و نوارهاي مخالفان شايد در دست شماها باشد، ببينيد كدام دسته طرفدار محرومان و مظلومان جامعه هستند.»
وصيت به مجلس و دولت
امام در ادامه نوشته كه «به ملت عزيز ايران توصيه ميكنم كه نعمتي كه با جهاد عظيم خودتان و خون جوانان برومندتان به دست آورديد همچون عزيزترين امور قدرش را بدانيد و از آن حفاظت و پاسداري نماييد و از مشكلاتي كه در اين صراط مستقيم پيش ميآيد نهراسيد... به مجلس و دولت و دستاندركاران توصيه مينمايم كه قدر اين ملت را بدانيد و در خدمتگزاري به آنان خصوصا مستضعفان و محرومان و ستمديدگان فروگذار نكنيد.»
وصيت به نمايندگان مجلس
در بخش ديگري، نمايندگان مجلس مورد خطاب وصيتنامه قرار گرفتهاند: «اكنون كه... وكلا از خود مردم و با انتخاب خودشان، بدون دخالت دولت و خانهاي ولايات به مجلس شوراي اسلامي راه يافتند و اميد است كه با تعهد آنان به اسلام و مصالح كشور جلوگيري از هر انحراف بشود.»
وصيت به شركت در انتخابات
امام در ادامه افزوده: «اكنون كه بحمداللّه تعالي موانع رفع گرديده و فضاي آزاد براي دخالت همه طبقات پيش آمده است، هيچ عذري باقي نمانده و از گناهان بزرگ نابخشودني، مسامحه در امر مسلمين است. هركس به مقدار توانش و حيطه نفوذش لازم است در خدمت اسلام و ميهن باشد... وصيت من به ملت شريف آن است كه در تمام انتخابات، در صحنه باشند و اشخاصي كه انتخاب ميكنند روي ضوابطي باشد كه اعتبار ميشود مثلا در انتخاب خبرگان براي تعيين شوراي رهبري يا رهبر، توجه كنند كه اگر مسامحه نمايند و خبرگان را روي موازين شرعيه و قانون انتخاب نكنند، چه بسا كه خساراتي به اسلام و كشور وارد شود كه جبران پذير نباشد.»
وصيت به رهبر و شوراي رهبري
«رهبر و شوراي رهبري» نيز مورد خطاب قرار گرفتهاند: «خود را وقف در خدمت به اسلام و جمهوري اسلامي و محرومان و مستضعفان بنمايند؛ و گمان ننمايند كه رهبري فينفسه براي آنان تحفهاي است و مقام والايي، بلكه وظيفه سنگين و خطرناكي است كه لغزش در آن اگر خداي نخواسته با هواي نفس باشد، ننگ ابدي در اين دنيا و آتش غضب خداي قهار در جهان ديگر در پي دارد.»
وصيت به وزير خارجه
امام در ادامه وزراي حال و آينده وقت را از «رفتار غيرانساني و غيراسلامي» برحذر داشته است. همچنين وزراي امور خارجه نيز خطاب شدهاند تا «از هر امري كه شائبه وابستگي با همه ابعادي كه دارد به طور قاطع» احتراز كنند.
وصيت به نظاميان براي عدم ورود به سياست
بخش مهمي از وصيتنامه امام به موضوع نظاميان و سياست بازميگردد: «وصيت اكيد من به قواي مسلح آن است كه همان طور كه از مقررات نظام، عدم دخول نظامي در احزاب و گروهها و جبههها است به آن عمل نمايند؛ و قواي مسلح مطلقا - چه نظامي و انتظامي و پاسدار و بسيج و غير اينها - در هيچ حزب و گروهي وارد نشده و خود را از بازيهاي سياسي دور نگه دارند. در اين صورت ميتوانند قدرت نظامي خود را حفظ و از اختلافات درون گروهي مصون باشند. و بر فرماندهان لازم است كه افراد تحت فرمان خود را از ورود دراحزاب منع نمايند. و چون انقلاب از همه ملت و حفظ آن بر همگان است، دولت و ملت و شوراي دفاع و مجلس شوراي اسلامي وظيفه شرعي و ميهني آنان است كه اگر قواي مسلح، چه فرماندهان و طبقات بالا و چه طبقات بعد، برخلاف مصالح اسلام و كشور بخواهند عملي انجام دهند يا در احزاب وارد شوند كه ـ بياشكال به تباهي كشيده ميشوند ـ يا در بازيهاي سياسي وارد شوند، از قدم اول با آن مخالفت كنند. و بر رهبر و شوراي رهبري است كه با قاطعيت از اين امر جلوگيري نمايد تا كشور از آسيب در امان باشد.»
وصيت درباره مطبوعات
در ادامه اين وصيتنامه «به مجلس شوراي اسلامي در حال و آينده و رييسجمهور و روساي جمهور مابعد و به شوراي نگهبان و شوراي قضايي و دولت در هر زمان» تاكيد شده كه «نگذارند اين دستگاههاي خبري و مطبوعات و مجلهها از اسلام و مصالح كشور منحرف شوند.»
وصيت به مجلس، شوراي نگهبان و رييسجمهوري
امام در ادامه به مجلس و شوراي نگهبان و دولت و رييسجمهور و شوراي قضايي تاكيد ميكند كه «در مقابل احكام خداوند متعال خاضع بوده؛ و تحت تأثير تبليغات بيمحتواي قطب ظالم چپاولگر سرمايهداري و قطب ملحد اشتراكي و كمونيستي واقع نشويد و به مالكيت و سرمايههاي مشروع با حدود اسلامي احترام بگذاريد و به ملت اطمينان دهيد تا سرمايهها و فعاليتهاي سازنده به كار افتند و دولت و كشور را به خودكفايي و صنايع سبك و سنگين برسانند. به ثروتمندان و پولداران مشروع وصيت ميكنم كه ثروتهاي عادلانه خود را به كار اندازيد و به فعاليت سازنده در مزارع و روستاها و كارخانهها برخيزيد كه اين خود عبادتي ارزشمند است.».
خداحافظي با ملت
بنيانگذار انقلاب در پايان اينگونه خداحافظي ميكند: «با دلي آرام و قلبي مطمئن و روحي شاد و ضميري اميدوار به فضل خدا از خدمت خواهران و برادران مرخص، و به سوي جايگاه ابدي سفر ميكنم. و به دعاي خير شما احتياج مبرم دارم. و از خداي رحمان و رحيم ميخواهم كه عذرم را در كوتاهي خدمت و قصور و تقصير بپذيرد. از ملت اميدوارم كه عذرم را در كوتاهيها و قصور و تقصيرها بپذيرند. و با قدرت و تصميم اراده به پيش روند و بدانند كه با رفتن يك خدمتگزار در سدّ آهنين ملت خللي حاصل نخواهد شد كه خدمتگزاران بالا و والاتر در خدمتند، واللّه نگهدار اين ملت و مظلومان جهان است».