• ۱۴۰۳ شنبه ۱ ارديبهشت
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 3311 -
  • ۱۳۹۴ شنبه ۱۷ مرداد

همسر شهيد صارمي 17 سال بعد از شهادت شوهرش:

غرامت خون شوهرم را چه كسي پرداخت مي‌كند؟

فرزانه قبادي/ «مزار شريف سقوط كرد» اين آخرين جمله‌اي بود كه خبرنگار اعزامي به مزار شريف براي خبرگزاري ايرنا مخابره كرد، وقتي كه او آخرين جملات را براي خبرگزاري ارسال مي‌كرد، محوطه كنسولگري ايران در مزار شريف جولانگاه طالبان بود، محمود صارمي آخرين اخبار شهر را ارسال كرد و از ورود افراد طالبان به محوطه كنسولگري براي همكارانش در ايرنا گفت و... بعد از آن خبري از خبرنگار اعزامي نشد. چند ماه بعد اما شهادت او و جمعي از ديپلمات‌هاي ايران در مزار شريف بهانه‌اي شد تا روز شهادتش را به نام قشري نامگذاري كنند كه به تعبير خديجه روزبهاني همسرش كه يك عصر تابستان ميهمان «اعتماد» بود، گروهي هستند كه مي‌نويسند و تصوير مي‌گيرند، اما خودشان هيچ‌وقت ديده نمي‌شوند، كساني كه پر از دغدغه‌اند، امنيت شغلي و بيمه ندارند، اما در مورد دغدغه‌ها و مشكلات اقشار مختلف جامعه مي‌نويسند و آنقدر براي انعكاس آنها تلاش مي‌كنند كه مشكلات خودشان به‌حاشيه مي‌رود و حتي فراموش مي‌شود.

خديجه روزبهاني، همسر محمود صارمي 17 سال است كه با يك علامت سوال زندگي مي‌كند، همسرش سال‌ها پيش در كنسولگري ايران در مزار شريف به شهادت رسيده، هر سال مرداد كه از نيمه مي‌گذرد همه نام همسرش را در كنار شغلي پرخطر و پراسترس به نام خبرنگاري مي‌نشانند و روزي را به ياد او گرامي مي‌دارند، اما كسي براي پاسخ به سوالات او تلاش نمي‌كند. از گله‌اش به مسوولان مي‌گويد و اينكه صراحتا به آنها اعلام كرده: «شما نيازتان را به مانور كردن روي نام اين شهيد برطرف كرديد و حالا براي‌تان مهم نيست كه چه اتفاقي در كنسولگري ايران در افغانستان افتاده، 17 سال از اتفاق مزار شريف گذشته و دولت ايران هنوز نمي‌داند كه عاملان حمله به كنسولگري ايران چه كساني بوده‌اند و براساس حدس و گمان با اين مساله برخورد مي‌شود.» روزبهاني به اين موضوع كه كنسولگري هر كشور بخشي از خاك آن كشور محسوب مي‌شود، اشاره مي‌كند و مي‌گويد: «وقتي به حريم ايران در خاك افغانستان تجاوز شده، آيا واكنش ايران بايد سكوت باشد؟»

همسر محمود صارمي در مورد پرداخت غرامت به كشته‌شدگان كنسولگري ايران در مزار شريف مي‌گويد: «در فضاي داخلي كشور ما كشته‌شدگان مزار شريف «شهيد» محسوب مي‌شوند، ولي در فضاي بين‌المللي و ديپلماتيك «كشته» به شمار مي‌آيند، كساني‌كه خون‌شان به ناحق ريخته شده و حق‌شان پايمال شده، سوالي كه من دارم اين است كه غرامت خون ايشان را چه كسي مي‌پردازد؟ وقتي اعلام مي‌شود حادثه‌اي كه 50 سال پيش اتفاق افتاده باعث جريحه‌دار شدن روح كسي شده، در دادگاه‌هاي بين‌المللي براساس قوانين و كنوانسيون‌هاي بين‌المللي غرامت اين جريحه‌دار شدن روح را تعيين مي‌كنند و اين غرامت را به آسيب‌ديدگان حادثه مي‌پردازند، اما در مورد اتفاق مزارشريف هيچ‌كس پيگيري لازم را انجام نمي‌دهد؛ حتي اگر دولت ايران قصد پيگيري موضوع را در مجامع بين‌المللي ندارد، اين غرامت را خود به خانواده‌هاي كشته‌شدگان بپردازد. سال گذشته كه رييس‌جمهور به منزل ما آمدند، من درخواستي را در رابطه با پرداخت غرامت شهداي مزار شريف به مشاور رييس‌جمهور تحويل دادم، بعد به من گفتند خطاب به رييس بنياد شهيد اين نامه را بنويسم، بنيادشهيد نامه را به وزارت امور خارجه ارجاع داد و بعد از يك سال هنوز هيچ پاسخي دريافت نكرده‌ايم. اگر اين پيگيري از سوي دولت اتفاق نيفتد من از طريق مراجع قانوني بين‌المللي در اين زمينه اقدام خواهم كرد و اين موضوع را شخصا پيگيري مي‌كنم.» روزبهاني در مورد اينكه مسوولان تا چه حد پيگير وضعيت او و خانواده‌اش هستند، مي‌گويد و اينكه سال گذشته رييس‌جمهور در روز خبرنگار ميهمان‌شان بود: «حضور آقاي روحاني در منزل ما، اتفاق زيبايي بود، اين حضور براي خانواده‌هايي مثل ما حس خوشايندي دارد و اين نشان مي‌دهد كه حواس دولتمردان به ما هست و ما فراموش نشده‌ايم. به جز آقاي روحاني كه شخص اول اجرايي كشور هستند، هيچ مسوول ديگري در اين چند سال به سراغ خانواده‌هاي كشته‌شدگان مزار شريف نيامده. اما همين كه بعد از 16 سال، اين اتفاق هنوز در ذهن آقاي روحاني بود كه همزمان با سالگرد شهادت شهيد صارمي و روز خبرنگار از خانواده ما ياد كردند، اتفاق زيبايي بود. هر چند كه وزارت امور خارجه سال‌هاي پيش مردادماه كه مي‌شد مراسمي برگزار مي‌كردند و از شهداي مزار شريف تجليل مي‌كردند، اما سه سال است كه هيچ يادي از شهيد صارمي نمي‌شود، در يك برنامه‌اي خانواده‌هاي شهداي مزار شريف را به كنسولگري ايران در افغانستان بردند اما حتي نامي از شهيد صارمي نبردند.»

روزبهاني تاكيد خاصي بر روز خبرنگار دارد و دغدغه‌هاي اين شغل را خوب مي‌شناسد، چرا كه هم خود خبرنگار است و هم سال‌ها با يك خبرنگار زندگي كرده: «اين موضوع مهم است كه روز شهادت شهيد صارمي گرامي داشته شود، اما نتيجه‌اي كه از گراميداشت اين روز مي‌خواهيم به دست بيايد اين است كه مي‌خواهم بگويم يك قشر از جامعه هستند كه تعدادشان هم كم نيست، مي‌نويسند و تصوير مي‌گيرند اما هيچ‌وقت خودشان ديده نمي‌شوند، مخاطب فردي را كه پشت قلم و دوربين است نمي‌بيند. اين قشر كساني‌اند كه حقوقي دارند كه به آن پرداخته نمي‌شود، نگراني‌هايي دارند، چرا كه در فضاي توليد خبر بايد با سرعت و در نهايت صحت خبري را تهيه و منتشر كنند و اين كار به خودي خود استرس زاست. آدم‌هايي كه پر از مشكل و دغدغه‌اند، و آينده تامين شده‌اي ندارند، اما در ميان اين دغدغه‌ها به مسائل جامعه مي‌پردازند. فرقي نمي‌كند اين روز به نام چه كسي باشد، مهم اين است كه ببينيم آدم‌هايي را كه به بهانه‌شان يك روز از 360 روز سال را گرامي مي‌داريم، چقدر از شرايط مناسب كاري برخوردارند. فكر مي‌كنم وقتي به اين روز مي‌رسيم مسوولان بايد بيشتر به مسائل اين قشر از جامعه توجه كنند، الزاما اينكه از من بپرسند شهيد صارمي چه روحياتي داشت يا چه روزي و چطور به شهادت رسيد، اطلاعاتي است كه در سايت‌ها هست و بارها گفته شده. البته اين احوالپرسي‌ها خوب است از نظر رواني باعث تسلي من و خانواده‌ام مي‌شود، اما اصل ماجرا در اين روز پرداختن به خبرنگاراني است كه براي همه جامعه زبانند ولي در مورد مسائل خودشان حرفي نمي‌توانند بزنند. اما هدف اين روز چيز ديگري است كه بايد به آن توجه شود»

روزبهاني همچنين به شرايطي كه پس از شهادت همسرش داشته اشاره مي‌كند و مي‌گويد: «براساس قوانين شهيد، زنده محسوب مي‌شود و حقوق ايشان بر همين اساس به صورت سنواتي و مثل يك كارمند ساده پرداخت مي‌شود، در صورتي كه شهيد صارمي در دو سال آخر خدمتش در مزار شريف سمت رييس دفتري خبرگزاري ايرنا را داشت و حقوق‌شان به دلار پرداخت مي‌شد، پاسخ مسوولان اين رسانه هم اين است كه همسر من با حكم سرپرستي خبرگزاري ايرنا در مزار شريف به افغانستان رفته، اما حالا مي‌گويند اين سمت درون سازماني بوده و تسهيلاتي از اين بابت به او تعلق نمي‌گيرد.»

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون