تينا جلالي
يكي از مهمترين مباحثي كه در سالهاي اخير زياد در سينما مطرح ميشود بحث سرمايهگذاري با مبالغ بالا و شائبههاي پولشويي در توليد بعضي فيلمهاست. بودجههاي كلاني كه توسط عدهاي به سينما وارد ميشود و هزينههاي هنگفت ساخت بعضي فيلمها علامت سوالهاي بيشماري را به وجود آورده، چنين مواردي محل مناقشه زيادي بوده و از طرف دیگر تامين بودجه يك فيلم در سينما آنقدر حياتي و جدي است كه بدون درنظر گرفتن آن تصور سينماي پويا و متفكر غيرممكن است، چون تامين سرمايه براي فيلمهاي تجاري جاي نگراني ندارد، اين سينماي انديشمند با موضوعات اجتماعي و خاص است كه هميشه درگير بحران تهيه سرمايه است، خصوصا در شرايط امروز جامعه، اين مهم چالش بزرگي براي سينماگران به وجود آورده است. سختگيريها در توليد فيلم تا آنجاست كه بعضي سينماگران نميدانند چه بايد بسازند و چه تصويري از شهر ارايه دهند و همين نكته خود سبب فراري شدن بسياري از سرمايهگذاران در سينما شده است.
اينكه پولشويي در سينما چه تعريفي دارد و فرقش با سرمايهگذاريهاي كلان چيست و چگونه بايد تلاش كرد سرمايهگذاران به توليد فيلم در سينما رغبت پيدا كنند و اساسا بحث اشتغال در سينماي ايران چقدر اهميت دارد مهمترين سرفصلهاي ماست كه با مهدي كوهيان حقوقدان در ميان گذاشتيم. اين گفتوگو پيش روي شماست:
اگر موافق باشيد بحث را از تعريف پولشويي آغاز كنيم، اساسا به چه فرآيندي پولشويي اطلاق ميشود؟
پولشويي تعريف مشخصي دارد، طبق ماده يك قانون مبارزه با پولشويي آمده است كه در ابتدا اصل بر صحت و اصالت معامله تجاري است و براي اينكه خلاف آن ثابت شود نياز به ادله هست. يعني در ابتدا اصل بر احترام گذاشتن و استيلا بر اموال و دارايي است، مگر اينكه خلاف آن ثابت شود. اما در تعريف پولشويي چند نكته در سه بند آمده است؛ در ماده 2 بند اول آمده است: «تحصيل، تملك، نگهداري يا استفاده از عوايد حاصل از فعاليتهاي غيرقانوني با علم به اينكه به طور مستقيم يا غيرمستقيم در نتيجه ارتكاب جرم به دست آمده باشد.»، در بند دوم آمده؛ «تبديل، مبادله يا انتقال عوايدي به منظور پنهان كردن منشا غيرقانوني آن با علم به اينكه به طور مستقيم يا غيرمستقيم ناشي از ارتكاب جرم بوده يا كمك به مرتكب به نحوي كه وي مشمول آثار و تبعات قانوني ارتكاب آن جرم نگردد»، بند سه ميگويد؛ «اخفا يا پنهان يا كتمان كردن ماهيت واقعي، منشا، منبع، محل، نقل و انتقال، جابهجايي يا مالكيت عوايدي كه به طور مستقيم يا غيرمستقيم درنتيجه جرم تحصيل شده باشد.» به بيان ديگري در همه اين موارد پولي كه ناشي از جرم باشد جابهجا و در تملك قرار ميگيرد يا انتقال داده ميشود ولي نكتهاي كه در اين ميان جود دارد بايد درخصوص انتقالدهنده يا تملككننده اين عوايد، بايد علم حاصل شود كه از محل تامين مجرمانه اين منابع مالي، آگاه بوده است.
تا اينجا تعريف درباره پولشويي بود، در همين راستا فعاليت مجرمانه چه تعريفي دارد؟
هرگونه فعاليتي كه از آن پولي كه در اثر ارتكاب اعمال غيرقانوني به دست آمده باشد نظير تجارت مواد مخدر، قمار، قاچاق، كلاهبرداري و... براي گم كردن رد پول ناسالم، وارد پولهاي سالم و معامله درست شود، اين فعاليت مجرمانه است.
آيا در سينماي ايران پولشويي تعريف مجزايي دارد؟
فرقي با ديگر كسب و كارها نميكند، اگر سرمايهاي كه ناشي از قاچاق كالا، تجارت مواد مخدر، كلاهبرداري، دزدي و... است وارد سينما شود و با آن فيلم ساخته شود اين فعاليت مجرمانه پولشويي است و جرم است. اين پول ممكن است در هر امر شرفتمندانه ديگري هزينه شود، بالاخره پولشويان براي شستن روي سياه خود وارد امور شرافتمندانه ميشوند و خود را پشت فعاليتهاي سالم پنهان ميكنند.
اما بحثي كه وجود دارد اين است كه آيا ممكن است سرمايهگذاري در سينما ناشي از تخلف باشد تا پولشويي؟ به عبارت واضح به جاي اطلاق كلمه پولشويي از كلمه تخلف استفاده كنيم؟
مصداق اين سوال شما چيست؟
گفته ميشود بعضي اشخاص براي فرار از ماليات، در سينما سرمايهگذاري ميكنند، چون ماليات به سرمايهگذاري در سينما تعلق نميگيرد.
خير؛ اصلا امكانپذير نيست. اين نكته را بسيار شنيدم و بايد بگويم اينكه اشخاصي، توليد فيلم انجام دهند و از ماليات معاف شوند يا ماليات كمتري دهند بنا به دلايلي امكانپذير نيست، چون اشخاص حقيقي و حقوقي كه موديان مالياتي محسوب ميشوند، يك هزينههاي قابل قبول مالياتي دارند و در اين زمينه دستورالعمل وجود دارد و هر كسب و كاري بايد در پايان سال مالي، ترازنامه مالي خود را براي بررسي به اداره ماليات اظهار كند تا مشخص شود چقدر سود در يك سال داشته است تا براساس سود حاصله ماليات دهد. اينجا سوالي پيش ميآيد كه آيا هرقدر هزينههاي جاري كسب و كار بالاتر رود و اگر سود كمتر باشد اين را اداره ماليات ميپذيرد يا خير؟ نه، نميپذيرد چون اداره ماليات در دستورالعملها و بخشنامههايي، هزينههاي قابل قبول مالياتي را مشخص كرده است و نميتوان از هر طريقي سر اداره ماليات كلاه گذاشت. اما اداره ماليات براي كسب و كارهاي اشتغالزا و توليدكننده، تسهيلاتي قائل شده به اين ترتيب كه آن بخشی از هزينههايي كه براي بازاريابي در جهت افزايش توليد و خدمات صورت گيرد و هزينههای تبليغاتي اين موارد شامل هزينههاي قابل قبول مالياتي شده و قاعدتا وقتي هزينههاي اينچنيني افزايش يابد، سود آن كسب و كار كمتر شده و قاعدتا ماليات آنها نيز كاهش پيدا ميكند.
اما به هر حال سرمايهگذاران، در توليد فيلم مشمول ماليات نميشوند.
بله نميشوند. و سرمايهگذاراني كه فعاليت فرهنگي هنري ميكنند از پرداخت ماليات معاف هستند براي اينكه سينماي ايران سوددهي بسيار پاييني دارد و گردش مالي آن زياد نيست. شما براي من چند فيلم را نام ببريد كه در سالهاي اخير به سوددهي فيلمي مثل فسيل رسيدهاند؟ اساسا سرمايهگذاري در سينماي ايران از آنجايي كه پرريسك و پرمخاطره است و سرمايهگذار نميداند به اصل پولش ميرسد يا خير، از اين حيث به لحاظ پرداخت مالياتي معاف هستند. البته در دو سال گذشته قانونگذار در قانونهاي بودجه يكساله براي آن بخش هم سقف درنظر گرفته است، ولي اين معافيت براي جذب سرمايه در سينما و تشويق سرمايهگذار به فعاليت در صنعت پرريسك سينما واحب و لازم است. اگر دقت كنيد در شرايط فعلي اگر كسي آپارتمان بخرد چند وقت بعد سود خوبي ميبرد، اما در سينما سرمايهگذاري با ريسكهايي نظير توقيف، مميزي، سانسور و قاچاق مواجه ميشود، هر اتفاقي كه در كشور بيفتد، آسيبش متوجه سينما ميشود. اعتراض كه ميشود، مردم به سينما نميروند، كرونا ميآيد، سينما را تعطيل ميكنند، گراني ميشود مردم سينما را از سبد خانواده خود حذف ميكنند. شما ببينيد متغيرهاي مختلفي وجود دارد تا اقتصاد سينما خصوصا در ايران آسيب نبيند، به همين جهت قانونگذار براي تشويق و اشتغال در سينما، معافيت مالياتي را براي سرمايهگذاري در آن، درنظر گرفته است.
الان فيلم «فسيل» مشمول ماليات ميشود؟
نميدانم ولي به نظرم نبايد مشمول ماليات شود. براي اينكه اين فيلم را سود كرده ممكن است چهار فيلم ديگر كه ساخته سود كه نكرده هيچ؛ ضرر هم داشته است. هر سرمايهگذاري ممكن است يكي از فيلمهايش را بفروشد ولي چند فيلم ديگرش در گيشه مورد استقبال قرار نگيرد. اين نكته بسيار مهمي است كه متاسفانه نمايندگان مجلس اصلا آن را درنظر نميگيرند و براي معافيت مالياتي سقف قائل ميشوند.
آقاي كوهيان! كمي درباره سرمايههاي كلاني كه وارد سينما ميشوند، صحبت كنيد كه حرفهاي زيادي درباره اين پولها مطرح است.
من به هيچ عنوان كتمان نميكنم كه ممكن است سرمايهاي از محل ارتكاب جرم وارد سينما شده باشد. اما درباره همه سينماي ايران اين تعبير صادق نيست.
قطعا.
چراكه به واقع اكثريت سينماگران ما انسانهاي شريفي هستند كه با سيلي صورت خود را سرخ نگه داشتهاند و اينكه بگوييم اقتصاد سينما از راه پولشويي تامين ميشود ظلم به اهالي سينما است.
ولي ممكن است براي عدهاي سينما وسيلهاي باشد براي ارتكاب جرم. چطور از ماشين براي حمل وسايل قاچاق استفاده ميكنند از سينما هم براي رسيدن به منافع خود بهره ميبرند و ميخواهند سينما را بدنام كنند. من فكر ميكنم تمام اين حرفهايي كه درباره سينما بيان ميشود برنامهريزي شده است تا گروههايي سود ببرند. در چند سال اخير به بسياري از اهالي سينما تهمت زدند كه آنها از طريق فساد مالي و پولشويي در سينما كار ميكنند، دستمزد ميگيرند و... اين تهمتها كاملا برنامهريزي شده براي از بين بردن پايگاه اجتماعي آنها بود. در پارهاي موارد موفق هم شدند. درباره شهاب حسيني، ترانه عليدوستي و... چه حرفهايي زده شد، فقط براي اينكه پايگاه اجتماعي آنها را خراب كنند. بعد هم كه ديديم آقاي محمد امامي كه متهم به تامين مالي سريال «شهرزاد» از محل صندوق ذخيره فرهنگيان بود از اين اتهام تبرئه شد ولي ديگر براي تغيير و اعاده حيثيت از سينماي ايران دير شده بود.
مشخصا درمورد دستمزدهاي بازيگران بحث زيادي مطرح شده بود.
من به عنوان يك حقوقخوانده اينجا اعلام ميكنم اينكه فيلمي يا سريالي با چه پولي ساخته ميشود اصلا به بازيگران و عوامل مربوط نيست. بازيگران كه نميتوانند پليس بازي در بياورند و سرمنشا پول را پيدا كنند.
يا درباره آقاي پرويز پرستويي شاهد بوديم كه چه در داخل كشور و چه در خارج از كشور به ايشان حملات ناجوانمردانهاي شد كه سرمايهگذار فيلمهاي ايشان مثلا سپاه و اوج است. درحالي كه اين افراد سرمايههاي اجتماعي كشور ما هستند. هدف قرار دادن شخصيت اجتماعي و حيثيت حرفهاي آنها به ضرر همه است. يك سير ده، پانزده ساله براي از بين بردن مشاهير (افراد شناخته شده) را ميبينيم كه ميخواهند هنرمندان داراي منزلت را در كشورمان بياعتبار كنند. من از شما يك سوال دارم، خيلي خوب است كه درباره كيفيت سرمايه در سينماي ايران روشنگري ميكنيد اما چرا نميپرسيد در سال ۱۴۰۰ بودجه هزار ميلياردي كه براي ساخت محتوا در پلتفرمها بايد خرج ميشد، محل هزينهاش كجاست؟ اصلا اين سرمايه در كجا هزينه شد؟ تمام محتوايي كه در شبكه نمايش خانگي ساخته ميشود و محل تامين بودجه، دولت است، چرا درباره هزينهكرد اين سريالها سوال نميپرسيد؟ بودجه صدا و سيما براي كمك به توليد محتوا در اين چند سال چند هزار ميليارد تومان بوده، اين مبلغ چگونه هزينه و در كجا خرج شد؟
به هر حال بحث هزينههاي كلان در سينما هميشه بوده.
به نظرم به اين هزينههاي كلان بايد گفت پولهاي بيحساب كتاب كه چگونه خرج كردن آن براي صاحبان آن مهم نيست، مثل هزينههايي كه اوج ميكند يا پلتفرمها خرج ميكنند. برخي سرمايهگذاران و صاحبان آثار يا به دنبال اهداف ايدئولوژيك هستند يا دوست دارند با بازيگران خاص و چهره عكس بگيرند و از اين رو فارغ از اينكه عاقبت اقتصادي فيلم چه ميشود، پول زير پاي برخي ميريزند.
شما به عنوان حقوقدان درباره حواشي و انگهايي كه به سينماگران وارد ميشود، اين مباحث در سينما را ناشي از چه چيزي ميدانيد؟
تمام اين بحثها به نظرم ناشي از عدم حضور اصناف حرفهاي در سينماي ايران است، اينكه تهيهكننده حرفهاي نداريم. مسوول تمام اين امور كه گفته شد، تهيهكننده است. تهيهكنندگان ارزشمند ما يا خانهنشينند يا اجازه فعاليت به آنها نميدهند.
جناب كوهيان! صحبتهايي كه اين اواخر مطرح ميشود اين است كه سرمايهگذاري در سينماي ايران كاهش پيدا كرده است.
به نكته مهمي اشاره كرديد و من دوست دارم اينجا درباره سرمايه و سرمايهگذاري در سينماي ايران صحبت كنم. درست است كه اصل در سينما بر اصالت ماهيت سرمايه است اما به عنوان يك سينماگر اعلام ميكنم كه بحث اشتغال در سينماي ايران و سرمايهگذاري با خطر جدي مواجه است. سرمايهاي كه اغلب به سينما وارد ميشود، يكبار مصرف است.
يعني چه؟
يعني بعد از ساخته شدن اثر سرمايهگذار عطاي سينما را به لقايش ميبخشد، چون رفتار حرفهاي با سرمايهگذاران نميشود. با وعده و وعيد سرمايهگذاران را به سينما دعوت ميكنند كه فيلم صددرصد بازگشت مالي خواهد داشت و چه و چه .... اما براي فيلمي كه 4 ميليارد ۵ سال پيش خرج شده فقط 15 ميليون درآمد حاصل شده است. با سرمايهگذاري صحبت ميكردم كه خانه و ماشين خود را فروخت چون فيلمي كه ساخته بود بازگشت مالي نداشت. درحالي كه اگر همان پول را آپارتمان خريده بود سرمايهاش دوبرابر شده بود. اگر از سلامت منابع مالي اهالي سينما دفاع ميكنم اينجا به آنها انتقاد شديد دارم كه سرمايهگذاران را با فيلمهاي بد كه كيفيت ندارد از سينما فراري ميدهند و فرصت كار را براي ديگران از بين ميبرند.
البته بخشي از فرار سرمايه ممكن است به خاطر سختگيريها در توليد فيلم هم باشد كه فيلمسازها نميتوانند فيلم با شرايط روز اجتماعي بسازند.
در جواب شما فقط به اين نكته اشاره كنم كه در ماده 92 قانون توسعه آمده است:
دولت مكلف است با همكاري قوه قضاييه تمهيدات قانوني لازم مربوط به تسهيل فرآيند صدور مجوز و بازنگري و كاهش ضوابط و مقررات محدودكننده توليد و نشر آثار فرهنگي و هنري و ايجاد امنيت لازم براي توليد و نشر آثار و اجراي برنامههاي فرهنگي و هنري داراي مجوز را تا پايان سال اول اجراي قانون برنامه پيشبيني نمايد .
آيا اين موارد توسط سازمان سينمايي يا وزارت ارشاد لحاظ ميشود؟
در همين قانون آمده، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي، سازمان صدا و سيما و ساير دستگاههاي ذيربط مكلفند با رعايت سياستهاي كلي و قانون اجراي سياستهاي كلي اصل چهل و چهارم (۴۴) قانون اساسي فهرست مجوزها و تصديگري فرهنگي و هنري با رعايت موازين شرعي قابل واگذاري به بخش خصوصي و تعاوني و سازمانهاي مردمنهاد را كه تا پايان سال اول اجراي قانون برنامه تعيين ميشود در طول سالهاي اجراي قانون برنامه واگذار نمايند.
آيا اين واگذاري به بخش خصوصي و سازمانهاي مردمنهاد صورت ميگيرد؟ يا بين ساترا و صدا وسيما بحث بر سر صلاحيت حقوقي دعواست؟
آيا در سالي كه بايد در جهت رفع موانع توليد گام برداشته ميشد، مسوولان سينمايي در اين راستا حركت كردند يا محدوديتها را بيشتر ميكنند؟
اين نكاتي كه مطرح شده توقع ميرود سازمان سينمايي درمورد آن پاسخ مشخصي بدهد.
قطعا .
قانون مبارزه با پولشويي ميگويد: در ابتدا اصل بر صحت و اصالت معامله تجاري است و براي اينكه خلاف آن ثابت شود نياز به ادله هست.
پولشويان براي شستن روي سياه خود وارد امور شرافتمندانه ميشوند و خود را پشت فعاليتهاي سالم پنهان ميكنند.
سرمايهگذاراني كه فعاليت فرهنگي-هنري ميكنند از پرداخت ماليات معاف هستند براي اينكه سينماي ايران سوددهي بسيار پاييني دارد و گردش مالي آن زياد نيست.
اين معافيت براي جذب سرمايه در سينما و تشويق سرمايهگذار به فعاليت در صنعت پرريسك سينما واجب و لازم است. اگر دقت كنيد در شرايط فعلي اگر كسي آپارتمان بخرد چند وقت بعد سود خوبي ميبرد، اما در سينما سرمايهگذاري با ريسكهايي نظير توقيف، مميزي، سانسور و قاچاق مواجه ميشود، هر اتفاقي كه در كشور بيفتد، آسيبش متوجه سينما ميشود.
به هيچ عنوان كتمان نميكنم كه ممكن است سرمايهاي از محل ارتكاب جرم وارد سينما شده باشد. اما درباره همه سينماي ايران اين تعبير صادق نيست.
براي عدهاي سينما وسيلهاي است براي ارتكاب جرم. چطور از ماشين براي حمل وسايل قاچاق استفاده ميكنند از سينما هم براي رسيدن به منافع خود بهره ميبرند و ميخواهند سينما را بدنام كنند.
بعد از ساخته شدن اثر، سرمايهگذار عطاي سينما را به لقايش ميبخشد چون رفتار حرفهاي با سرمايهگذاران نميشود. با وعده و وعيد سرمايهگذاران را به سينما دعوت ميكنند.
آيا در سالي كه بايد در جهت رفع موانع توليد گام برداشته ميشد، مسوولان سينمايي در اين راستا حركت كردند يا محدوديتها را بيشتر ميكنند؟