محمدحسين مهرزاد/ كارگزارانيها پنجشنبه شلوغ و پركاري را پشت سر گذاشتند تا مركز همايشهاي رايزن، در يكي از شماليترين و خوش آب و هواترين نقاط تهران شاهد تجديد عهد 20 ساله تكنوكراتهاي سياست باشد. 20 سال قبل بود كه اسحاق جهانگيري، محمد علي نجفي، غلامحسين كرباسچي، حسين مرعشي، محمد، فائزه و محسن هاشمي به همراه چند كارگزار ديگر دولت هاشمي رفسنجاني تصميم به راهاندازي حزب گرفتند؛ حزبي به نام كارگزاران سازندگي، هواخواه توسعه و پر از چهرههاي تكنوكراتي كه ميگويند ليبرالدموكرات مسلمان هستند، حتي اگر اين مرام ابداعي باعث شود محمد هاشمي قديميترين عضو هيات موسس عطاي حزب را به لقايش ببخشد. از آن جمع 20 سال پيش مهمترين چهرههايي كه از كارگزاران رفتند مرحوم نوربخش، رييس كل اسبق بانك مركزي بود كه اجل امانش نداد و محمد هاشمي كه ميگفت اعتقاد شخصياش جلوي ادامه فعاليت را گرفت. با اين حال كارگزارانيها كه به پشتوانه هاشمي حزب تاسيس كرده بودند در تمام اين سالها توانستند حيات حزب خود را حفظ كنند. آنها اين يك مورد را از هاشمي خوب آموختهاند كه در هر زميني حاكميت ساخت بايد بازي كرد. آنها در گذار از اين 20 سال توانستهاند حيات خود را حفظ كنند. روز پنجشنبه آنها در مركز همايشهاي رايزن همين 20 سالگي را بهانه كردند تا راهبرد نهضت مذاكره را به عنوان اصليترين پيشنهاد خود مطرح كنند. راهبردي كه غلامحسين كرباسچي، دبيركل حزب در جلسه افطاري رييسجمهور مطرح كرد و به مذاق برخي خوش نيامد. در همايش سراسري كارگزاران كه پيش كنگره هم به آن ميگفتند سرشاخههاي اصلي سراسر كشور اين حزب هم حضور داشتند. آنها آمده بودند تا در فاصله سه ماه مانده به كنگره و هفت ماه مانده به انتخابات مجلس اصليترين مواضع حزب را دريافت كنند و خط سياسي ابلاغي در تهران را براي اجرا به شهرستان محل فعاليت خود ببرند. اما چهره شاخص همايش روز پنجشنبه كسي جز اسحاق جهانگيري نبود كه نشان داد حتي اگر معاون اول رييسجمهور شده باشد فراموش نميكند كه رييس شوراي مركزي حزب است. به همين دليل ساده اسحاق جهانگيري صبح پنجشنبه در مركز همايشهاي رايزن حاضر شد تا با حضور او اين گردهمايي رنگ و بوي رسميتري به خود بگيرد. جهانگيري كه از ابتداي مراسم حاضر بود تا پايان سخنراني دبيركل نشست و پس از آن به دليل مشغلههاي فراوان با بدرقه اعضاي اصلي حزب محل همايش را ترك كرد. در اين گردهمايي غلامحسين كرباسچي باز هم از مذاكره ملي گفت؛ مذاكرهاي كه ميتواند پروندههاي پيچيدهاي مانند حصر و برخي محكوميتهاي قضايي را هم حل كند. او از لزوم تحزب گفت و باور و ايمان كارگزاران به اينكه قرار نيست هر كس پست و سمتي گرفت هم حزبي اش را اتوبوسي سر كار ببرد. او البته شايد مهمترين حرفهاي اين سالهايش را هم به زبان راند. با صراحت دوره 25 ساله بعد از امام را براي ايران درخشان توصيف كرد تا يكي از گامهاي اصلي اصلاحطلبان براي ترميم رابطه با حاكميت را او برداشته باشد. كرباسچي از فرصت سخنراني استفاده كرد و به نوعي مرام حزب را تشريح كرد تا اعضاي شهرستاني هم بدانند كه دبيركل چگونه فكر ميكند. اما آنچه كرباسچي گفت و كمتر شنيده شد «بازنگري در واضع كارگزاران، با توجه به شرايط جديد» بود. او البته اين را هم گفت كه هنوز در شوراي مركزي در اين باره به نتيجه قطعي نرسيدهاند. او شهادت داد كه كارگزاران به دنبال تسلط بر مجموعههاي دولتي و وزارتخانهها و استانداريها نيست. شاهبيت سخنان دبيركل 62 ساله كارگزاران اما جايي بود كه دوباره از نهضت مذاكره ملي و حل مشكل محصورين سخن گفت. كرباسچي همان حرفهايي را در جمع اعضاي حزب متبوعش به زبان آورد كه چندي پيش در ضيافت افطاري حسن روحاني و در حضور اصولگرايان گفته بود «نهضت مذاكره ملي براي حل پرونده محصورين». اگرچه اين تكرار باعث دلآزردگي كسي نميشد چرا كه او در جمع ليبرال دموكراتهايي دم از نهضت مذاكره ملي ميزد كه همهشان هم و غم رفع حصر دارند.سخنان كرباسچي كه به پايان رسيد فائزه هاشمي شروع كرد. او در كنار سخن از مطالبات زنان جملاتي درباره انتخابات گفت كه از همين حالا ميتواند در كانون توجه قرار گيرد. در شرايطي كه اصلاحطلبان نميدانند در شوراي نگهبان قرار است چگونه با كانديداهايشان برخورد شود فائزه هاشمي از ثبت نام حداكثري گفت. گفت كه هر كس كه در توان خود ميبيند بايد ثبت نام كند اما به يك شرط؛ شرطي كه وقتي به او گفتند به نفع ديگري كنار برو نظر جمع را بپذيرد. فائزه هاشمي در حالي كه محسن هاشمي برادر بزرگترش با لبخند به او مينگريست از يكي از گفتوگوهاي دونفره خود با غلامحسين كرباسچي براي اعضاي كارگزاران تعريف كرد. از اينكه آقاي دبيركل به او گفته بود شما زنان كمتر در مورد زنان صحبت ميكنيد و فائزه در پاسخ تاكيد كرده بود وقتي ما احساس خلأ ميكنيم در اين مورد صحبت ميكنيم.
فائزه هاشمي كه سخنرانياش را تمام كرد اعضا با ديدن كليپي از تصاوير و فيلمهاي مرحوم نوربخش، رييس كل اسبق بانك ملي ياد او را زنده نگه داشتند. در همين كليپ كوتاه لحظاتي به نمايش اشكهاي رييس دولت اصلاحات در مراسم يادبود نوربخش اختصاص داشت كه بلافاصله با ابراز احساسات حاضران روبهرو شد. محمدعلي نجفي، هم دولتمرد است و هم تئوريسين. از محدود اصلاحطلباني است كه از تئوري تا اجرا كارنامه دارد و كارنامهاش هم درخشان است. او كه امروز به رييسجمهور مشاوره ميدهد يكي از اصليترين چهرههاي اقتصادي دولت حسن روحاني است كه عضويت در شوراي مركزي حزب كارگزاران را ترك نكره و همچنان كار حزبي را انجام ميدهد. سخنان نجفي همانطور كه پيش بيني ميشد اقتصادي بود. نجفي آمده بود تا بگويد در پس پرده اقدامات اقتصادي دولت سابق چه بوده است. همين بود كه از بيتدبيريها و توهمها حرف زد؛ از اينكه تصميمات پوپوليستي چه بلايي سر اقتصاد ايران آورد. هر چند بارها تاكيد كرد كه باز هم نميشود گفت دولت سابق چه بر سر كشور آورد. اما سربسته گفت اگر روحاني سركار نميآمد معلوم نبود چه مصيبت اسفناكي بر سر كشور ميآمد. پس از نجفي نوبت به احمد نقيبزاده و محمد طبيبيان رسيد تا يكي درباره بنمايههاي اصلي تحزب سخن بگويد و ديگري درباره مسائل اقتصادي. محمد طبيبيان استاد اقتصاد و مشاور اقتصادي دولت روحاني كه به همراه نجفي مسووليت راهبرد اقتصادي حزب كارگزاران را برعهده دارد همان ابتدا كه پشت تريبون رفت ابراز اميدواري كرد دكترين هاشمي و خط فكرش به كمك حزب كارگزاران تبديل به پارادايم هژموني غالب شود. طبيبيان با همين رويكرد بود كه در جمع هواداران حزبي هاشميرفسنجاني از موفقيتهاي هاشمي گفت. از اينكه پس از دولت هاشمي هر دولتي سركار آمد محبور شد به سياستهاي هاشمي بازگردد. اما او پس از اين جملات بود كه سونامي انتقاد از عملكرد اقتصادي دولت قبل را آغاز و سعي كرد پرده دوم حرفهاي نجفي را او بالا ببرد. طبيبان در سخنانش طرح هدفمندي يارانهها را نشانه گرفت و اعلام كرد كه بازنگري در سياستهاي اقتصادي يك ضرورت جدي است.آنها پس از پايان گردهمايي نزد آيتالله هاشمي رفتند تا در حسينيه جماران شنواي سخنان پدر معنويشان باشند. همين بود كه حسينيه جماران نه تنها شاهد همنشيني مريدان سياسي هاشميرفسنجاني شد كه اهالي يك خانواده را هم نه در قالب ميهماني خانوادگي كه با شكل و شمايل حضور خانوادگي در يك هم نشيني سياسي دورهم نشاند؛ جايي كه مهدي هاشمي در كنار عفت مرعشي روي صندلي در همان ورودي حسينيه جماران نشست و محسن و فائزه با فاصله دو نفر كنار پدر نشستند. هاشميرفسنجاني پس از خوش و بش با كرباسچي و ديگر مردان كارگزاران پشت تريبون رفت تا از نقش رهبري انقلاب در تولد كارگزاران براي كارگزارانيها بگويد. حالا ليبرالدموكراتهاي مسلمان ميخواهند در مواضعشان بازنگري كنند. اين در كنار درخشان توصيف كردن دوران ايران بعد از امام مهمترين پيام همايش سراسري حزب كارگزاران بود، بازنگرياي كه از كيفيت آن خبري در دست نيست اما لازم است شاخههاي مختلف استاني حزب كليت آن را بدانند.
كرباسچي: مذاكره ملي براي رسيدن به اتحاد ملي
تحزب از ديدگاه انديشه و ايدئولوژي اسلامي راه عبور از تفرعن و ديكتاتوري است. ما راهي نداريم كه كشورمان با راي مردم به صورت واقعي اداره شود؛ بايد احزاب را تقويت كنيم.
قبلا وقتي يكي از دوستان بحث مذاكره مستقيم را مطرح كرد انتقادات زيادي به او شد. اما امروز تعقل در جامعه فراگير شده و همه ردهها به اين نتيجه رسيدند كه براي عبور از تنگناهاي خود ساخته دولت گذشته بايد به منطق قوي در مذاكره با دنيا روي آوريم.
ترجيح توسعه همهجانبه و تقدم مصالح ملي بر منافع شخصي و كوتاهمدت و گروهي از برنامههاي مورد توجه حزب بوده است.
اين اشكال را به حزب گرفتهاند كه گاه با اصلاحطلبان، گاه با معتدلين و گاه با افراد بيرون از حزب همراه شدهايد. در حالي كه من شهادت ميدهم هميشه آنچه در شوراي مركزي و برنامهريزيها گفته ميشده تقدم مصالح كشور بوده است. حتي وقتي منتقد ردههاي اجرايي و حكومتي به دليل نحوه عملكردشان بودهايم باز هم بحث ما مصالح كشور بوده است.
ما دنبال تسلط كارگزاران بر مجموعههاي دولتي و وزارتخانهها و استانداريها نبوده و نيستيم.
اينكه حزب براي رسيدن به قدرت است و وقتي كسي به قدرت رسيد بايد بقيه اعضا را در قدرت رديف كند، اصلا حرف درستي نيست.
گاه پرسيده ميشود روحاني جزو اصلاحطلبان هست يانه؟ در حالي كه بايد نگاه كنيد كشور را از چه پرتگاهي حركت دادند در شرايطي كه هر لحظه تهديد ميشديم و وضعيت اقتصادي و تورم و... به صورت نگرانكنندهاي بود.
دولت آقاي روحاني با اين هدف آمده كه مشكلات انباشته كشور را حل كند. مشكلات اقتصادي و سياسي داخلي و خارجي كشور نيازمند يك تلاش فراجناحي و فراحزبي و يك اتحاد ملي است كه در سايه همدلي ملي ميتواند ايجاد شود. لذا شعار ما در اين سال و تا وقتي تحقق يابد «مذاكره ملي» است. ممكن است خيليها مخالف باشند و نخواهند سر يك ميز وارد مذاكره شوند اما ما بايد تلاش خود را ادامه دهيم.
ما وظيفه خود ميدانيم حركتي را در كشور با دعوت از همه نيروها آغاز كنيم. مبناي گفتوگو و مذاكره هم منافع ملي و مصالح مردم است.
بر مبناي منافع ملي و مصالح مردم نه فقط با نيروهاي همفكر اصلاحات بلكه از ائمه جمعه، نيروهاي امنيتي و مخالفين خود براي مذاكره دعوت كنيم تا بتوانيم نهضت گفتوگو را راه بيندازيم. نهضتي كه ثمربخش است. يكي از كارهايي كه حزب ميتواند موثر باشد در رابطه با مسائل امنيتي و برخوردهايي بوده است كه اميدوارم هرچه زودتر بتوانيم با نهضت مذاكره آنها را رفع كنيم و مساله محصوريني كه در شرايط ناگواري در زندانها هستند، حل شود.
كشوري كه از آلام بيشمار اقتصادي، گرفتاريهاي سياسي داخلي و خارجي رنج ميبرد جز با اتحاد ملي نميتواند بر مشكلات فائق آيد. هر قدمي دولت برميدارد از سوي جمعي به دليل رقابتهاي سياسي مورد تهاجم قرار ميگيرد. ما وظيفه داريم در كشور براي توسعه گرايي، همه نيروها را دعوت كنيم و بر محور منافع و مصالح ملي بحث و مذاكره كنيم.
در شرايط گرفتاريهاي متعدد اجتماعي و مسائل اقتصادي به راحتي از بحران عبور نميكنيم مگر بر مبناي همان منافع ملي؛ از صاحبنظران براي بحث و گفتوگو در اين زمينه دعوت كنيم. نه تنها از همفكران خويش بلكه از ائمه جمعه، نيروهاي سياسي، امنيتي و حتي مخالفانمان دعوت كنيم تا براي حل مسائل منطقه، كشور و برنامههاي كلان نهضت گفتوگو راهاندازي كنيم.
يكي از كارهايي كه حزب ميتواند در آن موفق باشد بحث منافع ملي است كه ميتوانيم در اين خصوص گفتوگو كنيم و بايد به آن توجه و اهتمام داشته باشيم. كارگزاران از احزاب اصلاحطلبي است كه به بسياري از عملكردها درباره مسائل مختلف نقد داشته و اميدواريم با اين نهضت مذاكره و گفتوگو بر مشكلات فايق آييم.
در كنار نقدها بايد يك سياستمدار مومن سياسي باشد. سياستمدار بايد واقعگرا باشد و بايد به گونهاي مومن سياسي نيز تلقي شود. اگر بخواهيم ارزيابي از وضعيت كشور، انقلاب و نظام داشته باشيم بايد اعتراف كنيم كه اين 25 سال بعد از تاريخ رحلت امام خميني(ره) تا امروز از دورههايي است كه ميتواند در تاريخ ايران دورهاي درخشان تلقي شود. وي ادامه داد اينكه امروز در عراق، سوريه، يمن، افغانستان و به صورت نسبي در ديگر كشورها حرف آخر را بزنيم و توانمند ظاهر شويم كمتر در دورهاي از تاريخ ايران شايد اتفاق افتاده باشد.
اقتدار و امنيت ايران حايز اهميت است. محمود دولتآبادي اخيرا اظهارات جالبي داشته است كه من با اجازه خودش اين نقل قول را ميگويم. اين آدم فرد سياسي يا امنيتي نيست و حتي با كتاب هايش برخورد شده ولي داراي وجداني آگاه است. او گفته ما همانقدر كه به ظريف در كشور نياز داريم به قاسم سليماني نيز نيازمنديم كه اين صحبت قابل تامل است.
بايد واقع گرايي را از دست ندهيم. نقد به عملكردها در نيروهاي مختلف داشته و داريم اما اين وضعيت اقتدار و امنيت كشور داراي اهميت است؛ اينكه 6 كشور بزرگ بنشينند و در مذاكره ركورد ثبت كنند نشانگر توانمندي و هوشمندي ظريف و دولت است ولي نبايد اين موضوع را در كادر افراد محدود كنيم بلكه اين اقتدار محصول جرياني است كه ايران قدرتمند و توانمند به دست آورده و اينگونه ظاهر شده است.
امروز براي مجموعه اصلاحطلبان و نيروهاي حزب بهترين فرصت است كه بر اساس مصالح و منافع ملي در كشور وارد مذاكره و گفتوگو شويم. مبناي مذاكره نيز بر اين است كه واقعگرايي را از دست ندهيم و دچار احساس و ترس نشويم كه برخي بگويند اين حزب محافظه كار شده است.
مصالح ملي آبرو و موقعيت ما است و بايد بر مبناي منافع ملي همه نيروها را به همگرايي دعوت كنيم؛ مقدمه آن هم واقع گرا بودن است و بدون واقعگرايي، همگرايي اتفاق نميافتد.
تحزب به عنوان پايهايترين عنصر دمكراسي محسوب ميشود. در دوران 8 ساله قبل از سال 92 نگاه ويژهاي وجود داشت و رسما مخالفت با كار جمعي و حزبي تبليغ ميشد در حالي كه به نوعي باندبازي و نوعي پوپوليسم در آن وجود داشت. اگر تحزب را به عنوان پايهايترين عنصر دمكراسي نداشته باشيم شعار دمكراسي و هر اقدامي كه به نام آن انجام گيرد به نتيجه مطلوب نميرسد. اميدواريم اين ضرورت اداره كشور بر مبناي فكرو انديشه جمعي ناشي از فعاليتهاي فرهيختگان كشور روز به روز تقويت شود.
حتي قرآن كريم به پيامبر نيز اشاره كرده كه دست خداوند با جماعت است. راهي نداريم جز اينكه كشور بر اساس راي و اراده مردم به صورت واقعي اداره شود، جز اينكه احزاب و حضور مردم در آنان را تقويت كنيم.
در سالهاي اخير سرد و گرم بسياري را چشيدهايم. در دوران هشت ساله قبل از 92 رسما مخالفت با كار جمعي و حزبي تبليغ ميشد و به باندبازي و پوپوليستي روي آورده بودند. امروز خوشبختانه شعاري كه كارگزاران درباره سازندگي، توجه به عمران و تلاش براي بهتر شدن زندگي مردم داده، همگاني شده است و اراده لازم براي بسيج در سازندگي كشور وجود دارد.
به دنبال اين هستيم مواضع سياسي، اقتصادي و فرهنگي حزب را بازنگري كنيم و جلسات متعددي در اين خصوص داشته ايم اما اين بحثها نهايي نشده است و اساتيد و صاحبنظران بايد راهكارهاي لازم را ارايه دهند.
ما بحث مشاركت سياسي و صيانت از نهاد انتخابات را مد نظر داريم كه بحثهاي نسبتا مفصلي را در كميته سياسي درباره انتخابات و مواضع حزب خواهيم داشت. بحث توسعه همهجانبه و تقدم مصالح ملي بر منافع شخصي و كوتاهمدت مورد توجه حزب بوده است و در شوراي مركزي نيز تقدم مصالح و منافع كشور مورد لحاظ قرار گرفته است.
توجه به منافع و مصالح كشور هميشه جزو اولويتهايمان بوده است حتي در شرايطي كه منتقد وضعيتي از وضعيتهاي حاكم بوديم و اشكال به عملكرد بعضي از ردههاي اجرايي يا حكومتي داشتيم باز هم اين بحث منافع ملي و مصالح عمومي مدنظر بوده است. شخصيتي همانند دكتر روحاني در شرايط كنوني كشور به عنوان عضوهيچ يك از احزاب نداشته و يا نداريم. گاهي صحبت ميشود كه اين مجموعه عضو اصلاحطلبان هست يا نيست؛ شما ببينيد طي اين دو سال رييسجمهوري و دولت كشور را از چه پرتگاهي نجات داد.
كشور از جايي كه هر لحظه تهديد ميشد يا اينكه دچار تحريم و يا تورم شده بود نجات پيدا كرد؛ در اين دو سال با همه مشكلات، موانع، سمپاشيها و كارشكنيها دولت ايستادگي كرد و با روحيه، تدبير، مقاومت و بهرهگيري از نيروهاي توانمند به پيش رفته است.
دولت روحاني در شرايط فعلي با اين هدف آمده كه مشكلات انباشته كشور را حل كند؛ مشكلات اقتصادي، داخلي و خارجي نيز نيازمند يك تلاش فراجناحي، فراحزبي و اتحاد ملي است كه در سايه يك همدلي ملي ميتواند محقق شود.
در همين راستا شعار ما بر همين رويكرد همدلي ملي است؛ درخواست ما نيز از دولت و دوستان سياسي اين است كه نهضت مذاكره ملي براي رسيدن به اتحاد ملي براي حل مشكلات كشور پديد آيد و اين را مد نظر داشته باشيم.
فائزه هاشمي: «ثبتنام حداكثري» در انتخابات
زنان و مردان بايد در انتخابات حضور حداكثري داشته باشند و براي حفظ منافع ملي بايد ثبت نام حداكثري در انتخابات شكل بگيرد تا اگر برخي تاييد صلاحيت نشدند برخي ديگر بمانند.
آقاي كرباسچي به من گفته بودند كه شما خانمها كمتر در مورد حوزه زنان صحبت كنيد. ما دغدغههايتان را ميگوييم اثرگذاري صحبتهاي ما بيشتر خواهد بود. من در جواب ايشان گفتم وقتي كه ما خلأ احساس كنيم در موردش صحبت ميكنيم. زماني كه ميبينيم مردان صحبتي نميكنند ميخواهيم از حقوقمان دفاع كنيم.
بيست و چندسال از فعاليت اين حزب ميگذرد، بعد از مدتي احساس كرديم كه بايد شوراي مركزي مجددا تامين شود. از آن پس بود كه تعداد خانمها و جوانها در بين شوراي مركزي اين حزب افزايش پيدا كرد. همين اتفاق هم در شوراهاي استانها اتفاق افتاد و با هيات موسس حدود 20 جلسه در مورد هماهنگي استانها صحبت كرديم و در نهايت يك ليست 20 تا 25 نفره براي هر استان به دست آمد كه ما در شوراي مركزي در مورد تكتك آنها بحث و گفتوگو كرديم.
حساسيتي كه در مورد حضور بانوان داشتيم را در اين شوراها طرح كرديم و قرار بر اين شد كه بين دو تا چهار نفر از اعضاي شوراهاي هر استان را خانومها تشكيل بدهند.
كانونهاي استاني براي حزب كارگزاران سازندگي ايران اسلامي اهميت بالايي دارد. كانونهايي در مراكز هر استان شكل گرفته است. اين كانونها بيشتر صنفي هستند. مثل كانون خبرنگاران، كانون پزشكان و غيره. توصيهام اين است كه اعضا دراين كانونها حضور داشته باشند زيرا براي حزب اهميت زيادي دارد. نقش كانونها در برنامههاي آينده حزب موثر خواهد بود.
حزب را بايد به عنوان تشكيلاتي مردمي در نظربگيريم كه همه اعضاي آن بايد در امور مالي و اداري هزينهها كمك كند. استانها نبايد انتظار داشته باشند كه از مركز برايشان پول بيايد.
احزاب بايد كمتر تحت شعارهاي جناحي قرار بگيرند. ما به عنوان حزب كارگزاران اعتقاد داريم كه حزب ما بايد در جهت تقويت منافع ملي باشد شوراي مركزي هم بايد از افرادي قوي، سمتدار تشكيل شود كه كمتر تحت تاثير شعارهاي جناحي قرار گيرد. مطلب بعدي آن است كه ما فقط نبايد به مسائل سياسي بپرداريم. منافع ملي مسالهاي كلان است.
زنان در تاريخ مورد ظلم تاريخي قرار گرفتند و هميشه براي گرفتن حقوقشان دچار مشكل شدند، اما بايد توجه داشته باشيم كه حقوق زنان امتياز دادن به آنها نيست گرفتن حقوق با گرفتن امتياز متفاوت است.
در انتخابات بايد شاهد حضور بيشتر زنان باشيم. آقاي هاشمي بارها تاكيد كردند كه زنان منتظر راي گرفتن از مردان نباشند، اگر خودشان به خودشان راي دهند حتما كرسيهاي مجلس را به دست ميآورند. من ميگويم ثبت نام حداكثري در انتخابات بايد شكل بگيرد كساني هم فكر ميكنند ردصلاحيت ميشوند يا كساني كه فكر ميكنند توانايي حضور در مجلس را دارند بايد در انتخابات شركت كنند فرقي هم ندارد كه از زنان باشند يا از مردان.
محمد علي نجفي: تغييرات اساسي پس از سال 95 رخ ميدهد
در واقع زماني كه در مورد تاسيس حزب تصميمي ميگرفتيم هيچوقت فكر نميكرديم كه آنقدر فراز و نشيبهاي زيادي را پس از آن تجربه كنيم. در سالهاي گذشته حزبمان بسيار ايستادگي كرد و در مقابل ناملايمات و مشكلات روي پاي خودش ايستاد و همينجا از نقش تاثيرگذار جناب آقاي محمد هاشمي در گذر اين سالها در حزب تشكر ميكنيم.
در فاصله سالهاي 84 تا 92 دو آسيب و بلاي بزرگ بر سر كشور آمد. اولينش كارهايي بود كه دولت نهم و دهم انجام ميداند. در اين دولتها برخي بر اساس نوعي ايدهآليسم مبتني بر توهم، بيتدبيريهايي را به انجام رساندند كه آثارش تا سالها گريبانمان را خواهد گرفت. علاوه بر آن سوءاستفادههاي عدهاي براي كسب نفع شخصي، مشكلات زيادي را ايجاد كرد. طرحهايي مثل مسكن مهر، كه طرحي پوپوليستي بود. هدفمندي يارانهها كه منابع كشور را به هدر داد، مساله سهام عدالت، بدهيهاي كلان بانكها، بدهي كلان سازمان تامين اجتماعي، استخدام بي رويه، ورشكستگي صندوق بازنشستگي كشور از جمله آسيبهايي بود كه دولت نهم و دهم به كشور وارد كرد و به نظر من تنها انگيزهاش هم سياسي بود.
دومين بلايي كه كشور ما طي اين سالها با آن درگير بود اعمال تحريمهاي ظالمانه از سوي قدرتهاي بزرگ بود كه زمينهاش دشمني امريكا و اسراييل بوده است و برخي از كشورهاي منطقه نيز هوشمندانه سعي كردند تا از اين فضا در جهت تضعيف كشور ما استفاده كنند. صادرات نفتي كشور ما به نصف گذشته خود رسيده بود. با پولهايي كه در شش ساله اول دولت آقاي احمدينژاد بايد فرصت شغلي جديد براي ايران ايجاد ميشد و جوانهاي تحصيلكرده بر سر كار ميرفتند نفهميديم چه كردند. رشد اقتصادي در سال 91 زماني كه تحريمها كاملا شكل گرفته بود منهاي 8/6 دهم درصد شد و ما به دومين كشور دنيا در جدول كشورهاي تورمي تبديل شديم و بر اساس آماري كه مركز آمار ارايه داد نيز تعداد شاغلان از سال 84 تا 91 تغييري نكرده يعني در اين سالها شغلي ايجاد نشده است.
اميدواريم با تغيير فضا شرايط بهتري بر كشور حاكم شود. خدا ميداند كه اگر اين دولت بر سر كار نميآمد چه وضعيتي بر كشور حاكم ميشد. دولت خيلي حرفها را نزد تا دشمنان سوءاستفاده نكنند. الان نميشود در مورد خيلي از مسائل صحبت كرد همانطور كه دولت اين كار را نكرد تا دشمنان از آن سوءاستفاده نكنند. از طرفي هم مخالفين داخلي تمام تلاششان را ميكنند تا در حد امكان از شرايط سوءاستفاده كنند. فرصت حاصله از توافق هستهاي حاصل مجموعه تلاش كل نظام بوده است. در راس آنها هم اگر حمايت مقام معظم رهبري نبود مذاكرات به نتيجه نميرسيد و تيم مذاكره كننده نميتوانست از پس دشمنان داخلي و خارجي بربيايد.
اساس اين است كه ما ميخواهيم اقداماتي در جهت توسعه اقتصادي انجام دهيم. خيلي مهم است كه دوران پسا تحريم را به عنوان گام دوم اقدامات دولت پس ازمذاكرات هستهاي بدانيم. توصيه ما به رييسجمهور اين بود كه در گام دوم حمايت رهبري بايد همچنان حفظ شود و دوم آنكه شخص رييسجمهور در دوران پسا تحريم نظارت مستقيمي بر امور داشته باشد. مشكلات اقتصادي ما با تحريمها شروع نشده كه با توافق هستهاي برطرف شود. رفع تحريمها روي بودجه دولت تاثير ميگذارد، بر روي صادرات نفت و افزايش واردات و صادرات حتما تاثيرگذار خواهد بود اما اين بدان معنا نيست كه همين امروز اين اتفاقها رخ دهد. ما بايد به دنبال اقتصاد درونگراي برونزا باشيم كه جزو همان ابلاغيه اقتصادي مقام معظم رهبري است.
اگر دوباره در پنج سال برنامه ششم هم وقتمان صرف دعواهاي دلواپسان شود كار مملكت پيش نميرود. دولت فرصتي لازم دارد تا بتواند مديريتش را در دوران پس از تحريم اعمال كند. من فكر ميكنم از سال 95 تغييرهاي اساسي در شاخصهاي كلان اقتصادي رخ ميدهد و وضعيت اقتصادمان بهتر خواهد شد. مديريت انتظار مردم نيز در دوران پساتحريم بسيار مهم است. دلواپسان تا ديروز ميگفتند كه تحريمها اثري بر اقتصاد ايران ندارد و حالا هي فشار ميآورند كه چرا آثار لغو تحريمها مشخص نميشود.
محمد طبيبيان :اميدوارم دكترين هاشمي
تبديل به هژموني غالب شود
اميدوارم با همت حزب كارگزاران دكترين هاشمي و خط فكرياش تبديل به پارادايم و هژموني غالب شود.
تمام دولتهايي كه پس از دولت هاشميرفسنجاني سركار آمدند به همان سياستهاي دولت هاشمي بازگشتند. دولت اصلاحات اول با گارد آمد و بعد از آن همان سياستها را در پيش گرفت و دولت بعدي هم به همين صورت در اواخر ناگزير شده بود همان سياستها را در پيش بگيرد، چون راهي بهجز اتخاذ رويكرد بازار در اقتصاد نداريم.
فهمي كه ما از اقتصاد آزاد داشتيم با هرج مرج در سيستم اموال عمومي يكي نيست. حذف يارانهها تبديل به پرداخت پول به همه شد و خصوصيسازي، واگذاري به همه تلقي شد. بنابراين بازنگري سياستها و تهذيب ايدهها را بايد جدي بگيريم كه در مرحله ابتدايي رشد اقتصادي، نياز اساسي جامعه ما است.
اگر رانتجويي مبناي ثروتمندشدن باشد، طبقه تنآسان شكل ميگيرد كه كارش تحميل و ابزارش اين است كه با تحميل خواست خود امورات خود را بگذرانند. بنابراين خودستايي ميكند و اين پديدههاي اجتماعي ناخوشايند، نشاندهنده شكلگيري اين طبقه تن آسان است. بايد مراقب باشيم طبقه تنآسان از طريق مفتبري شكل نگيرد كه سلامت سيستم سياسي را تهديد ميكند.
اوباما ديشب با درماندگي از توافق صحبت ميكرد كه مجلس آنها بايد رضايت بدهد تا اين توافق روبه جلو حركت كند. اين توافق از لحاظ سياسي اقدام مهمي است اما از نظر اقتصادي اين طور نيست و خبري براي اقتصاد نيفتاده است.
مهمترين گرفتاري ما مشكل بانكي است. آن چيزي كه اقتصاد ما را از جا بلند ميكند و پيش ميبرد اين است كه مردم و بخشخصوصي بايد بتوانند با تجارت جهاني تعامل كنند و تا تحريمهاي بانكي برداشته نشود، اين موضوع عملي نخواهد شد. بنابراين نياز داريم به دو خط فعاليت و حركت در اين دو جهت. اولي ديپلماسي و ديگري بحث حقوقي و قضايي كه متاسفانه در هردو وضعيت، ضعيف هستيم.
چالش اصلي اقتصاد ايران مساله اشتغال است. از ماركس نقل قول ميكنم؛ كار، آنجايي است كه انسان، انسانيت خود را اثبات ميكند. متاسفانه فرصتها را در اين حوزه از دست داديم و مشاهده هم نميكنيم دولت در اين خصوص به صورت جدي گام برميدارد.
يكي از دلايل تحريم، ضعف اساسي سيستم مالي و بانكي است. بخش مالي، قدرت آينده كشور است و بايد در اين زمينه برنامهريزي مدبرانهاي داشته باشيم.
سرمايهگذار خارجي در كشوري كه فساد اداري داشته باشد، شكل نميگيرد. از اين رو ما بايد با فساد به صورت جدي مبارزه كنيم.
قوه قضاييه يك بخشي از مبارزه با فساد است، دستگاه قانونگذاري و اجرايي هم بايد بسيج شوند تا زمينههاي فساد را بخشكانند.
بيكاري و فقر دو مساله مهم كشور است كه احزاب بايد در چارچوب فعاليتهاي خود حقوق اساسي مردم را به قانون تبديل كنند تا احدي نتواند آن را نقض كند و بر اين اساس اقتدار دولت هم براي پايداري حقوق مردم شكل ميگيرد.
احمد نقيبزاده: دولت هاشمي رفسنجاني هم سازندگي بود و هم اصلاحات
شكلگيري تحزب اگر در جامعه با مشكل مواجه شود، آينده سياسي كشور را مورد ابهام قرار ميدهد.
بيش از 100 سال است كه در زمينه حزب قدم گذاشتهايم اما تا كنون توفيق چنداني نداشته ايم.
حزب كارگزاران ايران اسلامي بر اساس يك ضرورت و در يك فضاي طبيعي شكل گرفت و من معتقدم كه دولت هاشمي رفسنجاني هم سازندگي بود و هم اصلاحات. ما در آن دوران نيازمند كساني بوديم كه آستين بالا بزنند و كشور را بسازند.
امروز فراگير شدن احزاب ميسر نيست مگر آنكه زيرساختهاي اجتماعي اصلاح شود. بايد در راه توسعه طبقه متوسط جامعه قدمبرداريم چرا كه اين طبقه، طبقه بالنده است نه ميرا و آينده از آن اين گروه است.
هركسي كه قصد فعاليت سياسي دارد بايد مبناي كار را روي اين نيروي بالنده قرار دهد.
در فضاي ملتهب و بحراني گروههاي راديكال رشد مييابند و جامعه درگير تامين مسائل فوري خود است و به امور زيربنايي توجهي ندارد.
توهمات خيليها را وسوسه ميكند كه سوار اين اسب سركش شوند. توهمات در جامعه وجود دارد و كساني كه ميخواهند از آن بهره گيرند، از آن براي جلب تودهها استفاده ميكنند. از اين رو انجام كارهاي فرهنگي ضرورت دارد.
نقش رهبر در تاسيس حزب كارگزاران به روايت هاشمي
در جلسات روحانيت مبارز در آستانه مجلس پنجم اكثريت آنها مايل بودند هر 30 نفر نامزد مورد حمايت در تهران از يك جناح و آن هم جناح راست انتخاب شود. اما من ميگفتم اين درست نيست و بايد اين 30 نفر بين دو جناح تقسيم شود تا روحانيت تقسيم نشود. چرا كه روحانيت نفوذش در اين وحدتي است كه تا به حال داشته، حالا اگر در مقابل هم قرار بگيرند و رقابت كنند اين چيز خوبي نيست. آنها قبول نكردند و كمكم از 15 تا آمديم پايين. از آن طرف آقاي دكتر حبيبي هم از اعضاي كابينه براي من پيغام آورد كه آقايان ميگويند اگر براي ما سهمي به اين جناح داده نشود، ما خودمان جداگانه ليست ميدهيم. من نميخواستم اين اتفاق بيفتد. به هر حال هرچه گفتيم كار پيش نرفت تا اينكه رسيديم به پنج كانديد. اين پنج نفر هم از معتدلان جناح چپ مانند آقايان دعايي، انصاري، محجوب و كمالي بودند. جامعه روحانيت اين موضوع را پذيرفتند و تصويب شد. اعضاي كابينه هم براي من احترام قايل بودند و به تصميم اعتراضي نكردند.
بعد از دو سه روز آقاي ناطق نوري پيش من آمد و گفت آقايان نميپذيرند اين پنج نفر نامزد شوند و ميگويند چرا ما بايد رايمان را به ديگران بدهيم. من گفتم ضرري كه به روحانيت ميخورد براي شما اهميت ندارد؟ اينها ميخواهند تفرقه ايجاد كنند؟ من گفتم در اين صورت اين پنج نفر و دوستانشان ميروند در ليست ديگري وارد ميشوند حالا نميگويم كه همه ليست شما شكست ميخورد اما قطعا آنها موثرند و بخشي از آرا را به سمت خود ميبرند. آقاي ناطق گفت من دوباره ميروم با آنها صحبت ميكنم. ايشان رفت و صحبت كرد و گفت نميپذيرند. من گفتم چون كار دارم و نميتوانم ديگر در جلسه بيايم، ميتوانيم اين موضوع را به قضاوت «آقا» محول كنيم. ايشان رفت با رهبري صحبت كرد. رهبري هم گفتند چرا دست آنها را ببنديم، خوب آنها بروند تشكيلات خود را داشته باشند. البته تشكيلاتي نبود و يك گروه دولتي بودند از معاونين و وزراي من و يك نفر هم آقاي كرباسچي به عنوان شهردار تهران. ادامه در صفحه 11