رييس اداره مددكاري وزارت بهداشت:
دشوارترين لحظه براي يك تراجنسي زماني است كه وارد جامعه ميشود
اعتماد|يكي از افتخارات ايران اين است كه تنها كشوري در دنيا هستيم كه مبتلايان اختلال هويت جنسي، پس از عمل جراحي ميتوانند شناسنامهاي با هويت جديد خود دريافت كنند. اين اتفاق كم و ناچيزي نيست. در حالي كه جراحي اين بيماران در بسياري از كشورهاي عربي هنوز يك تابو است، جامعه علمي پزشكي فقهي ايران از پنج دهه قبل و با فتواي امام خميني به اين مسير هدايت شد كه اين بيماران به دليل معضلي كه از بابت بيماري خود گرفتار آن ميشوند ميتوانند جراحيهاي لازم را براي تغيير جنسيت انجام دهند و بيماري آنان، گناه نيست.
اما با همه اينها امروز بيش از 10 هزار بيمار مبتلا به اختلال هويت جنسي در ايران از مشكلات فرهنگي و مالي در آن به شدت رنج ميبرند كه بسياريشان به دليل بيماري ناخواسته خود از خانواده طرد شدهاند و بسياريشان به دليل گراني جراحيهاي لازم، همچنان با جنسيت ناخواسته خود زندگي ميكنند. جامعه علمي پزشكي ايران امروز باور دارد كه اين بيماران قربانيان بارز نابرابريهاي اجتماعي هستند و عصر دوشنبه هم نشستي در دانشكده علوم اجتماعي دانشگاه تهران با عنوان «ارايه ديدگاههاي ميانرشتهاي در خصوص ترنس سكشواليسم در ايران» و توسط گروه جامعهشناسي پزشكي و سلامت انجمن جامعهشناسي با حضور استادان، دانشجويان و جمعي از اعضاي انجمن «حمايت از بيماران مبتلا به اختلال هويت جنسي ايران» برگزار شد كه محور نگاه خود را طرد شدن اين بيماران از جامعهاي كه مايل است اين بيماران را به رسميت نشناسد قرار داده بود.
به گزارش ايرنا، انور صمديراد، عضو هيات علمي دانشگاه علامه طباطبايي و از جمله سخنرانان اين نشست گفت: «گفته ميشود كه آمار تراجنسيها رو به افزايش است كه بنده اين را باور ندارم، بلكه معتقدم به دليل آشنايي بيشتر مردم و همين طور آشنايي بيشتر تراجنسيها از هويت خود، مجال براي بروز پيدا كردهاند و به همين دليل بيشتر ديده ميشوند كه اميدوارم اين افراد به حق واقعي خود برسند.»
فرزانه يعقوب، رييس اداره مددكاري وزارت بهداشت در ادامه اين نشست به نگاه متفاوت جامعه به اين افراد اشاره كرد و گفت: «تراجنسيها ميان دو جنسيت متفاوت قرار گرفتهاند. دشوارترين لحظه براي يك تراجنسي زماني است كه وارد جامعه ميشود و تلاش ميكند مانند يك فرد عادي خود را معرفي كند. در اين هنگام است كه اوضاع رو به وخامت ميرود چراكه در باور افراد جامعه نميگنجد. اينجاست كه براي اثبات خود و فهماندن اين موضوع كه من آن چيزي كه ظاهرم نشان ميدهد نيستم و خود واقعي در درون من است، به ناچار دست به حركات و رفتار اغراقآميز ميزند كه همين امر منجر به انگشتنما شدن و برچسب منفي خوردن ميشود. زيرا براي مردمي كه تنها قايل به مرد كامل يا زن كامل هستند، پذيرفتن جنس وسط دشوار است به همين دليل با نگاهها و كنايههاي خود باعث دلآزردگي و طرد شدن يك تراجنسي از جامعه ميشوند تا آنجا كه اين افراد براي رهايي از اين عرصه تنگ اجتماعي، اقدام به خودكشي ميكنند چرا كه گوش شنوايي براي بيان حرفها و مشكلهاي خود ندارند تا صدا را در بلندگوي عدالت بيندازند. كمي منصف باشيم و با خود فكر كنيم آيا تا به حال شده با اين افراد حرف بزنيم، با آنان راه برويم و حرف بزنيم تا از مشكلاتشان باخبر شويم؟»
الهه فرساد، پژوهشگر حوزه جنسيت هم از نابرابريهاي اجتماعي، شغلي و فرهنگي به عنوان چالشهاي پيش روي اين بيماران نام برد و گفت: «به دليل بياطلاعي و ناآشنايي خانوادهها با وضعيت اين افراد، بسياري از تراجنسيها متاسفانه از كانون خانواده و جامعه طرد ميشوند چرا كه خانواده به دليل ناباوري، به فرزند تلقين ميكنند كه تو اشتباه ميكني و اختلال جنسيتي نداري و اين اختلال هويت جنسي را ناشي از استفاده از فيلمها و كتابهاي غيراخلاقي ميدانند بنابراين از راه قهرآميز، توهين، تحقير و طرد از خانواده وارد ميشوند. بيشتر تراجنسيها به دليل سردرگم بودن در جنسيت خود، از چيزي كه هستند بهشدت احساس بيزاري، عذاب وجدان و گناهكار بودن ميكنند. بسياري از اين افراد، شغل مناسب و پايدار ندارند، به هيچوجه در شغلهاي رده بالا جايگاهي نخواهند يافت و اگر شغلي داشته باشند، به محض اينكه كارفرما متوجه اختلال جنسيتي آنان شود، يا اخراج ميشوند يا مورد سوءاستفاده و پيشنهادهاي غيراخلاقي قرار ميگيرند. به دليل حمايت نشدن از سوي نهادهاي دولتي، احساس ناامني كرده و به انزوا كشيده ميشوند. بسياري از خانوادهها هم نسبت به اين اختلال جنسيتي آگاهي و آشنايي ندارند زيرا رسانه ملي و مطبوعات كشور كه وظيفه آگاهيبخشي و اطلاعرساني به مردم را دارا هستند، بنا به دلايلي وارد اين حوزه نميشوند. مدارس هم به اين حوزه وارد نميشوند در حالي كه با آگاهيبخشي به افراد جامعه، همانند از بين رفتن تابوي بيماري ايدز، اين تابو هم شكسته خواهد شد و از پنهان ماندن خارج ميشود. همه دلخوشي اين افراد، مجوز عمل جراحي است كه از سوي امام خميني (ره) صادر شده است كه بر اساس آمارهاي منتشر شده، از هر 100 هزار زن و هر 30 هزار مرد بزرگسال يك نفر خواهان دگرگوني جنسيتي است. اما نبايد فراموش كرد كه هزينههاي عمل، مراقبتهاي پس از آن، شغل و آينده اين افراد نيز از جمله مسالههايي است كه همواره دامنگير اين افراد است.»