سياستهاي پوپوليستي دوامي ندارد
سعيد معيدفر٭
در بررسي عوامل محبوبيت يك سياستمدار از بعد جامعهشناختي ميتوان گفت طبعا محبوبيت بايد در چارچوب نقشهايي باشد كه يك سياستمدار در حل مسائل اجتماعي، بهبود رفاه، كاهش آسيبها و بهطور كلي در رفع مشكلات مردم دارد. امروز نظامهاي سياسي، محبوبيت يا مشروعيت خود را از مردم ميگيرند بنابراين تا آنجا كه بتوانند در چارچوب انتظاراتي كه براي مردم ايجاد كردهاند پاسخگوي آنها نيز باشند از محبوبيت و مشروعيت برخوردار خواهند شد. اغلب نظامهاي سياسي در دنياي معاصر، بر اساس انتخابات و راي مردم روي كار ميآيند و اين عامل خود، انتظاراتي را در مردم ايجاد ميكند كه بر اساس آن، سياستمداران بايد به وعدههايي كه دادهاند عمل كنند چرا كه در غير اين صورت، مشروعيت خود را از دست خواهند داد. بهطور مثال فرض كنيد يكي از اساسيترين انتظاراتي كه دولت كنوني كه در سال 92 با راي مردم روي كار آمده است ايجاد كرده حل مسائل بينالمللي و مناقشات با كشورهاي ديگر بوده و از سوي ديگر اينكه بتواند به حوزه اجتماعي كمك كرده و باعث توسعه آن شود، همچنين برخي موانع آزاديهاي سياسي و اجتماعي را رفع كرده و مشكلات اقتصادي و نيازهاي مالي مردم را نيز تا حدودي برطرف كند. اين وعدههايي است كه سياستمداران ما داده و بر اساس آن انتخاب شدهاند. بنابراين بهطور طبيعي حد انتظاري را در پروپاگانداهاي انتخاباتي خود براي مردم ايجاد كردهاند كه قاعدتا مشروعيت آنها در گرو تحقق اين وعدهها و انتظارات است. شايد يكي از دلايلي كه امروز دكتر ظريف از لحاظ محبوبيت در بين سياستمداران با اقبال بيشتري از سوي جامعه مواجه است اين باشد كه ايشان بنا بر قولي كه از سوي دولت يازدهم مبني بر حل مناقشات با كشورهاي ديگر داده شده، بزرگترين گام خود را در اين مسير برداشته و همواره كوشيده است بر اساس خواست مردم و منافع كشور حركت كند يا بهطور مثال هاشمي، وزير بهداشت، درمان و آموزش پزشكي نيز به اين دليل كه توانسته براي بيمهها و تامين مشكلات دارو و درمان مردم قدمي بردارد و شرايط مساعدتري را براي كمك به بيماران و خانوادههاي آنها در جهت كاهش هزينههاي درمان فراهم كند از محبوبيت قابل توجهي در جامعه برخوردار است.
در واقع ميتوان گفت اين دو وزير در كابينه دولت يازدهم از نظر عنصر محبوبيت، به دليل رفتن به سمت تحقق وعدهها و به كار گرفتن توان خود در راستاي كسب رضايت جامعه، از موقعيت مناسبتري نسبت به سايرين برخوردار هستند. بنابراين هر چقدر وعدههاي يك سياستمدار بيشتر تحقق پيدا كند يا بيشتر بتواند به آن نزديك شود به همان ميزان به محبوبيت بيشتري دست مييابد. تا زماني نيز كه سياستمداران و دولتها به وعدههاي خود عمل نكنند اين انتظارات پابرجا ميماند و در نتيجه، بياعتنايي به شعارهاي داده شده در مردم ايجاد نااميدي ميكند و در نهايت و با گذشت زمان، وقتي فعاليتهاي سياستمدار از سوي جامه مورد ارزيابي قرار ميگيرد كارنامه او كارنامه مناسبي نخواهد بود. اين امر سبب ميشود جامعه چنين سياستمداري را به كلي كنار بگذارد يا در برهههاي ديگر براي سپردن آينده و سرنوشت خود به دست او به سختي دوباره به او اعتماد كند. بنابراين همان طور كه گفته شد اگر انتظارات مردم توسط سياستمدار برآورده شود براي او محبوبيت و مشروعيت به دنبال خواهد داشت و اگر نسبت به مطالبات جامعه بياعتنايي صورت گيرد بدون شك مشروعيت سياستمدار با مشكل مواجه خواهد شد.
در دنياي معاصر، با در نظر گرفتن تغييراتي كه در سيستم حكومتها به وجود آمده است و با توجه به تشكيل دولت- ملتها در چارچوب مرزهاي سرزميني، وظيفه سياستمداران حل مسائل و مشكلات مردم است بنابراين تمام تلاش آنها نيز بايد در اين راستا باشد. در گذشته، زماني سياستمداران تنها به دنبال كشورگشايي، جاهطلبي، گسترش قدرت خود و اعمال حاكميت بر سرزمينهاي ديگر و مسائلي مانند آن بودند و شايد ملتها نيز ميتوانستند تا حدي خود را با چنين شرايطي تطبيق دهند اما امروز وقتي انتخابات در كشوري برگزار ميشود سياستمداران وعدههايي غير از اين به مردم خود ميدهند. شعارهايي كه اغلب در حيطه حل مسائل و مشكلات جامعه، مشكلات اقتصادي، اجتماعي، محروميتها و مسائل بينالمللي جاي ميگيرد. اين وعدهها خود به خود انتظاراتي را در جامعه ايجاد ميكند و پس از آن، توجه افكار عمومي به عملكرد سياستمدار و تلاش او براي تحقق اين انتظارات جلب ميشود.
بنابراين مهمترين عنصري كه براي سياستمداران محبوبيت به دنبال خواهد داشت و باعث اعتماد جامعه به او ميشود ميزان كارايي او است و اهميتي كه براي خواستههاي مردم قايل است. شايد در گذشته عناصر مهمتر و وجوه برجسته ديگري مطرح بوده و گاه كارآمدي سياستمدار از چشم مردم دور ميماند و بعدها در طول تاريخ شايستگي او به آنها اثبات ميشد اما در دنياي امروز با توجه به وجود رسانهها و تعدد آنها و سطح انتظارات جامعه چنين اتفاقي به ندرت رخ ميدهد. در گذشته از آنجا كه سطح آگاهي مردم پايين بود بعدها و شايد سالها پس از فوت سياستمداري متوجه كارايي و خدمات ارزنده او ميشدند اما امروز با گسترش رسانهها و بالا رفتن سطح آگاهي مردم، هر سياستمداري به محض شروع فعاليت به سرعت در معرض داوري مردم قرار ميگيرد و در تمام مدت خدمتش در مقاطع متفاوت مورد تجزيه و تحليل قرار ميگيرد و درباره كارآمدي او قضاوت ميشود.
در اين ميان، نكته ديگري نيز وجود دارد؛ در ايران و طي دورههايي، سطح انتظارات جامعه به صورت نامعقول و نابجا رشد كرده و مردم بسيار متوقع شدند اما بعدها وقتي عقلانيت در جامعه ايجاد شده متوجه اين نكته شدند كه در حق برخي سياستمداران خود جفا كردهاند اما به نظر ميرسد كه امروز امكان اشتباه براي جامعه، خيلي جدي نيست. در اين رهگذر و در پي بالا رفتن تب كسب مشروعيت و محبوبيت، گاه ممكن است برخي سياستمداران در دامان پوپوليسم گرفتار شوند به اين معنا كه مانند دولت پيشين، با وعدههايي و با بيان شعارهاي آرماني و به دليل ايجاد اميدهاي كاذب، شرايط خاصي در جامعه ايجاد شود اما بايد به اين نكته توجه داشت كه دير يا زود انتظاراتي كه توسط آنها ايجاد شده دردسر خواهد شد، همان طور كه ديديم چگونه اين وعدهها و رويكردهاي پوپوليستي به عكس خود تبديل شد و نهتنها محبوبيتي را براي آ نها در پي نداشت بلكه با گذشت زمان مردم بيش از پيش نسبت به اقدامات دولت قبل بياعتماد ميشوند. به نظر ميآيد امروز سياستمداران بايد واقعبينتر باشند همانگونه كه مردم نيز هر روز بيشتر در حال نزديك شدن به واقعبيني هستند و سطح انتظاراتشان در حال كنترل شدن است. سياستمداران نيز بايد عقلاني و مدبرانه عمل كنند و به ياد داشته باشند كه در دنياي امروز سياستهاي پوپوليستي خيلي دوامي نخواهد داشت چرا كه دوره آن گذشته و عقلانيت و قانونگرايي است كه نتايج منطقي خواهد داشت و سرنوشت بهتري را براي جامعه رقم خواهد زد.
٭عضو هيات علمي گروه جامعهشناسي دانشگاه تهران