• ۱۴۰۳ جمعه ۱۱ آبان
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
بانک ملی صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 5503 -
  • ۱۴۰۲ شنبه ۲۰ خرداد

گفت‌وگو با جعفر گودرزي، رييس انجمن منتقدان و نويسندگان سينماي ايران درباره جايگاه كمدي در سينماي ايران

كمدي خوب، هنرمندي مي‌طلبد

تينا جلالي

كمدي به عنوان يكي از مهم‌ترين گونه‌هاي سينمايي و ذات دوست داشتني، پتانسيل ارتباط با قشر‌هاي مختلف جامعه را دارد؛ از آنجايي كه قصه‌هاي كمدي به موضوعات مهم روز كشور هم مي‌تواند ورود كند و سازندگان با زبان شوخي به طرح مضامين گفته نشده بپردازند، از اين حيث قدرت تاثير‌گذاري بالايي هم مي‌تواند داشته باشد اما متاسفانه در ايران اين ‌گونه مهم سينمايي -با اينكه بازوي كمكي اقتصاد سينماست- كاركرد خاصي ندارد و جدي گرفته نمي‌شود. درحالي كه وقتي به گذشته سينماي ايران در دهه شصت نگاه مي‌كنيم فيلم‌هاي كمدي خوبي ساخته شد كه هم مورد استقبال مردم بود و هم اساسا آن زمان كمدي داراي شأن و منزلتي بود.

درباره چرايي تنزل جايگاه كمدي در سينماي ايران و اينكه چرا اين گونه مهم در سينماي ايران جريان‌ساز نيست با جعفر گودرزي رييس انجمن منتقدان و نويسندگان سينماي ايران گفت‌وگو كرديم كه  پيش روي شماست: 

   ‌جناب گودرزي! شما در مقام رييس انجمن منتقدان و نويسندگان سينماي ايران و از آنجايي كه اشراف زيادي به سينما و مسائل آن داريد، بارها در يادداشت و نوشتارهاي‌تان به نقد شرايط سينما خصوصا موقعيت فعلي پرداختيد. در وهله اول در اين باره كمي براي‌مان صحبت مي‌كنيد؟ 
واقعيت اين است كه رسالت منتقد سينما حساسيت داشتن و واكنش نسبت به ناكارايي و ناكارآمدي و نابساماني‌هاي سينماست. منتقد فقط به نقد زيبايي‌شناسي فيلم‌ها دست نمي‌زند بلكه مديريت سينما را هم در بوته نقد خود قرار مي‌دهد. ضمن اينكه من مسووليت انجمن منتقدان سينما را هم  به عهده دارم و اين تعهد صنفي، مسووليت مرا نسبت به سينما و مسائل آن بيشتر مي‌كند.
 براي ما دفاع از فرهنگ و اعتلاي هنري در شرايط مناسب، يك وظيفه كلي است، مديران نمي‌توانند آن را به‌ يك وظيفه اجباري در دفاع و حمايت از شرايط نامناسب تقليل دهند. 
سينماي ما اين روزها بدجوري به قهرمان نياز دارد؛ چه قهرمان‌هاي دراماتيك چه قهرمان‌هاي استراتژيك.
متاسفانه سينماي ما از توليد گرفته تا نمايش و اكران و حتي حاشيه‌هاي فراسينمايي‌اش دچار بحران است كه حالا با بحران‌هاي سياسي و اجتماعي هم گره خورده است. هيچ زماني مثل امروز سينماي ما در يك وضعيت بلاتكليفي، سردرگمي و ورشكستگي نزديك نشده بود. متاسفانه بخش عمده‌اي از اين بحران‌ها ناشي از ناكارآمدي مديران سينمايي است. 
  ‌متاسفانه انگار تحمل نقد وجود ندارد و مسوولان هر هشدار و گوشزدي را با تخريب اشتباه مي‌گيرند.
من به شخصه قطعا به عنوان رييس انجمن منتقدان باز هم نسبت به آنها واكنش خواهم داشت. اين نگاه انتقادي هم بخشي از هويت حرفه‌اي و شغلي يك منتقد سينماست و هم براي من به دليل مسووليت صنفي كه در انجمن منتقدان دارم از اهميت و ضرورت بيشتري برخوردار مي‌شود. اساسا ماهيت حرفه ما اقتضا مي‌كند تا اين‌گونه باشيم به قول معروف: 
ما زنده به آنيم كه آرام نگيريم/ موجيم كه آسودگي ما عدم ماست
  ‌بپردازيم به موضوع اين گفت‌وگو، اگر موافق باشيد از تعريف فيلم كمدي شروع كنيم، سينماي كمدي چيست؟ فيلم كمدي خوب دربرگيرنده چه مفاهيمي بايد باشد؟ 
كمدي يكي از كهن الگوهاي روايي و اصلي‌ترين ژانرهاي سينمايي است كه به اثري نمايشي كه داراي موضوع و نتيجه شادي‌بخش و خنده‌آور باشد و به پاياني خوش منتهي شود، اطلاق مي‌شود. البته به هر فيلم شاد يا خنده‌داري نمي‌توان كمدي گفت. برخي فيلم‌ها با لودگي صرفا از مخاطب خنده طلب مي‌كنند و درگير موقعيت كلامي سطح پايين هستند، اينها فاصله‌هاي ماورايي با ژانر كمدي دارند.
غالبا كمدي‌ها يك روايت انتقادي جالبي هم دارند كه با زبان طنز بيان مي‌شود. البته به اين هم بايد توجه داشت كه طنز مقوله‌اي است مربوط به ادبيات و كمدي مربوط به سينماست كه سويه‌هاي نمايشي و تصويري دارد. 
در واقع هدف كمدي در ظاهر خنده است اما كمدي قصد دارد مسائل جدي را در پرده‌اي از شوخي براي مخاطب بازگو كند و بيشتر شخصيت قهرمانان داستان موجب خنده مخاطب مي‌شود.
  ‌وقتي پيراهن كمدي بر تن فيلم‌هاي ايراني پوشيده شود آيا قواعد به خصوصي مي‌طلبد؟ يا اينكه تعريف و قواعد ژانر ثابت است و با انتساب مليت و كشور و اقليم تفاوت نمي‌كند.
كمدي هم مانند هر ژانري مولفه‌هاي هنري خودش را دارد و طبعا از ويژگي‌هاي فرهنگي هر جامعه‌اي وام مي‌گيرد. بنابراين وقتي از كمدي ايراني حرف مي‌زنيم مقصود يك فرم تازه نيست بلكه موقعيت‌هاي كميكي مبتني بر فرهنگ اينجايي است كه مبتني بر خصلت‌هاي فرهنگي ايرانيان ساخته شده است. 
بر همين مبنا برخي از ساب ژانرهاي كمدي در ايران بيشتر جواب مي‌دهد. مثلا اينكه كمدي موقعيت در ايران ارتباط بيشتري با مخاطب برقرار مي‌كند تا مثلا كمدي‌هاي بزن و بكوبي. همچنان‌كه كمدي‌هاي اجتماعي و كمدي رومانتيك با روانشناسي مخاطب ايراني مماس‌تر است تا كمدي‌هاي فانتزي. 
  ‌جناب گودرزي! همان‌طور كه مي‌دانيد اولين توليدات سينمايي ايران، با نمونه‌هاي كمدي‌ رقم خورد اما پرسشي كه به وجود مي‌آيد وضعيت سينماي كمدي قبل از انقلاب چگونه بود؟ 
سينماي قبل از انقلاب كمدي‌هاي متفاوتي داشت و كمتر آثاري قابل توجه كه واجد ارزش هنري و سينمايي يا تاثيرگذاري اجتماعي باشد، ساخته شد اما به هر حال برخي فيلم‌هايي كه رگه‌هايي از كمدي هم داشتند مثل آقاي هالو داريوش مهرجويي را مي‌توان فيلم قابل تاملي در اين زمينه دانست يا برخي فيلم‌هايي كه پرويز صياد با شهرت صمدآقا ساخته واجد اين ويژگي است و نقد اجتماعي به جامعه شبه مدرن زمان خود دارد. به جز اين موارد خاص اغلب فيلم‌هاي كمدي آن دوران نوعي فيلم تراژيك بود.
   ‌صحبت از داريوش مهرجويي شد، به اين نكته اشاره كنيم كه همواره مهم‌ترين نمونه‌اي كه از فيلم كمدي خوب در سينماي ايران به ياد مي‌آيد «اجاره‌نشين‌ها» در ذهن جاي مي‌گيرد، ولي فيلم‌هاي مهم‌تري هم در اين گونه در سينماي ايران ساخته شده، موافقيد؟
قطعا يكي از ماندگارترين كمدي‌هاي اجتماعي سينماي ايران «اجاره‌نشين‌ها» است كه به غير از ارزش‌هاي كميك واجد ارزش‌هاي زيبايي شناختي و حتي فراسينمايي است. فيلم‌هاي كمدي خوبي در سينماي ايران ساخته شده اما «اجاره‌نشين‌ها» هنوز يك كالت‌فيلم در ژانر كمدي است.
  ‌بپردازيم به سينماي جهان و كمدي‌هايي كه در سينماي كشورهاي مختلف ساخته مي‌شود. در ديگر كشورها هم آيا وضعيت فيلم‌هاي كمدي رو به ركود است؟ البته هر از گاهي نمونه‌هاي خوبي مي‌بينيم ولي به نظر مي‌رسد روند اين ژانر اوضاع مطلوبي در جهان نداشته باشد. در اين باره كمي براي‌مان توضيح مي‌دهيد؟ 
ببينيد سينماي كمدي ژانري سخت است، جدي‌تر از فيلم‌هاي درام است. شايد بتوان گفت هنرمند بيشتري هم مي‌طلبد.
آن نوع كلاسيك و ارزشمند سينماي كمدي كه مثلا در آثار بيلي وايلدر مي‌ديديم؛ بعضي‌ها داغشو دوست دارند، آپارتمان و از اين قبيل الان مثل يك رويا شده‌اند، سينماي اكنون كمدي غالبا با رنده كردن الگوهاي سينماي كمدي، خيلي جنسي و باز شده و قرابت صميمانه خود را مي‌توان گفت كه از كف داده است، اما خب گاهي فيلم‌هاي طنز هم هستند كه مي‌توان رصدشان كرد. 
  ‌در دهه شصت فيلم‌‌هاي كمدي خوبي در سينماي ايران ساخته مي‌شد، چرا ديگر آن تجربه‌هاي خوب گذشته تكرار نشد؟ البته تك و توك فيلم‌هاي خوبي اين وسط ديده مي‌شوند اما تعدادشان بسيار محدود است. 
عدم توليد فيلم‌هاي كمدي خوب در ايران به همان دلايلي وابسته است كه سينماي ايران به‌ طور كلي با آن دست به گريبان است، منتها در اينجا با سطحي‌نگري و تنزل قصه‌هاي كميك هم مواجه هستيم كه در كنار برخي مميزي‌ها و محدوديت‌هايي كه در پرداخت برخي سوژه‌ها وجود دارد امكان توليد كمدي‌هاي خوب كم است. ضمن اينكه در فيلم‌هاي كمدي فيلمسازان اغلب به مخاطب باج مي‌دهند و با هر قيمتي مي‌خواهند از آنها خنده بگيرند. به همين دليل شاهد توليد لودگي يا هجو به نام كمدي در سينما هستيم كه مبتني بر برخي الگوهاي كليشه‌اي صرفا به رونق گيشه مي‌پردازند.
  ‌به نظر شما چرا ژانر كمدي در ايران مثل قديم جريان‌ساز نمي‌شود؟
تا مقصودمان از جريان‌سازي چه باشد. جريان‌سازي در كمدي مي‌تواند به دو معنا باشد؛ يكي به معناي توليد آثار باكيفيتي كه از حيث زيبايي‌شناسي و هنري به خلق فيلم‌هاي كمدي ارزشمند و ماندگاري منجر شود كه به رشد اين ژانر كمك كند يا آثار خوبي در بستر آن ساخته شود، به‌ طوري كه فيلمسازان را ترغيب كند كه دست به تجربه فيلم كمدي بزنند. در اين معنا ساخت يك كمدي خوب مي‌تواند جريان‌ساز باشد و ساير فيلمسازان را به ساخت آثار كمدي ترغيب كند يا يك مدل و الگوي خاصي از كمدي‌سازي را ترويج دهد.
  ‌و معناي ديگر جريان‌سازي كمدي را مي‌توان در نسبت با گيشه سنجيد.
دقيقا. يعني فيلم‌هايي كه توانستند در زمينه اقتصاد سينما جريان‌ساز باشند. مخاطب را با سينما آشتي داده و صف‌هاي طولاني براي تماشاي فيلم به وجود بياورند. در اين معنا جريان‌سازي به معناي فروش بالاست. از اين حيث كمدي همچنان جريان‌ساز است اما اين جريان‌سازي لزوما به معناي مثبت آن نيست يا به معناي هنري و زيبايي‌شناسي نيست. همين الان فيلم فسيل يك جريان‌سازي كرده و ركورد فروش را در اين وضعيت بحراني شكسته اما فيلمي نيست كه ماندگار شود يا ارزش‌هاي سينمايي داشته باشد و در اصل جرياني سطحي و موقت است كه تاثير پايداري ندارد. به نظر من كمدي ديگر جريان‌ساز نيست چون اساسا سينما امكان جريان‌سازي خود را از دست داده است.
  ‌نكته‌اي كه درباره ژانر سينماي كمدي وجود دارد آن‌قدر دست‌مالي شده و اعتبار خود را ازدست داده كه در ايران فيلمسازهاي ايراني بعضا خجالت مي‌كشند سراغ اين‌ گونه بروند درحالي كه بزرگ‌ترين فيلمسازان جهان كمدي‌كار بودند.
متاسفانه همين‌طور است. كمدي به لودگي تنزل يافته و موضوعات دستمالي شده و مبتذلي دستمايه ساخت آثار كمدي قرار گرفته است. گويي برخي با اين انگاره و نگرش ذهني به كمدي مي‌نگرند كه كمدي امر جدي نيست و صرفا براي شوخي و تفنن است درحالي كه بسياري از فيلم‌هاي بزرگ تاريخ سينما در ژانر كمدي ساخته شدند. فيلم‌هايي كه حتي يك موقعيت فلسفي را به زبان كمدي روايت مي‌كنند. اما در سينماي ما جلب مخاطب به هر قيمتي موجب شده از هر شوخي دم‌دستي و حتي مبتذل و به دور از دايره عرف و اخلاق براي ساخت كمدي استفاده شود. 
  ‌و نكته جالب‌تر اينكه مخاطب هم از تماشاي فيلم‌ها ناراضي است اما براي اين فيلم‌ها هزينه مي‌كند، چرا؟
مخاطبي كه فيلم كمدي خوب نديده يا كم ديده، ذائقه‌اش براي تماشاي كمدي خوب دچار آسيب مي‌شود. ضمن اينكه او حق انتخاب زيادي ندارد و مجبور است از كمدي‌هاي موجود يكي را براي تماشا انتخاب كند. از سوي ديگر وضعيت بحراني جامعه و افسردگي ملي كه با آن مواجه هستيم به عنوان يك عامل اجتماعي، موجب مي‌شود تا مخاطبان سينما آن را به مثابه تفريح و گريز از زندگي روزمره و فشارهاي آن انتخاب كنند. خب كمدي در اين ميان بهترين فيلم براي سرگرمي و تفرج است و كاركرد درماني پيدا مي‌كند. بسياري از مردم به سينما مي‌روند براي اينكه بخندند نه بينديشند. آنها مي‌خواهند براي چند ساعت هم شده خود را سرگرم فيلم كمدي كنند تا كمي از فشارهاي زندگي بكاهند. هزينه كردن آنها بيش از آنكه هزينه فرهنگي باشد هزينه درماني است، هزينه تفريح و اوقات فراغت. مشكل را نمي‌توان در مخاطب جست، اين سينماي ماست كه براي تامين سرگرمي مردم كالاي مرغوبي براي عرضه ندارد.


    براي منتقد دفاع از فرهنگ و اعتلاي هنري در شرايط مناسب، يك وظيفه كلي است، مديران نمي‌توانند آن را به‌ يك وظيفه اجباري در دفاع و حمايت از شرايط نامناسب تقليل دهند. 
   عدم توليد فيلم‌هاي كمدي خوب در ايران به همان دلايلي وابسته است كه سينماي ايران به‌طور كلي با آن دست به گريبان است منتها در اينجا با سطحي‌نگري و تنزل قصه‌هاي كميك هم مواجه هستيم كه در كنار برخي مميزي‌ها و محدوديت‌هايي كه در پرداخت برخي سوژه‌ها وجود دارد امكان توليد كمدي‌هاي خوب كم است. 
   در فيلم‌هاي كمدي فيلمسازان اغلب به مخاطب باج مي‌دهند و با هر قيمتي مي‌خواهند از آنها خنده بگيرند.
   مخاطبي كه فيلم كمدي خوب نديده يا كم ديده، ذائقه‌اش براي تماشاي كمدي خوب دچار آسيب مي‌شود، ضمن اينكه او حق انتخاب زيادي ندارد و مجبور است از كمدي‌هاي موجود يكي را براي تماشا انتخاب كند. از سوي ديگر وضعيت بحراني جامعه و افسردگي ملي كه با آن مواجه هستيم به عنوان يك عامل اجتماعي، موجب مي‌شود تا مخاطبان سينما آن را به مثابه تفريح و گريز از زندگي روزمره و فشارهاي آن انتخاب كنند. 

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون