• ۱۴۰۳ سه شنبه ۴ ارديبهشت
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 3336 -
  • ۱۳۹۴ دوشنبه ۱۶ شهريور

اضافه حقوق يا روايت يك فرسودگي

امين عظيمي: گالري يا سالن فرقي نمي‌كند هيچ كدام هويت ندارد

 

 

پيام رضايي/ آثار نمايشي كه ساختار اجرايي متفاوتي دارند و به نوعي تجربي يا در بعضي موارد آوانگارد تلقي مي‌شوند، همواره موافقان و منتقدان خاص خود را داشته‌اند. واقعيت اين است كه اين آثار اهميت زيادي در فضاي هنرهاي نمايشي دارند البته به شرطي كه آثاري را كه با عنوان تجربي ولي با درك نادرست از مفهوم تجربي بودن ساخته مي‌شوند كنار بگذاريم. امين عظيمي اثري به نام «اضافه حقوق»را با همين مختصات در گالري محسن به مخاطبان خود ارايه داده است. اما اثر مولفه‌هاي بيشتري نسبت به نمايش در معناي مرسوم دارد. از
همين رو عظيمي در خصوص اطلاق نام تئاتر به آن به «اعتماد» مي‌گويد: «پيشنهادم اجراست نه نمايش. اجرا مفهوم بزرگ‌تري است كه مي‌تواند شكلي را كه مي‌خواستيم انجام بدهيم بهتر نشان ‌دهد. » او تاكيد مي‌كند هدفش از اين نوع اجرا دوري گزيدن از نوعي زيبايي‌شناسي تهي از محتواست كه اين روزها در تئاتر زياد ديده مي‌شود. «با اجراهايي روبه‌رو هستيم كه كارگردانان فقط تلاش دارند تصاوير زيبا خلق و حظ بصري ايجاد كنند كه البته به نظرم طبل توخالي است. اين كارها بيشتر شبيه شعبده هستند و تنها مي‌خواهند مخاطب را به هيجان بياورند. » وي كه ظاهرا نقدهاي جدي به اين موضوع دارد، معتقد است «خيلي‌ها مي‌خواهند تصاويري خلق كنند كه فقط زيبا هستند اما پشتش هيچي نيست. نه اينكه برايم فرم اهميت نداشته باشد. درواقع نمي‌خواستم كاري باشد كه فقط زيباست اما درون آن چيزي نيست. آثاري كه تماشاچي را مرعوب مي‌كنند. او را با تصاوير بمباران مي‌كنند»

اضافه حقوق اثري است كه هم خصايص پرفورمنس‌گونه دارد و هم متني كه خصلت تئاترال آن را حفظ كرده است. در واقع كارگردان تلاش كرده تا با رسيدن به اين فرم خاص، مضمون را در راستا و هم‌تراز با فرم پيش ببرد «اگر شما فرمي مي‌بينيد تلاشي است براي برجسته كردن حرفي كه نمايش مي‌زند وگرنه مترجمان خود متن است.»در اين نمايش ما شاهد تلاش پوچ و سيزيف‌وار تعدادي كارمند هستيم كه تلاش مي‌كنند از مدير بخش خود تقاضاي افزايش حقوق كنند. اما ساختار متني چندان ساختار معمولي نيست و عظيمي معتقد است اين از خصلت‌هاي نوشتاري ژرژ پرك نويسنده اين اثر است: «متن ژرژ پرك طوري نوشته شده كه با روال معمول نمايشنامه‌نويسي متفاوت است. يعني صحنه‌پردازي و پرده‌بندي ندارد. پرك جزو نويسندگان متاخر ابزورد است كه به نوعي ميراث‌دار بكت و ديگران محسوب مي‌شود.»با اين همه او مي‌گويد كه گونه‌اي از ابزورد كه در اينجا خلق شده بيشتر با زبان سرو كار دارد« عملا مساله اصلي زبان است و بازي با زباني كه مخاطب را مورد خطاب قرار مي‌دهد. براي آنكه بگويد اين شما هستيد و چيزي جدا از شما نيست.»اجرا در گالري براي يك اثر نمايشي مي‌تواند معنادار باشد. به ويژه براي اثري كه چنان كه خود عظيمي مي‌گويد ميان تئاتر و پرفورمنس به سمت «اجرا» بيشتر متمايل است. اما به زعم او اجرا در گالري هويت خاصي به اثر الصاق نكرده است: «من ايرادي نمي‌بينم كه اثر در گالري اجرا شود. فكر نمي‌كنم هويت خاصي به اثر بدهد. همان طور كه بقيه سالن‌هاي ما هم هويت ندارند. هر اثري از هر نوعي ممكن است در آنها اجرا شود. ما در تمناي اين بوديم كه ايده اجرايي ما در فضاي بزرگ‌تري ممكن شود.»اضافه حقوق آشكارا اثري است كه مضمون‌گراست. نوعي نگاه ضدسرمايه‌داري كه تلاش مي‌كند در اجتناب از شعارگونگي با انتخاب فرمي ابزورد و به‌شدت نمايشي، مخاطب را با خود همراه كرده و فهمي تازه را براي او رقم بزند. در حقيقت اضافه حقوق بر نخي باريك راه مي‌رود كه دو سوي آن شعارزدگي، معناباختگي است. اما آيا اجرا و پرداخت چنين مفهوم طبقاتي و اجتماعي كه با نگاه به قشري خاص از جامعه شكل گرفته، در يك گالري خاص مي‌تواند معناي خاص يا شايد هم ضعف خاصي به شمار آيد؟ «مي‌شود اين طور هم نگاه كرد. اگر گالري را بخواهيد نشانه‌اي از سرمايه‌داري نگاه كنيد و محلي كه مخاطبان گزيده و طبقه خاصي به آن رفت و آمد مي‌كنند شايد اين بتواند براي ما به عنوان يك امكان مطرح شود.»عظيمي البته مي‌گويد اگر
اين‌گونه نگاه كنيم مي‌توان مورد خطاب اين نمايش را طبقات بالاتر اجتماعي دانست: «كساني كه آنجا مي‌‌آيند اتفاقا كساني هستند كه ممكن است سال تا سال چنين مسائلي را نبينند. پس در اينجا با مسائل متعلق به طبقه ديگري روبه‌رو مي‌شوند و مي‌بينند كه ديگران چه مي‌كنند. چه رنجي مي‌برند براي چنين خواسته‌اي (اضافه حقوق) و زندگي شان فقط با حجمي از كلمات پر مي‌شود. بي‌آنكه چيزي دست‌شان را بگيرد»

با اين همه مي‌توان سوي ديگري را نيز در اين مورد يافت. اجراي نمايشي در مورد طبقات فرودست اجتماعي كه تلاشي بيهوده را براي اضافه حقوق پي مي‌گيرند و در نهايت چيزي جز از دست دادن زمان و هزينه كردن شان و شخصيت‌شان به دست نمي‌آورند، مي‌تواند نگاهي از بالا تلقي شود. اين نكته زماني اهميت مي‌يابد كه فرم اجرايي و نگاه خاص در اجرا طبقه خاصي را خطاب مي‌كند. درك ساحت زباني اين دور باطل (تلاش براي گرفتن اضافه حقوق) را مي‌توان نگاهي نخبه‌گرا دانست. اما امين عظيمي مي‌گويد: «آرزويم اين بوده كه نه از بالا و نه از پايين به اثر نگاه كنم. نه ناتوراليستي و نه در برج عاج. اينها كارمند و كارگرند كه در يك مجموعه هستند و خيلي با بروكراسي درگيرند. همه‌چيزشان با كاغذ ارتباط دارد. آرزو داشتيم بتوانيم بگوييم اينها همه ما هستيم. براي همين زاويه دوم شخص انتخاب شده است كه مخاطب و بازيگران را خطاب قرار مي‌دهد. داريم تماشاگر را شاهد مي‌گيريم كه بيا با هم به اين مفهوم نگاه كنيم.»با همه اين حرف‌ها اگر از فرم برجسته و اجراي آن عبور كنيم، «اضافه حقوق» تامل‌برانگيز است. در دوره‌اي كه مضمون‌گرايي و اين گونه انديشيدن به نام شعارزدگي طرد مي‌شود مي‌توان اين اثر را داراي اهميت دانست. با اين همه با وجود مدعاي عظيمي كه مي‌گويد فرم اثر تنها ترجمان خود متن است، مي‌توان فرم اثر را نوعي محافظه‌كاري هم تلقي كرد. شايد هم نوعي جسارت. اما همچنان مضمون و فرم در تلاقي با محل اجرا و دريافتي كه براي مخاطب باقي مي‌ماند، مي‌تواند باب گشايش پرسش‌هايي مهم و تامل‌برانگيز باشد. اضافه حقوق روايت يك فرسودگي در جهان بروكراسي شده معاصر است. همان چيزي كه وبر جامعه‌شناس آن را «قفس آهني» مي‌نامد. قفسي كه اين‌بار در اجرايي كه امين عظيمي آن را كارگرداني كرده است در استعاره «قفس زباني» خود را نشان مي‌دهد.

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون