مهدي سنايي، سفير ايران در روسيه در گفت و گوي اختصاصي با « اعتماد»:
سند راهبردي ميان ايران و روسيه در حال تنظيم است
روابط ايران و روسيه به شكل مستقيم تحت اشراف دو رييسجمهور قرار دارد
ايران و روسيه به روزهاي پايداري در روابط رسيدهاند
عامل سوم از رابطه تهران - مسكو حذف شد
سارا معصومي/ ايران و روسيه دو همسايه يا دو شريك راهبردي؟ پرسشي كه در چهار دهه گذشته و پس از انقلاب اسلامي ايران گاه پاسخ آن با خوشبيني به سمت شراكت راهبردي سنگين شده و گاه با بدبيني به سمت يارگيريهاي ايراني اما مصلحتي روسها. شرايط منطقهاي و ايراني كه براي نخستين بار در يك دهه گذشته از سايه اتهامهاي هستهاي نجات يافته است، پنجره جديدي از رابطه را پيش روي ايران و روسيه گشوده است؛ پنجرهاي كه مهدي سنايي، سفير جمهوري اسلامي ايران در روسيه به دورنماي اقتصادي و سياسي آن بسيار اميدوار است. گفتوگو با مهدي سنايي در روزهاي منتهي به حضور ولاديمير پوتين در ايران پس از هشت سال انجام شد. سنايي كه در انتخاب سخنان خود هم احتياطورزيهاي ديپلماتيك دارد در اين گفتوگو بيشتر از فرصتهاي اقتصادي و تجاري پيش روي دو كشور در روزهاي پسابرجام گفت و از رابطه دو جانبهاي كه به روزهاي پايداري ميرسد. مرد شماره يك ايران در سفارتخانه كشورمان در مسكو معتقد است كه نگاه امروز روسها به ايران بيش از آنكه تاكتيكي باشد استراتژيك است و دست بالاي تهران در معادلات منطقهاي و همچنين پيروزي ايران در مذاكرات هستهاي، روسيه را به قدرت ايران آگاه ساخته است. متن اين گفتوگو به شرح زير است:
دو سال از عمر دولت يازدهم و تغيير نسبي رويكرد ايران در حوزه سياست خارجي ميگذرد اما ما تنها در سه ماه اخير پسابرجام شاهد رفت و آمدهاي مقامهاي عاليرتبه كشورهاي اروپايي و حتي آسيايي به ايران بودهايم. شأن سياسي حضور ولاديمير پوتين در اين مقطع زماني در ايران چيست؟
سفر ولاديمير پوتين به ايران در اين مقطع دلايل متعددي دارد و يكي از آنها برگزاري اجلاس روساي جمهور كشورهاي صادركننده گاز در تهران است. ولاديمير پوتين، رييسجمهور روسيه هم به دعوت حسن روحاني، همتاي ايراني خود به تهران ميآيد. البته اين سفر هم صرفا چندجانبه نيست و بخشي از اين سفر به رايزنيهاي دوجانبه مانند ملاقات با مسوولان عالي كشور اختصاص خواهد يافت. علاوه بر اين امضاي اسناد همكاريهاي متفاوت هم در دستور كار سفر ولاديمير پوتين به ايران قرار دارد. روابط ايران و روسيه به شكل جدي در تمام عرصهها در حال گسترش است. روابط در بخشهاي سياسي، امنيتي، اقتصادي، تجاري و حتي علمي و آموزشي هم در حال گسترش است و در واقع ميتوان گفت كه روابط ايران و روسيه به شكل مستقيم تحت اشراف دو رييسجمهور قرار دارد و نظارت و كنترل كامل دو رييسجمهور بر اين رابطه وجود دارد. هرچند دو رييسجمهور سفر دوجانبهاي نداشته اما شش بار در دو سال گذشته با هم ملاقات كردهاند. ملاقات امروز (روز دوشنبه) دو رييسجمهور ديدار هفتم آنها در دو سال گذشته خواهد بود. روابط تهران – مسكو وارد دورهاي شده است كه مهمترين ويژگي آن را ميتوان پايداري دانست. به بيان ديگر دو كشور وارد دوره پايداري از روابط شدهاند. در اين مقطع ديدار دو رييسجمهور با هم حائز اهميت است. از سوي ديگر همكاري ايران و روسيه در عرصه منطقهاي هم وارد فاز جديد و مرحله نويني شده است كه ورود به اين فاز هم رايزني رهبران دو كشور را در اين مقطع زماني ضروري ميكند. با اين اوصاف ميتوان گفت كه سفر پوتين به ايران سفر حائز اهميتي است.
سرفصلهاي ديدارهاي دوجانبهاي كه پوتين در مدت زمان حضور يكروزه در ايران خواهد داشت به چه مسائلي منتهي خواهد شد؟ در حال حاضر اصليترين موانعي كه ميتوانيم انتظار رفع آنها در سايه اين سفر را داشته باشيم چيست؟
در كنار اراده مسوولان دو كشور براي گسترش روابط كه در تمام دو دهه گذشته وجود داشته اما روابط ايران و روسيه از موانعي هم برخوردار بوده است. در واقع در تمام اين سالها روابط تهران و مسكو از يك ويژگي برخوردار بوده و آن هم اينكه در ابعاد سياسي و بينالمللي رو به رشد بوده است اما روابط اقتصادي و تجاري هموزن با اين روابط پيش نميرفته است. به بيان ديگر هم نوعي ناپايداري در روابط سياسي، منطقهاي و بينالمللي وجود داشته و هم نوعي عدم توازن در روابط اقتصادي و تجاري.
پس از روي كار آمدن دولت جديد و از پايان سال 92 اين موانع را در چهار دسته شناسايي كرديم:
نبود منابع: در اين سالها منابع مالي لازم براي تامين پروژههاي ميان ايران و روسيه وجود نداشته است. به عنوان مثال رابطه ايران و چين به شكل خودكار و طبيعي افزايش پيدا ميكند چرا كه چين يك كشور صادركننده كالا است و ما هم صادركننده انرژي هستيم و منابعي براي تجارت از اين طريق ايجاد ميشود. اما ايران و روسيه چنين وضعيتي را ندارند چرا كه هر دو كشور صادركننده انرژي هستيم.
مشكل تسويه حساب بانكي: اين مشكل پس از تحريمهاي ايران پديد آمده است و در كاهش حجم مبادلههاي مابين ايران و روسيه در سالهاي 90 تا 92 هم تاثيرگذار بوده است.
مشكل تعرفههاي تجاري: تاكنون تعرفه محصولات صادراتي ايران به روسيه تعرفه بالايي است و طبيعتا صادركنندگان ايراني قدرت كمتري براي رقابت با ساير كشورها داشتهاند. اسنادي كه در اين سفر تنظيم خواهد شد و آماده امضا است اسنادي است كه طي چندين سال مطرح بوده اما در اين دو سال نهايي شده است و البته برخي از آنها هم در همين دو سال تهيه و نهايي شده است. علاوه بر اين در دو هفته اخير هم به خصوص پس از برگزاري كميسيون مشترك ميان دو كشور تلاش بسياري براي جمعآوري و نهايي كردن اين اسناد به كار گرفته شد.
دشواري گرفتن رواديد: اين مورد مانعي بر سر رفت و آمدهاي راحت اهل علم و فرهنگ و تجار و سرمايهگذاران ميان دو كشور بود.
هدف از تنظيم اين اسناد اين است كه موانعي كه در بالا به آن اشاره شد برداشته شده و راهي براي افزايش همكاريهاي اقتصادي، سياسي و امنيتي ايران - روسيه پيدا شود. اين اسناد در حقيقت پايه لازم براي همكاريهاي فراگير بيشتر ميان دو كشور است. به زودي موافقتنامه اعطاي رواديد ميان دو كشور امضا خواهد شد كه روي تمام اين مسائل تاثيرخواهد گذاشت. سند ديگر سند سرمايهگذاري ميان دو كشور است كه آن هم از اهميت فوقالعادهاي برخوردار است. يك سند هم سند همكاري بهداشتي و دارويي بين دو كشور است كه تنظيم شده است. سند مهم ديگري كه ممكن است در اين سفر امضا شود خط اعتباري است كه روسيه براي تامين پروژههاي مابين دو كشور در نظر گرفته است و آن سند در چارچوبي كه تعريف خواهد شد امضا ميشود. مجموعه اسناد پايهاي امضا خواهد شد و ما اميدوار هستيم كه پروژههايي كه ميان دو كشور مطرح است هم تامين مالي شود و هم اينكه راه تحقق آنها تسهيل شود. پيشبيني ميشود كه قرارداد ساخت برقي كردن راهآهن گرمسار- اينچه برون و ساخت يك نيروگاه حرارتي امضا شود.
تمامي اسنادي كه از آنها نام برديد اسناد همكاريهاي اقتصادي است و نه سند رسمي همكاريهاي سياسي و امنيتي هدفمند؟
اسناد در حوزه رواديد تمام قسمتها را پوشش خواهد داد و مابقي اسناد هم بيشتر در حوزه اقتصادي و تجاري هستند.
بله اما ظاهرا اين نخستين حضور پوتين بيشتر دستاوردهاي اقتصادي به دنبال خواهد داشت؟
موانع اصلي در پيش روي همكاريهاي دو كشور در حوزه اقتصاد و تجاري است. بر همين اساس است كه با وجود آنكه روابط دو كشور از جنبههاي راهبردي برخوردار است اما حجم مبادلههاي دو كشور با اين نوع رابطه همخواني ندارد.
پوتين در روزهاي بحرانهاي منطقهاي به ايران ميآيد. در حال حاضر هم ايران و روسيه در برخي مسائل منطقهاي با هم همكاري ميكنند. آيا در اين مقطع نيازي به توافقنامه امنيتي و سياسي يا امضاي سند راهبردي ميان دو كشور احساس نميشود؟
تمام اين موضوعات در مذاكرات و ملاقاتهايي كه پيشبيني شده مورد بحث و بررسي قرار خواهد گرفت. روابط ايران و روسيه جنبههاي راهبردي بسياري دارد و شايد اين نيازمند يك سند راهبردي ميان دو كشور باشد كه البته اين سند هم در حال تهيه است. دو كشور روي اين موضوع كه يك سند راهبردي همكاريهاي درازمدت را امضا كنند و به يك تعريف از روابط در 20 سال آينده برسند در حال رايزني هستند.
حسن روحاني چهره آشناي محافل خبري و سياسي در غرب بود كه به عنوان رييسجمهور ايران انتخاب شد. برخلاف برخي پيشبينيها مبني بر نزديك شدن بيشتر ايران به غرب و تلاش براي توازن قوا در روابط ما شاهد تعميق رابطه
تهران – مسكو در دو سال گذشته بودهايم. آيا پروندههاي مشترك منطقهاي تهران را به سمت تشديد همكاريها با روسيه در مقايسه با غرب سوق داد؟
در اين مساله كه دولت يازدهم به دنبال رفع تنش با غرب بوده و بروز آن هم در توافق هستهاي مشهود بود، شكي وجود ندارد. اين توافق هم تلاش دولت را براي رفع تنشها و كاهش هزينههاي كشور نشان داد و هم ظرفيت سياسي خارجي و توان ديپلماسي كشور را در معرض چشم جهانيان به نمايش گذاشت. اين توافق به عنوان يك فعاليت موفق ديپلماتيك مورد تحسين قرار گرفت. اينكه دولت يازدهم به دنبال رفع تنشها و كاهش مشكلات با غرب است، برداشت درستي است اما اينكه اين استراتژي به قيمت آسيب زدن به رابطه با شرق يا كاهش روابط با روسيه تمام شود، چندان دقيق نيست. مسوولان عالي كشور از گذشته نگاه درازمدتي به رابطه با روسيه داشتهاند و تقويت رابطه با چين، روسيه و هند يكي از اولويتهاي سياست خارجي دولت يازدهم است. من در زمان شروع به كار دولت در مجلس شوراي اسلامي بودم و اين برنامه جزو برنامههاي وزير امور خارجه دولت يازدهم قرار داشت. سياست خارجي هوشمند اين مساله را درك ميكند كه بخش عمدهاي از تحولات دنيا روي شرق متمركز است و وزن شرقي در تحولات دنيا نهتنها رو به كاهش نيست كه رو به افزايش است. برهمين اساس شخص آقاي روحاني و آقاي ظريف هم از ابتدا تاكيد داشتهاند كه ما به رابطهاي درازمدت و پايدار با روسيه نيازمند هستيم كه تاثيرپذيري زيادي از عامل سوم نداشته باشد. يكي از معضلها در رابطه ايران و روسيه اين بوده است كه همواره تحت تاثير يك عامل سوم به نام غرب بوده است و بايد ميزان تاثيرگذاري اين عامل را به حداقل رساند. توافق هستهاي و شرايط جديد هم به تدوين اين نگاه درازمدت به روسيه كمك خواهد كرد.
فكر نميكنيد كه ما تمام تخممرغهاي خود را در اين سالها در سبد روسيه گذاشتهايم؟
خير. ايران يك كشور مستقل و مقتدري است و در مسائل منطقهاي هم به اذعان تحليلگران غربي و روس حل مشكلات بدون حضور ايران ممكن نيست. ايران همواره در چارچوب منافع ملي خود عمل كرده است و برنامههاي دولت نيز افزايش ظرفيتهاي سياست خارجي و بهرهگيري از سبدهاي گوناگون است. اما در مسائل منطقهاي نوع حضور غرب در اين منطقه و مداخلهاي كه از سوي غربيها در برخي پروندههاي منطقهاي صورت گرفته است به تحقق اهدافي كه اعلام شده بود، منتهي نشد و حتي ما شاهد تشديد شرايط بحراني هم بوديم. مصداق اين ادعا هم شرايط امروز افغانستان، عراق، ليبي و سوريه است. ايران و روسيه در مسائل منطقهاي رويكرد مستقلي داشتهاند و شايد هم اين استقلال در رويكرد آنها را به هم نزديك كرده است. برداشت من اين است كه روابط ايران و روسيه بيش از تاكتيك در استراتژي به هم نزديك است. توافق هستهاي نشان داد كه سياست خارجي ما يك نگاه راهبردي و فراگير دارد اما روسيه به عنوان يك همسايه بزرگ ما و عضو شوراي امنيت و دلايل فراوان ديگر، كشوري است كه ايران نگاه درازمدتي به رابطه فراگير با آن دارد.
در رابطه با روسيه هم خاطره خوب در ذهن داريم و هم رابطه بد. چرا پس از تطويل در تكميل نيروگاه بوشهر، تاخير در تحويل موشكهاي اس- 300 و تاييد تحريمهاي ايران در شوراي امنيت به وسيله روسيه باز بايد در انعقاد اين ميزان قرارداد تسليحاتي و تجاري به روسها اعتماد كنيم؟
در اين مساله كه روسيه در برخي مقاطع تحتتاثير غرب تصميمهايي گرفته است كه در ذهنيت جامعه ايراني نسبت به روسها تاثيرگذار بوده است، شكي وجود ندارد. اما اين اتفاقها در شرايطي رخ داده بود كه قطعنامه 1929 در مورد ايران تصويب شده و فضاي رواني بينالمللي عليه ايران تحريك شده بود. علاوه بر اين در روسيه هم رييسجمهوري متمايل به غرب روي كار بوده است و قرارداد اس- 300 را لغو كرد. اكنون رويكرد روسيه در اين خصوص اصلاحشده است و قرارداد جديدي منعقد شده و روند تحويل دادن اس- 300 به ايران هم به جريان افتاده است. در مورد نيروگاه بوشهر هم نميتوانيم صرفا روسها را مقصر بدانيم. نيروگاه بوشهر را آلمانيها و ژاپنيها نيمهكاره رها كرده بودند و رژيم صدام حسين هم اين نيروگاه را بمباران كرده بود و اينگونه نبود كه ما در يك مناقصه بينالمللي بوشهر را مطرح كرديم و از ميان 20 كشور روسيه انتخاب شده باشد. در آن زمان روسيه تنها گزينه ما بود. تاخيرهايي هم در احداث نيروگاه بوشهر صورت گرفت كه مانند بسياري از پروژههاي داخلي است كه با تاخير اجرا ميشود و بخش ديگري از اين تاخير هم ميتواند به دليل تعلل تكنيسينهاي روس باشد. بخش ديگر اين تاخير هم به دليل كارشكني تحريمها بوده است. قطعهاي كه براي نيروگاه بوشهر منتقل ميشد از چندين گيت بازرسي ميگذشت و بارها عملياتهاي خرابكارانهاي درهمين راستا كشف و منهدم شده بود. بايد به اين مساله توجه كنيم كه در حال حاضر نيروگاهي ساخته شده و در اختيار بخش توليد برق كشور است. تجربه روسيه در ساخت نيروگاهها تجربه موفقي بوده است و در حال حاضر هم روس اتم يكي از موفقترين كمپانيهاي بينالمللي است كه اكنون 24 واحد نيروگاه در كشورهاي مختلف ميسازد. در حال حاضر هم يكي از پروژههايي كه در دست مذاكره با روسهاست و توافق نهايي براي ساخت دو مورد آن به دست آمده است، ساخت نيروگاههاي حرارتي است. اواخر دهه 40 و 50 كه به نظر من يك دوره تاريخي در روابط ايران و روسيه است سد دشت مغان و دو نيروگاه توسط روسها ساخته شده است بنابراين ما در تعامل و همكاري با كشورهاي مختلف نبايد خود را محدود كنيم. البته ايران هم از نظر صنعت و فناوري رو به رشد است و به پيشرفتهاي قابلتوجهي دست پيدا كرده است.
دستاورد برجام براي رابطه اقتصادي نهچندان دوجانبه ايران و روسيه در آينده چه بوده است؟
شرايط جديد پس از توافق هستهاي يك فرصت استثنايي براي صادركنندگان ايراني ايجاد كرده است. در كنار تلاشي كه براي گسترش روابط اقتصادي دو كشور انجام ميشود يكي از اقدامهايي كه صورتگرفته رفع موانع صادرات ايران به روسيه و گرفتن مجوز براي صادركنندگان ايراني است. ما همواره صادارت ميوه و تربار به روسيه داشتهايم. روسيه تا سال 2014 نزديك به 40 ميليارد دلار واردات محصولات كشاورزي از كشورهاي مختلف داشته است. روسيه پس از تحريمهايي كه از جانب غرب بر اين كشور اعمال شد روي واردات محصولات كشاورزي از برخي از اين كشورها ممنوعيت ايجاد كرده و روند خودكفايي و توليد داخلي را هم شروع كرده است. اين مساله زمينه مناسبي براي صادرات كشورهاي شرقي به روسيه ايجاد كرده است و ما هم از اين شرايط استفاده كرديم و تلاش گستردهاي صورت داده شد تا مجوز صادرات ايران به روسيه گرفته شود.
مجوز صادرات محصولات آبزيان به عنوان نخستين بسته براي 18 شركت بزرگ ايراني صادر و روند صادرات ماهي، ميگو و محصولات دريايي آغاز شده است. محصولات لبني و دامي هم در صف صدور مجوز است البته مراحل اصلي آن طي شده و رفع برخي مشكلات داخلي در توليد مواد لبني و دامي ميتواند در تسريع صدور مجوزها موثر باشد. در حوزه ميوه و تر بار هم دهها تاجر ايراني در بازارهاي روسي حضور پيدا كردهاند. در اين دو سال روابط بين استاني را ميان دو كشور تقويت كردهايم و 13 هيات تجاري و اقتصادي از استانهاي ايران با استاندارهاي روسيه ديدار و رايزني داشتهاند. ما در حوزه محصولات غذايي صادركننده بوده و توليد كنندگان بسيار خوبي داريم و شش كشور هم در حوزه توليد محصولات لبني و دامي وارد ليست صادركنندگان به روسيه شدهاند و منتظر برطرف شدن موانع و صدور نهايي مجوزها هستند. اگر بتوانيم 10 درصد از رقم 40 ميليون دلار را هم احراز كنيم رقم قابل توجهي خواهد بود. البته ظرفيت كشور ما بيش از اين است و اگر مديريت صحيحي انجام گرفته بود ميتوانستيم بخشي از بازار روسيه را به خود اختصاص دهيم. اخيرا در رابطه با مشكل تعرفهها هم به شكل واقعبينانهتري عمل شده است. بسياري از صادركنندگان ايراني منتظر تعرفههاي ترجيحي از سوي روسيه بودند در حالي كه روسيه به شكل دوجانبه با هيچ كشوري تعرفه ترجيحي ندارد و تنها با حوزه اتحاديه اقتصادي اوراسيا به صورت خاص كه شامل چهار كشور است تعرفههاي ترجيحي دارد. ما مذاكرات را با اين اتحاديه گمركي شروع كردهايم و اميدوار هستيم كه موافقتنامهاي به زودي ميان ايران و اتحاديه اقتصادي اوراسيا امضا شده و ما از تعرفههاي اقتصادي اين اتحاديه استفاده كنيم كه تعرفههاي بسيار پاييني است. به عنوان نمونه تعرفه حوزه آبزيان را كه اخيرا از اين اتحاديه گرفتهايم مابين 4 تا 8 درصد است كه بسيار پايينتر از موارد ديگر است. مجموعا براي صادرات سيمان، دارو، سراميك، كاشي، خشكبار و تربار و حتي در برخي حوزهها براي صادرات فناوري و صادرات محصولات پتروشيمي فرصت مناسب و تاريخي به دست آمده است. اميدوار هستيم هم صادركنندگان و هم كساني كه مديريت صادرات را بر عهده دارند بهتر عمل كنند.
در چندماه اخير رفت و آمد مقامهاي سياسي و تجاري اروپايي به ايران سرعت بيشتري گرفته است. اين نزديكي سياسي و تجاري ايران به رقيب اين روزهاي روسيه تا چه اندازه مسكو را نگران و مشتاق به گسترش رابطه با تهران كرده است؟
در روسيه كساني هستند كه به اين ذهنيت دامن ميزنند كه اگر رابطه ايران با غرب اصلاح شود، ايران رابطه با روسيه را از اولويت خود خارج خواهد كرد و يا اينكه اگر ايران وارد بازار نفت شده و صادرات نفت خود را افزايش خواهد داد، اين مساله به روسيه صدمه ميزند. سياستمداران و تصميمگيرندگان اصلي در روسيه به شكل مثبتي به اين موضوع نگاه ميكنند و در واقع توافق هستهاي شرايط گسترش همكاري ميان ايران و روسيه را هم تسهيل كرده است. پوتين هم در صحبتهايي كه پس از توافق هستهاي داشت به همين مساله اشاره داشت كه ديگر از اين پس تاثير منفي عامل سوم كاهش پيدا خواهد كرد. فكر ميكنم كه در بين تصميمگيرندگان روسيه رويكرد سازندهاي در سايه شرايط جديد نسبت به رابطه با ايران به وجود آمده است. روسها هم به اين حقيقت اذعان دارند كه شرايط جديد دست ايران را در عرصه سياست خارجي بازتر كرده و محدوديتها را كاهش داده اما به اين مساله به عنوان فرصتي براي گسترش روابط دو كشور نگاه ميكنند. در سطوح پايينتر كمپانيها و شركتهاي روسيه هم احساس ميكنند كه در فضاي رقابتي وارد شدهاند و بايد جديتر وارد عمل شوند. قريب به يك ماه پيش وزير انرژي روسيه با همراهي 50 كمپاني روس به ايران آمد و آن رايزنيها هم از همان جنس بود. ايران هم علاقهمند است كه كمپانيهاي روس با حس اين رقابت در ايران حضور جديتر پيدا كنند. اين روزها و پيش از سفر پوتين به تهران هم نمايندگان كمپانيهاي روسي بسياري به تهران آمده و در حال رايزني با همتاهاي ايراني خود هستند.
چرا روسيه پس از حداقل دو سال از آغاز فعاليتهاي داعش در منطقه سه ماه پيش براي نخستين بار به مواضع اين گروه در سوريه حمله كرد. ايران از يك سال و نيم پيش به شكل متمركز براي مهار داعش تلاش كرده است اما روسها با تعلل بسيار وارد گردونه عمل شدند.
دلايل مختلفي براي اين مساله وجود دارد اما از دو دليل عمده ميتوان نام برد: نخست آنكه شكست رويكرد غرب در حل و فصل يكجانبه مساله سوريه محرزتر شد و كاملا مشخص شد كه حضور نظامي غرب در سوريه نتايجي را در برنداشته است. هم حوزه تحت پوشش داعش گستردهتر از قبل شده و هم داعش در رقابتهاي بين گروهي در حال پيشي گرفتن از سايرين است. در واقع روسيه احساس كرد كاملا برهمگان محرز شده است كه روند كنوني تنها يك جنگ طولاني مدت خواهد بود كه به همراه آن گسترش مساله تروريسم را شاهد خواهيم بود. دومين دليل هم اين بود كه خطر براي همه از جمله روسيه محرزتر شد. بر اساس آمار غيررسمي كه منتشر ميشود چندهزار نيروي روس زبان در صف داعش ميجنگند و اين مساله زنگ خطري براي روسيه هم بود. در واقع مسوولان روس تصميم گرفتهاند كه به جاي آنكه در روسيه بجنگند به سوريه رفته و با داعش مبارزه كنند. اين حضور هم در چارچوب دفاع از منافع ملي خود روسيه بوده است. دلايل ديگري هم وجود دارد كه يكي از آنها ميتواند اين باشد كه روسيه شرايط را براي خط بطلان كشيدن بر نظم يكجانبه و تكقطبي؛ احياي نفوذ خود در خاورميانه و ورود جديتر به روند حل و فصل مسائل جهاني فراهم ديده است.
ايران در دستگاه سياست خارجي روسيه چه جايگاهي دارد؟ صرفا يك همسايه هستيم يا شريك راهبردي يا همراه گاه به گاه در برخي پروندههاي مشترك؟
من فكر ميكنم ايرانيها در چشم روسها ملتي بزرگ داراي تمدني كهن و تاريخي گسترده هستند. رويكرد كلي جامعه روسيه نسبت به ايران مثبت است. دو نقطه ضعف در اين خصوص وجود دارد: نخستين آن اين است كه در روسيه مجموعه شناخت نسبت به ايران معاصر بسيار اندك است و البته اين مشكل دوطرفه است و در ايران هم نسبت به روسيه معاصر اطلاعات اندكي وجود دارد. مساله دوم هم اين است كه برخي رسانههاي روسيه كه در دولت گذشته تحت تاثير فضاسازي خبري منفي جهاني عليه ايران بودهاند و در انعكاس ايرانهراسي شريك شدهاند و بعضا ذهنيتهاي منفي را در برخي لايههاي جامعه روسيه ايجاد كردهاند. اين نگاه در حال اصلاح شدن است و البته هركشوري منافع ملي خود را پيگيري ميكند و نگاه روسيه هم به ايران در چارچوب منافع ملي خود است. اما در مجموع نگاه روسيه به روابط و همكاري با ايران سازنده است و مواضع و در واقع گفتههاي مسوولان روسيه هم نشان ميدهد كه به دنبال رابطهاي درازمدت با ايران هستند. در حال حاضر هم شرايط ايران در منطقه و سطح بينالمللي تغييرات مثبتي داشته است و هم رويكرد روسيه در مسائل سياست خارجي نسبت به چهار سال پيش تغييرات شگرفي داشته است. در روسيه اين روزها هم نگاه كمتر ابزاري و بيشتر پايدار به رابطه با ايران حاكم است.
برش
ايران و روسيه در مسائل منطقهاي رويكرد مستقلي داشتهاند و شايد هم اين استقلال در رويكرد آنها را به هم نزديك كرده است. برداشت من اين است كه روابط ايران و روسيه بيش از تاكتيك در استراتژي به هم نزديك است. توافق هستهاي نشان داد كه سياست خارجي ما يك نگاه راهبردي و فراگير دارد اما روسيه به عنوان يك همسايه بزرگ ما و عضو شوراي امنيت و دلايل فراوان ديگر، كشوري است كه ايران نگاه درازمدتي به رابطه فراگير با آن دارد.